سلطان مراد اول (761 - 791 هـ)
مراد اول در سال 726 هجری دیده به جهان گشود. در آن سال پدرش اورخان متولی حکم شده بود، وی در سن سی و شش سالگی به سلطنت رسید.
مراد اول فردی شجاع، مجاهد، کریم و دین دار بود، وی نسبت به سربازان و رعیت خویش عادل و مهربان، و سخت متمسک به نظام بود و برای بنای مساجد و مدارس اهمیت ویژهای میورزید.
سلطان مراد اول در کنار خویش مجموعهای از فرماندهان و کارشناسان و نظامیان را جمعآوری کرد، و از میان ایشان مجلس مشورتی تشکیل داد. وی با کمک این مجموعه توانست قلمروی حکومت خویش را در آسیای صغیر و اروپا توسعه دهد.
لشکر عثمانیها در اروپا به املاک بیزانس هجوم بردند، سپس در سال 762هـ شهر ادرنه را فتح کردند. این شهر از نظر استراتژی اهمیت ویژهای داشت، شهر ادرنه دومین شهر استراتژیک در امپراطوری بیزانس، بعد از شهر قسطنطنیه به شمار میآمد.
سلطان مراد در سال 768هـ این شهر را به عنوان پایتخت عثمانیها بر گزید، بدینوسیله پایتخت عثمانی از آسیای صغیر به اروپا انتقال داده شد. بدینگونه شهر ادرنه به عنوان پایتخت خلافت اسلامی شناخته شد؛ رسیدن به اروپا و ادامهی جهاد در آن سرزمین از مهمترین اهداف انتقال پایتخت به این شهر شناخته میشد. سلطان مراد تمام اسباب پیشرفت را در این پایتخت جدید فراهم ساخت.
قضات و علما و کارمندان دولتی به این شهر انتقال یافتند، و دادگاهها و مدارس شهری و مراکز آموزش نظامی در این شهر برپا شدند.
این شهر به عنوان پایتخت عثمانیان باقی ماند و اوضاع سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و دینی در این شهر بهبود یافت، تا اینکه در سال 875هـ با فتح قسطنطنیه، پایتخت نیز به آنجا انتقال داده شد.
اتحاد صلیبیان علیه سلطان مراد اول
همان طور که گفتیم مراد اول همچنان در حرکت جهاد و دعوت و فتح سرزمینها در اروپا پیشروی داشت، و لشکرش برای فتح مقدونیه در حال پیشرفت بودند. به همین جهت اقشار مختلف اروپاییها با همدیگر هم پیمان شدند، و لشکری به بزرگی شصت هزار نفر برای مقابله با عثمانیان تشکیل دادند. از آن سو عثمانیان با لشکری کمتر از آن خود را برای رو در رویی آماده کردند.
دو لشکر در محلی نزدیک به "چیرمن" بر کنارهی رود مارتیزا با همدیگر درگیر شدند، که در پایان نبرد به شکست گروه هم پیمانان اوروپایی انجامید، و فرماندهان گروههای اروپایی برخی فرار کرده و برخی دیگر در رود مارتیزا غرق شدند. اما خود سلطان مراد در همین هنگام مشغول نبرد در آسیای صغیر بود به گونهای که موفق شد تعدادی از شهرهای دیگر را نیز به اقلیم خود بیافزاید.
از آثار و نتائج مثبت این پیروزی آن است که عثمانیها توانستند اقلیم تراقیا و مقدونیه را فتح کرده و خود را به جنوب بلغارستان و شرق صربستان برسانند. و همچنین شهرها و املاک دولت بیزانس و بلغارستان و صربستان هر روز به دست ایشان سقوط میکرد.
پیشروی عثمانیها و فتوحات پیاپی ایشان سبب شده بود که آنها در فکر راه چارهای بیافتند، لذا پیش قدم شدند، و معاهدهی پرداخت جزیه را امضا کردند، و این اولین معاهدهی میان عثمانیان و مسیحیها بود. بر اساس این معاهده آنها متحمل پرداخت مقدار زیادی طلا شدند که میبایست سالیانه آن را به عنوان جزیه به دولت عثمانی پرداخت میکردند.
نبرد قوصره و پیروزی مسلمانان
هنگامی که سلطان مراد اول پیشرویهای زیادی در بالکان و صربستان داشت، مسیحیان معاهدهی جدیدی با همدیگر بستند و نیروهای جدیدی جمعآوری نمودند که متشکل بود از نیروهای صرب و بلغار بود که هر یک از ایشان به نوبهی خود نیروهای دیگری از بوسنی و آلبانی و لهستان و مجارستان جمعآوری کرده بودند، تا جایی که تعداد لشکر جمع شده نزدیک به صد هزار نفر رسیده بود.
این دو لشکر (عثمانیها و صلیبیها) در 15ژوئن 1389 برابر با 792هـ در محلی به نام قوصره با همدیگر روبرو شدند. روایت شده که سلطان مراد اول مصحفی همراه خویش داشت، آن را از روی غیر قصد باز کرد، و نگاهش به این آیهی کریمه افتاد.
{ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّئَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ } (سوره ی انفال: آیه ی 65).
یعنی: (اى پیامبر مؤمنان را به جهاد برانگیز اگر از [میان] شما بیست تن صابر باشند بر دویست تن چیره میشوند و اگر از شما یکصد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز میگردند چرا که آنان قومیاند كه نمیفهمند)
همین که نگاهش به این افتاد، سپاه خویش را بشارت نصر و پیروزی داد، و طولی نکشید که بین دو گروه نبرد سختی صورت گرفت، و مسلمانان توانستند با پیروزی از میدان خارج شوند. این نبرد معروف به نبرد قوصره است.
عدم استقلال صربها تا قرن نوزدهم و انتشار اسلام میان آنها به ویژه بزرگان و اشراف صربها از مهمترین نتائج نبرد قوصره است. پس از پایان این نبرد که به شکست صلیبیان انجامید، نصاری در سرزمین صرب مجبور شدند تا به سرزمین مجاور که نصرانی بودند هجرت کنند، و از سوی دیگر میخواستند امتیازات پیشین خویش را از دست ندهند، لذا عثمانیها همهی کسانی را که به اسلام گردن مینهادند در امتیازات قبلی خودشان باقی میگذاشتند، ولی بیشتر صربها بر دین مسیحیت باقی ماندند.
شهادت سلطان مراد اول (رحمه الله)
پس از نبرد قوصره سلطان مراد اول در میدان نبرد در جستجوی کشته شدگان و مجروحان لشکر مسلمانان بود، در همین اثنا سربازی از صربها که تظاهر به مرگ کرده بود، به سرعت به سوی سلطان حرکت کرد، نگهبانان جلوی او را گرفتند، اما آن شخص صربی تظاهر به سخن گفتن با سلطان و اسلام آوردن کرد، سلطان نیز اشاره کرد که او را رها کنند، وی تظاهر به بوسیدن دست سلطان کرد، این سرباز صربی با حرکت مکارانهی خویش خنجری مسموم را بیرون کشید و سلطان مراد را مجروح کرد.
سلطان مراد با این جراحت در سن شصت و پنج سالگی در پانزده شعبان سال 791هـ به شهادت رسید.
سلطان مراد اول در آخرین لحظات زندگی خویش با جملاتی بسیار زیبا، شکر و سپاس الله سبحانه و تعالی را بجا آورده و لشکر خویش را نصیحت و اندرز داد، و از حاضران خواست تا در امر سلطنت از فرزندش بایزید اطاعت کنند و آنها را وصیت کرد تا اسیران را شکنجه ندهند و به صلیب نکشانند و آنها را مورد اذیت قرار ندهند. سلطان مراد در آخرین سخن از لشکر سرافراز خود وداع کرد ه و به سوی رحمت الهی شتافت و دار فانی را وداع گفت.
حقیقتا که سلطان مراد اول نمونهای بارز از پادشاهان مخلص و با ایمان در زندگی خویش بود، به گونهای که مورخان غربی نیز دوران حکومت او را مورد تمجید قرار میدهند.
مورخ بیزانسی هالکو ندیلاس در مورد مراد اول میگوید: "کارهای مهمی از سلطان مراد سر زده است، وی در سی و هفت نبرد در مناطق آناتولی و بالکان شرکت داشته، و در همهی آنها به پیروزی رسیده است، سلطان مراد با رعیت خویش برخوردی مهربان و همراه با شفقت داشت، و در این مورد به دین و نژاد نگاه نمیکرد".
کریناد مورخ فرانسوی سلطان مراد را از بزرگترین مردان عثمانی بر میشمارد، و میگوید: در مقایسه با حکام اروپایی وی را در سطحی بالاتر مییابیم.
در هنگام وفات پدرش اورخان، مقدار اراضی عثمانیها نزدیک به نود و پنج هزار کیلومتر مربع رسیده بود، اما سلطان مراد در طی بیست و نه سال، این مقدار را تا پنج برابر توسعه داد، و در اواخر عمرش وسعت سرزمینهای عثمانی به پانصد هزار کیلومتر مربع رسیده بود، و این نشان دهندهی مجاهدتهای فراوان وی برای انتشار دین اسلام و توسعهی سرزمینهای اسلامی است. خداوند او را مورد رحمت خویش قرار دهد.
شناسنامهی سومین خلیفهی عثمانی
|
نام کامل
|
مراد بن اورخان بن عثمان بن ارطغرل
|
ترتیب در خلافت
|
سوم
|
تاریخ میلاد
|
726 هـ
|
دوران خلافت
|
761-791هـ/1360-1389م
|
تاریخ وفات
|
791هـ
|
خلیفهی قبلی
|
سلطان اورخان
|
خلیفهی بعدی
|
سلطان بایزید اول
|
ترجمه و تحقیق: أبو أنس
سایت عصر اسلام
www.IslamAge.com
مصادر و مراجع
* الدولة العثمانیة- تألیف: دکتر علی محمد صلابی.
* الدولة العثمانیة فی التاریخ الإسلامی الحدیث - تألیف: اسماعیل احمد یاغى
* سایت ویکیبیدیا، سایت قصة الإسلام، الموسوعة الحرة- سایت إسلام أون لاین. نت. سایت المعرفه
* - تاریخ الدولة العلیة العثمانیة - تألیف: محمد فریک بک
* التاریخ الاسلامى، العهد العثمانى، تألیف محمود شاکر، المکتب الإسلامی، الطبعة الثالثة، 1411هـ/1991م. |