سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

3 آذر 1403 21/05/1446 2024 Nov 23

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 574
بازدید کـل سايت: 7327336
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 351   تعداد بازدید: 2647 تاریخ اضافه: 2010-03-26

خلافت اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب رضی الله عنه از سال (35)تا(40 هـ)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

او علي بن ابي طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف، پسر عموي پیامبر صلی الله علیه وسلم  و شوهر سيدة زنان عالم فاطمه دختر پیامبر صلی الله علیه وسلم  است و او پدر الحسن و الحسين رضی الله عنهما  است.

مادرش فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف است.( معرفة الصحابة 1/278.)

كنيه‌اش ابو الحسن است و پیامبر صلی الله علیه وسلم  او را ابو تراب خواند و اين را كنيه او گرداند، او در كودكي در هشت سالگي مسلمان شد.( معرفة الصحابة 1/287)

محمد بن الحنفيه (محمد بن علي بن ابي طالب رضی الله عنهما) مي‌گويد: علي به خانه عثمان آمد و او كشته شده بود، بعد از آن كه عثمان كشته شد علي به خانه‌اش آمد و در را به رويش بست، مردم بايد خليفه‌اي داشته باشند، و هيچ كس را كه از تو به خلافت سزاوارتر باشد سراغ داريم. علي به آنها گفت: مرا انتخاب نكنيد، من اگر وزير شما باشم بهتر است از آن كه امير شما باشم. مردم گفتند: نه، سوگند به خدا كه كسي را كه از تو به خلافت سزاوارتر باشد سراغ نداريم، علي گفت: پس وقتي اصرار مي‌كنيد و مرا رها نمي‌كنيد بيعت با من به صورت پنهاني انجام نمي‌شود، و بلكه به مسجد مي‌روم و هر كس خواست با من بيعت كند بيايد و بيعت كند. آنگاه علي به مسجد رفت و مردم با او بيعت كردند.( معرفة الصحابه 1/287)

و مهاجران و انصاري كه در مدينه بودند با او بيعت نمودند، و گفته‌اند كه بعضي از اصحاب مانند سعد بن ابي وقاص و عبدالله بن عمر و محمد بن مسلمه و ديگران با او بيعت نكردند، و گفته‌اند كه همه با او بيعت كردند، و همين معروف است، و سعد و ابن عمر و محمد مسلمه در كنار او نجنگيدند اما با او بيعت كردند.

عوف بن ابي جميله مي‌گويد: وقتي عثمان كشته شد حسن بصري در مدينه بود و من نيز پيش او بودم، ذكر اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم  را به ميان آوردند، ابن جوشن الغطفاني گفت: اي ابا سعيد ابو موسي به خاطر پيروي كردن از علي عيب‌جويي مي‌شود، حسن خشمگين شد كه آثار خشم بر چهره‌اش نمايان گشت و گفت: پس از چه كسي بايد پيروي كرد؟ امير المؤمنين مظلومانه كشته شد، و مردم به سوي بهترين خود رفتند و با او بيعت كرد، پس بايد از چه كسي پيروي كرد؟! و او چند بار اين سخن را تكرار كرد.( احمد در فضائل الصحابة با سند صحیح 2/573 حديث 696 این را روایت کرده است)

اهل سنت بر اين اجماع دارند كه بعد از عثمان بن عفان علي بن ابي طالب رضی الله عنهما  از همه اصحاب بهتر و افضل است. ابن تيميه مي‌گويد: احمد بن حنبل كسي را كه در مورد خلافت علي توقف كند بدعت‌گذار ناميده است، و مي‌گويد چنين كسي از خر گمراه‌تر است، و به قطع رابطه با چنين فرد فرمان داد، و ابن تيميه مي‌گويد: امام احمد و هيچ امامي از ائمه اهل سنت در اينكه علي بر حق بوده است ترديدي ندارند.( مجموع الفتاوی 4/438)

پس اهل سنت بر اين اجماع دارند كه بعد از پيامبر خدا از همه اصحاب ابوبكر و بعد از او عمر افضل است و در مورد عثمان و علي چنان كه گفتيم اختلاف كرده‌اند، و جمهور اهل سنت بر اين عقيده هستند كه عثمان از علي افضل و برتر است، و بعد از اين اتفاق كرده‌اند كه علي بن ابي طالب چهارمين خليفه بعد از عثمان از همه افضل است.

 

و صلی الله و سلم علی محمد و علی آله و اصحابه الی یوم الدین


 

سایت عصر اسلام

IslamAge.Com

 

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرموده است:

(أريت في المنام أني أنزع بدلو بكرة على قليب، فجاء أبو بكر فنزع ذنوباً أو ذنوبين نزعاً ضعيفاً والله يغفر له ثم جاء عمربن الخطاب فاستحالت غرباً فلم أر عبقريا يفري فريه حتى روى الناس وضربوا بعطن)
«در خواب دیدم که از چاهی آب می‌کشم؛ آن‌گاه ابوبکر آمد و یک دلو آب از چاه کشید و او، در کشیدن آب ضعیف بود و خداوند، او را می‌بخشد. سپس عمر آمد و دلو را به دست گرفت؛ هیچ پهلوانی سراغ ندارم که همانند او کاری را بدین قوت انجام دهد. عمر چنان آب کشید که همه‌ی مردم و شترانشان سیراب شدند و به استراحت پرداختند»
 مسلم ش 2393 .

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان