سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

14 آذر 1403 02/06/1446 2024 Dec 04

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 574
بازدید کـل سايت: 7340356
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 329   تعداد بازدید: 2534 تاریخ اضافه: 2010-03-26

خاور شناسی و تاریخ اسلامی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

از فرقه‏هایی که بیشترین تأثیر را در تحریف تاریخ اسلامی‏داشته است، شیعه رافضی با طوائف و فرق مختلف آن است. اینها از قدیمی‏ترین فرقه‏هایی هستند که سربرآوردند و دارای سازمانی سیاسی و فلسفهای عقیدتی و روشی فکری- اما منحرف- می‏باشند. این گروه بیشترین دروغها را علیه دشمنان خود سرهم کردهاند. آنان بیشترین دشمنی را با صحابه دارند- این موضوع ذکر خواهد شد- و ناسزاگویی به صحابه و تکفیر آنان از بنیانها و ارکان عقیده آنان می‏باشد و خصوصاً با ابوبکر و عمر دشمنی جداگانهای دارند و آنان را جبت و طاغوت می‏نامند.[1] شیعیان تعداد زیادی راوی و اخباری دارند که نشر اکاذیب و بهتانهای آنان و تدوین این موارد در کتابها و رساله‏هایی در مورد وقائع تاریخ اسلامی، خصوصاً وقائع داخلی را برعهده دارند. همچنین ملی گرایی و تعصبات در جعل اخبار تاریخی و حکایات و قصصی که هدف آنها تحریف تاریخ اسلامی‏و اعتلا دادن بهیک طائفه بر طائفه دیگر یا اهل یک سرزمین بر اهل سرزمین دیگر یا یک جنس بر جنس دیگر و کنار نهادن معیار شرعی برتری یعنی معیار تقوا- (بي‌گمان گرامي‌ترين شما در نزد خدا متقي‌ترين شما است :الحجرات: ١٣) تأثیر داشته است.

 

همچنین فرقه‏های منحرف از جعل قصه گویان و انتشار آنها و جهل بیشتر این افراد و کمی‏شناخت آنان از سنت و انحراف گروهی از آنان که به دنبال کسب و کار می‏باشد، بهره برده‏اند و اکاذیب و حکایات و قصص جعلی را در میان آنان منتشر ساخته‏اند و این قصه سرایان آنها را بدون آگاهی و ادراک قبول کردهاند و میان عامه منتشر ساخته‏اند. از طریق این افراد صدها حدیث دروغین و منسوب به صحابه و تابعین و علمای اسلام منتشر شده که موجب اسائه ادب به آنان و تحریف تاریخ و سیره آنان می‏شود. اما فضل و توفیق الهی گروهی از علمای ناقد را روانه کرده که تلاشهای بزرگ و موفقی را در نقد راویان و مرویات آنها به انجام رسانده و احادیث صحیح را از غیر صحیح جدا کرده و از عقیده و تاریخ امت دفاع کردهاند. علمای سنی در بیان احادیث جعلی به وسیله نص بر آنها و بیان راویان ضعیف و افراد متهم و اهل هوی و هوس و ایجاد روشی برای نقد و قبول روایات تلاشهای زیادی را به انجام رسانده‏اند. از بارزترین افرادی که به روشن سازی غلط گوییهای تاریخی و ردّ روایات جعلی و دروغین همت کردهاند، میتوان به افراد زیر اشاره کرد: قاضی ابن العربی در کتاب «العواصم من القواصم» شیخ الإسلام ابن تیمیه در بسیاری از کتب و رساله‏های خود، خصوصاً کتاب ارزشمند «منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعة و القدریة» حافظ نثاد ذهبی در بسیاری از تألیفات تاریخی خود مانند کتاب «سیر أعلام النبلاء» «تاریخ الإسلام» «میزان الإعتدال فی نقد الرجال» حافظ ابن کثیر، مفسر و مورخ در کتاب «البدایة و النهایة» و حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب «فتح الباری فی شرح صحیح البخاری» «لسان المیزان» «تهذیب التهذیب» و «الإصابة فی معرفة الصحابة».

 

وسائلی که برای تحریف وقائع تاریخی و مدر ساختن سیره رجال صدر اول صحابه و تابعین بکار گرفته شده‏اند، زیاد هستند، از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

·        جعل و کذب

·        خبر یا حادثه صحیحی را ذکر میکنند و سپس چیزی را بر آن می‏افزایند یا اینکه چیزی را از آن کم میکنند به طوری که آن خبر یا حادثه از شکل افتاده و از اصلش خارج شود.

·        جعل خبر در غیر سیاق آن تا از معنا و مقصود آن منحرف گردد و تأویل و تفسیر باطل از حوادق و رویدادها

·        ابراز نقائص و خطاها و مخفی ساختن حقیقتهای مستقیم

·        استفاده از صنائع شعری و سرقت ادبی جهت تأیید حوادث تاریخی مورد ادعا، زیرا شعر عربی به عنوان یک سند تاریخی مورد توجه قرار گرفته و به عنوان مستندی مورد استفاده واقع می‏شود که به موثق ساختن خبر و تأیید آن کمک می‏کند.

 

وضع نامه‏ها و رساله‏های مجعول و کذب و منتسب ساختن آن به علما و شخصیتهای مشهور، آنچنان که رافضیان کتاب «الإمامة و السیاسة» را ساخته و به ابومحمد عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری به دلیل شهرتش در نزد اهل سنت و اعتماد آنان به وی، منتسب ساخته‏اند.

در قرن گذشته علما و نویسندگان غربی از خاورشناسان و فراماسونها- در ضمن جنگ خود علیه سرزمینهای اسلامی‏و استعمار آنها- این اکاذیب و تحریفات را قاپیده و گمشده خود را در آنها پیدا کردهاند و برای بارز کردن آنها و تکیه و تمرکز بر آنها تلاش کردهاند و – از روی تعصب و کراهت خود از مسلمانان- از جانب خود چیزهایی دروغین را بر آنها افزوده‏اند، مانند ابداع رویدادهای که هیچ اصلی ندارند، یا تفسیر مغرضانه رویدادهای تاریخی به قصد تحریف، یا تفسیر اشتباه آنها حسب پندار و اعتقاد و باور خود. سپس گروهی اندک از شاگردان مستشرقان در سرزمینهای عربی و اسلامی‏از این افراد پیروی کرده و طریقه و روش آنان را در بحث و فکر و پندارها در تحلیل و تفسیر تاریخ در پی گرفتند و بعد از رفتن آن خاورشناسان از سرزمینهای اسلامی، پرچم آنان را بدست گرفتند. ضرری کهاین افراد ایجاد میکنند بیشتر و بدتر از ضرر استادان خاورشناس آنان و اسلاف بدعتگر و گمراهشان می‏باشد، زیرا اینان- به مانند استادان خود- ادعای تبعیت از روح علمی‏صرف و روش علمی‏در بحث را دارند، اما حقیقت این است که آنان فقط از اعتقاد خود جدا و مجرد گشته‏اند، اما تجرد به معنای اخلاص در برابر حق و پیمودن روش علمی‏درست در اثبات رویدادهای تاریخی، مانند مقایسه میان روایات و شناخت ارزش منابع مورد استفاده و میزان امانتداری ناقلان و راویان و ضبط روایت و قیاس اخبار و مورد توجه قرار دادن آنها بر اساس وضعیت فرهنگی و تمدنی بشری و طبیعتهای آن، در نزد این افراد مشاهده نمیشود.[2] آنان از روش علمی‏فقط اموری شکلی و ظاهری مانند حواشی و ترتیب منابع و چیزهایی شبیه این را فهمیده‏اند و چه بسا مفهوم روش علمی‏در نزد آنان همین چیزها باشد.[3]

محب الدین خطیب میگوید: کسانی که فرهنگ بیگانه را پذیرفته‏اند این توهم بر آنان غلبه یافته است که آنان از این گذشته بیگانه هستند و موضع آنان نسبت به مردان این تاریخ، مانند موضع وکلا نسبت به متهمان است و حتی برخی از آنان تمایل بسیار زیادی دارند که نزد دیگران خود را چنان نشان دهند که با گذشته عربی و اسلامی‏هیچ پیوندی ندارند. آنان این کار را در پیروی از خاورشناسان انجام میدهند، چه وقتی که احساس اطمینان میکنند شک می‏ورزند و هنگامی‏که حق آنان را به کسب اطمینان فرا‏می‏خواند آنان به هوی و میل خود گرایش می‏یابند و قبل از اینکه دلائلی بر چیزی داشته باشند در مورد قضیه حکم میدهند و در مورد آن احساس آسودگی میکنند.[4]

 

از مهم ترین وسائلی که خاورشناسان و شاگردانشان برای تحریف حقائق تاریخ اسلامی‏به کار برده‏اند، موارد زیر است:

الف- تفسیر اشتباه از رویدادهای تاریخی بر وفق مقتضیات روزگاری که خود در آن زیست میکنند و بر حسب آنچه که در ذهنشان جریان دارد، بدون اینکه اولاً واقعه تاریخی را خوب مورد تحقیق قرار دهند تا واقعه ثابت شود و بدون اینکه شرایط عصری را که رویداد در آن روی داده است و احوال و نگاه مردم به قضایا را در نظر بگیرند و بدون اینکه به عقیده و باور آنان نگاهی داشته باشند، زیرا قبل از تفسیر یک رویداد لازم است که ابتداءً وقوع آن ثابت شود و وجود آن در یک کتاب، برای ثابت شدن آن رویداد کفایت نمی‏کند، [5] زیرا مرحله ثابت کردن رویداد، مقدم بر بحث و بررسی در تفسیر رویداد تاریخی است. همچنین شایسته است که تفسیر همگام با منطوق و مدلول لفظ خبر تاریخی و موضوع بحث و ویژگی و شرایط عمومی‏جامعه یا روزگار یا محیطی باشد که واقعه در آن روی داده است. نیز شرط است کهاین تفسیر با واقعهیا وقائع دیگری که ثابت شده می‏باشند متعارض نباشد. همچنین جایز نیست که در تفسیر تنها یک عامل مد نظر قرار بگیرد - چیزی که خصلت و ویژگی مکاتب معاصر تاریخی است-، بلکه باید همه عوامل مؤثر در حدیث و خصوصاً عوامل عقیدتی و فکری مد نظر باشد. تفسیری تاریخی که همهاین عوامل هم در آن مراعات شود، بازهم چیزی فراتر از یک اجتهاد بشری نیست که محتمل خطا و صحت می‏باشد. برخی تاریخ فرقه‏های ضاله و منحرف را بسیار برجسته کردهاند و برای بزرگ کردن نقش آنها تلاش کردهاند و خواسته‏اند آنان را در سیمای یک گروه اصلاحگر و مظلوم نشان دهند و مورخان مسلمان را چنین نشان داده‏اند که انگار بر آنان حمله برده‏اند، مثلاً قرمطیان و اسماعیلیه و روافض امامی ‏و فاطمیان و زنگیان و اخوان الصفا و خوارج همه در نگاه آنان داعیان به اصلاح و عدالت و آزادی و برابری و قیامهایشان انقلابهایی برای اصلاح ظلم و جور می‏باشد. این جارو جنجال و بهتان به تاریخ اسلامی‏و مقابله سیره مردان و داعیان آن، با سیره رهبران فرق منحرف، چیزی است که طرح آن از جانب مردمی‏که به اسلام باور ندارند، چیز عجیب و غریبی نیست، زیرا آنان بر اساس واقعیت عقیده خود با همه توان خود و شب و روز و در نهان و آشکار علیه اسلام دسیسه چینی و توطئه میکنند. از کسانی کهایمانشان نامعلوم می‏باشد و از ملل کفر فقط این را میتوان انتظار داشت که برادران خود را در گمراهی یاری دهند. اما چیزی که شگفتی برخی از افراد را موجب می‏شود این است که کسانی بعد از سقوط دولت خاورشناسان پرچمدار تحریف و مکدر سازی تاریخ را بر عهده می‏گیرند که نامهایی اسلام داشته و از فرزندان مسلمانان هستند و این سمها را میان افراد قوم خود منتشر میکنند تا به وسیله آن افراد بی تجربه را از راه درست برگردانند. این افرادی به روایات مشکوک و ضعیف و ساقطی می‏چسبند که آنها را از کتابهای ادب و قصص، شعر، حکایتهای ملی، کتابهای سرقتی- یا منسوب شده به افراد مشهور- و ضعیف بر می‏گیرند. این نوع کتابها به اضافه روایات کذب وارد شده در تاریخ طبری و مسعودی غالب مستندات آنها را تشکیل می‏دهد، حال آنکه خود نیز می‏دانند کهاین کتابها مراجع علمی‏و معتبری به حساب نمی‏آیند. تجاوز بر تاریخ اسلام- خصوصاً تاریخ صدر اول- با تحریف و مدر ساختن آن، از طریق انتخاب جاهای برگزیده و زوم کردن بر آنها مانند جنگها و نبردها و به تصویر کشیدن آنها به صورتی غیر واقعی جهت زائل شدن صفت جهاد در راه خدا و از آنها و نشان دادن آن بهاین شکل است که انگار نمونه مبارزات و نیرنگهای سیاسی روزگار معاصر می‏باشد. از دیگر روشهای آنان موارد زیر است:

 

تجهیل، یعنی مهمل گذاشتن آنچه انگیزه و عامل اقتدا و الگوی نیک می‏شود؛

تشکیک، یعنی متوجه ساختن تیرها به سوی تاریخ و رجال آن و مورخان مسلمان و ایجاد شک در مورد معلومات و صداقت آنان؛

تجزیه، یعنی تلاش برای تجزیه تاریخ اسلامی‏به حلقه‏ها و بخشهای جدا از هم، به نحوی که انگار هیچ ارتباطی میان آنها وجود ندارد، مانند توزیع بر اساس سرزمین و نژاد و غیره.

هدف همهاین وسائل و حملات خراب کردن تاریخ اسلامی‏ما و محو نمودن نشانه‏های تابنده آن و دور ساختن آن از اینکه بتواند الگویی نیک بوده و در تربیت صحیح مؤثر باشد.

به همین دلیل بر مؤرخ مسلمان لازم است کهاین وسائل را شناخته و در مورد آنها بیدار باشد و کسانی را که از آرا و روشهای خاورشناسان پیروی میکنند بشناسد و فقط با رعایت احتیاط زیاد از آنها چیزی بگیرند. علمای ما بسیاری از راویان را به سبب کسب علم آنان از اهل کتاب و روایت روایات اسرائیلی مورد نقد قرار داده و ضعیف دانسته‏اند، پس بر ما لازم است در قبول اقوال و تفسیرات کسانی که از خاورشناسان کسب علم کردهاند توقف و درنگ داشته باشیم و آنها را ساقط و غیر معتبر بدانیم مگر اینکه دلیل و برهانی واضح و آشکار داشته باشند.[6]

 

وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله و اصحابه الی یوم الدین

منبع: کتاب علی ابن ابیطالب رضی الله عنه ، تالیف: محمد علی صلابی

 


سایت عصر اسلام

IslamAge.Com

----------------------------------------------------------

[1]- الشیعة و السنة، إحسان الهی ظهیر، ص32.

[2]- منهج کتابة التاریخ الإسلامی، محمد صامل، ص502.

[3]- همان.

[4]- المصادر الأولی لتاریخنا، مجلة الأزهر، سال1374ﻫ

[5]- منهج کتابة التاریخ الإسلامی، محمد صامل، ص504.

[6]- منهج کتابة التاریخ الإسلامی، محمد صامل، ص507.

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

«خَيْرُ أُمَّتِي قَرْنِي ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ …» [متفق عليه]. 
بهترين مردمان، مردم قرن من است، سپس مردمي كه بعد از قرن من مى آيد، سپس مردمي كه بعد از قرن دوم مى‌آيد (سه قرن پس از پيامبر)

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان