سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

13 آذر 1403 01/06/1446 2024 Dec 03

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 574
بازدید کـل سايت: 7339789
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 355   تعداد بازدید: 2633 تاریخ اضافه: 2010-03-26

نقش علي رضی الله عنه در تنظيم امور مالي و اداري در دوران خلافت عمر رضی الله عنه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

1-همكاريهاي علي در تنظيم و برنامه‌هاي امور مالي

الف- مخارج دارالخلافه

بعد از اين كه عمر رضی الله عنه  عهده‌دار خلافت شد تا مدّتي از بيت المال استفاده نمي‌كرد تا جايي كه سخت نيازمند شد و آنچه‌ از سود تجارتش به ‌او مي‌رسيد كفاف زندگی نمي‌كرد، چون به مسائل مردم بیش از کار و بازرگانی مشغول بود، لذا با اصحاب رسولالله صلی الله علیه وسلم  تشکیل جلسه داد و با آنها به مشاوره و رایزنی پرداخت و گفت: مدتي است با خودم در اين باره فکر می‌کنم، گرفتارم، شما چه صلاح می‌دانيد؟

سيدنا عثمان بن عفان رضی الله عنه گفت: از بيت المال مصرف کن و به ديگران هم طعام بده، سعيد بن زيد بن عمرو و بن نفيل نيز همين را گفت، عمر به علي گفت: «نظر تو چست؟ علی گفت: به اندازه‌ي غذاي صبح و شام خودت بردار، عمر رضی الله عنه  به حرف علي رضی الله عنه  عمل كرد و در آن جمع گفت: من بيت المال را حفظ خواهم نمود و خودم را به منزله‌ي سرپرست مال ‌يتيم در بيت المال مي‌دانم كه هرگاه بي نياز شدم از آن استفاده نمي‌كنم و هر گاه نياز داشتم به اندازه‌ي نياز از آن بر مي‌دارم.[1]

 

ب: نظريه و ديدگاه علي درباره‌ي سرزمين سبز در عراق

بعد از اينكه سرزمين سبز و حاصلخيز عراق با جنگ فتح شد، تعدادي از صحابه به سيدنا عمر پيشنهاد كردند آن را بين مجاهدان تقسيم كند، امّا به دليل وسعت زياد و حاصلخيزي آن و دور انديشي عمر رضی الله عنه  كه در آينده چه كساني به ‌آنجا خواهند آمد، قلباً راضي به تقسيم آن نبود، لذا با علي رضی الله عنه  مشورت كرد که با او همرأی بود و به رأي علي رضی الله عنه  عمل كرد و گفت: اگر مسلمانان دیگری نبودند، هر سرزمين و روستایی را فتح مي‌كردند، آن را همانطور كه پيامبرص خیبر را تقسيم كرد، بين اهالي آن تقسيم مي‌كردم.[2]

 

ج: بايد همه را تقسيم كني

مقداري مال آوردند و تحويل خليفه دادند، آنها را بين مسلمانان تقسيم كرد و چيزي از آن باقي ماند، با صحابه مشورت كرد كه ‌آنها را چه كار كند، برخي گفتند: شايسته ‌است برای روز مبادا نگه داری، علي رضی الله عنه  نيز در ميان جمع صحابه ساكت نشسته بود، عمر رضی الله عنه  مي‌خواست رأي علي را بشنود، علي نيز ‌يادآور شد که در زمان رسولالله صلی الله علیه وسلم  اموالي كه‌ از بحرين آوردند، همه را تقسيم كرد، بنابراين عمر به علي گفت: ناگزير بايد آن را تقسيم كني، لذا علي نيز آن را تقسيم نمود، [3] ظاهراً اين موضوع قبل از تقسيم ديوان‌ها بوده ‌است.[4]

 

2- علي و تنظيم برنامه‌هاي اداري

آن گاه كه عمر رضی الله عنه  احساس كرد لازم است تاريخ رسمی‌ثابت براي تنظيم امور اداري تعيين و ثبت شود، مردم را جمع كرد و از آنان پرسيد: تاريخ اسلامی‌را از چه روزي بنويسم؟ علي رضی الله عنه گفت: از روزي كه رسولالله صلی الله علیه وسلم  هجرت كرده و سرزمين شرك را ترك و رها كرد. عمر رضی الله عنه  نيز همين كار را كرد[5].

از نظر سيدنا عمر رضی الله عنه ، علي رضی الله عنه  افضلترين فردي بود كه مي‌توانست مردم را رهبري كند، روايت است: عمر رضی الله عنه  با ‌يكي از انصار صحبت كرد و گفت: از نظر شما چه كسي بعد از من شایسته خلافت است؟ آن مرد تعدادي از مهاجران را برشمرد، امّا علي رضی الله عنه  را ذكر نكرد، عمر رضی الله عنه گفت: شما كجا و علي كجا؟ سوگند به خدا اگر آن را بعد از من خليفه كنيد حق را برايتان اقامه خواهد نمود، هرچند از حق خوشتان نيايد.[6] بعد از اين كه ضربه خورد به پسرش عبدالله بن عمر گفت: اگر خلافت را به آن سر طاس (علي) بسپارد، آنها را رهبري نموده و از پس آن برمی‌آید.[7]

 

3- عمر بارها علي را در مدينه به عنوان جانشين خود گذاشت

الف: عمر عازم «ماء صراء» شد و اردو زد

ماجرا از اين قرار است كه روميان عليه مسلمانان متّحد شدند و آماده‌ی حمله شده بودند، لذا امیر المؤمنین عمر رضی الله عنه  مردم را جمع كرد و به رایزنی پرداختند و همه به او مشاوره دادند که خليفه شخصاً عازم آنجا شود، بنابراين علي رضی الله عنه  را در مدينه به عنوان جانشين تعيين کرد و رفت.[8]

 

 ب- زماني كه عمر رضی الله عنه  عازم «جابيه» شد

جريان از اين قرار بود كه عمرو بن عاصم با سپاه ‌اسلام «اجنادين» را فتح كرد و اردو زد، بعد از اين ارطبون روم طي نامه‌اي برايش نوشت: «سوگند به خدا تو نمی‌تواني هيچ چيز از سرزمين فلسطين را بعد از «اجنادين» فتح كني، فريب نخور و برگرد كه ‌آن را فقط مردي فتح مي‌كند كه نامش سه حرفی است». عمرو بن عاص فهميد كه فاتح فلسطين عمر رضی الله عنه  خواهد بود، لذا طي نامه‌اي عمر رضی الله عنه  را در جريان گذاشت، در پي اين امیرالمؤمنین در ميان مردم اعلان نمود كه عازم جبهه‌ي جهادي در فلسطين است و علي را به عنوان خليفه بر مدينه گمارد.[9]

 

ج: زماني كه عمر رضی الله عنه  با همسران پاك رسولالله صلی الله علیه وسلم  به حج رفت

آخرين حج عمر در سال (23 ه-) صورت گرفت، در آن سفر همسران پيامبرص را هم سرپرستي مي‌كرد و عمر از كساني بود كه‌از او حجاب نمي‌گرفتند. در آن مدّت علي را در مدينه به عنوان خليفه تعيين كرد.[10]

 

وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله و اصحابه الی یوم الدین

منبع: کتاب علی ابن ابیطالب رضی الله عنه ، تالیف: محمد علی صلابی

 


سایت عصر اسلام

IslamAge.Com

---------------------------------------------------------------------

[1]- الخلافة الراشدة، سندآن صحيح است /270 نوشته د.‌يحيي.

[2]- الاموال، قاسم بن سلام /57، خلافه علي ابن ابي طالب، عبدالحميد عل /75.

[3]- مسند امام احمد(1/94)لإاسناد أن ضعيف است چون منقطع است.

[4]- خلافه علي ابن ابي طالب، عبدالحميد علي /75.

[5]- التاريخ الكبير، امام بخاري 1/9.

[6]- تاريخ الكبير بخاري (1/9)

[7]- بغية الباحث عن زوئد مسند الحارث، تحقيق حسين احمد، 3/74 صحيح الاسناد خلافة علي /76.

[8]- المنتظم 4/192.

[9]- منبع سابق.

[10]- المنتظم 4/327 و الفتح 4/87.

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرموده است:

(أريت في المنام أني أنزع بدلو بكرة على قليب، فجاء أبو بكر فنزع ذنوباً أو ذنوبين نزعاً ضعيفاً والله يغفر له ثم جاء عمربن الخطاب فاستحالت غرباً فلم أر عبقريا يفري فريه حتى روى الناس وضربوا بعطن)
«در خواب دیدم که از چاهی آب می‌کشم؛ آن‌گاه ابوبکر آمد و یک دلو آب از چاه کشید و او، در کشیدن آب ضعیف بود و خداوند، او را می‌بخشد. سپس عمر آمد و دلو را به دست گرفت؛ هیچ پهلوانی سراغ ندارم که همانند او کاری را بدین قوت انجام دهد. عمر چنان آب کشید که همه‌ی مردم و شترانشان سیراب شدند و به استراحت پرداختند»
 مسلم ش 2393 .

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان