سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

23 شهريور 1403 09/03/1446 2024 Sep 13

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 574
بازدید کـل سايت: 7199897
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 293   تعداد بازدید: 2469 تاریخ اضافه: 2010-03-25

اسباب همکاری برخی از مسلمانان با باند عبدالله بن سبأ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یحیی‌بن سعید و عبدالله‌بن سعید‌بن ثابت می‌گویند : در مورد علت همکاری و ‏همراهی محمدبن حذیفه (پسر همسر حضرت عثمان که در خانة او بزرگ شده بود) ‏‏– با گروه سبأیه از سعید‌بن مسیب سؤال کرد. ‏

سعیدگفت : او یتیم بود و در خانه حضرت عثمان بزرگ شد، زیرا حضرت عثمان ‏سرپرست ایتام خانواده و عشریه خویش بود و همة مخارج زندگی آنان را بر عهده ‏داشت، وقتی حضرت عثمان به مقام خلافت برگزیده شد، محمدبن حذیفه از او ‏خواست او را به مقامی بگمارد!‏

حضرت عثمان به او گفت : پسرم! اگر تو توانایی و شایستگی کاری را می‌داشتی ‏آن را به تو می‌سپردم، اما هنوز این اهلیت و شایستگی را پیدا نکرده‌ای!؟ ‏

محمد گفت : در این صورت به من اجازه بده دنبال کاری بروم و خود مخارج ‏زندگی خویش را تأمین کنم! ‏

حضرت عثمان گفت : هر کجا که دوست داری آزادی می‌توانی بروی!‏

حضرت عثمان همة امکانات و پول لازم را از اموال شخصی خود در اختیار ‏محمدبن حذیفه گذاشت و او در حالی که از حضرت عثمان به خاطر اینکه او را در ‏مقامی قرار نداده بود، بسیار دلخور بود راه مصر را در پیش گرفت، آنجا بود که اتباع ‏عبدالله بن سبای یهودی با اطلاع از آنچه که میان او و عثمان گذشته بود، خود را به او ‏نزدیک نموده و او را به همکاری با خود دعوت نمودند!» ‏

از سعیدبن مسیب در مورد مخالفت عمّار بن یاسر با حضرت عثمان و در حالی ‏که او سبأی نبود، - تحت تأثیر سبأیان قرار گرفته بود – سؤال کردند؟ ‏

سعیدبن مسیب گفت : میان عمار بن یاسر و عباس بن عتبه نزاعی روی داد و ‏یکدیگر را مورد اتهام ناروای «قذف» قرار دادند، حضرت عثمان بر اساس موازین ‏شرعی دستور مجازات هر دوی آنها را صادر نمود و همین موضوع سبب ایجاد ‏اختلاف و نزاع میان خانوادة عمار و خانوادة عباس‌بن عتبه گردید و سبب دلخوری ‏عمار از حضرت عثمان نیز شده بود!‏ ‏ ‏

مبشّر از سالم بن عبدالله بن عمر در مورد اسباب حمایت محمدبن ابی‌بکر از ‏سبأیان در برابر عثمان رضی الله عنه  سؤال کرد. ‏

 

سالم گفت : کینه‌توزی و طمع‌ورزی عامل اصلی آن بود. ‏

مبشّر گفت : چرا محمدبن ابی‌بکر دچار کینه‌توزی و طمع‌ورزی بود؟! ‏

سالم گفت : محمدبن ابی‌بکر به خاطر منزلت پدرش حضرت ابوبکر، از منزلت ‏ویژه‌ای برخوردار بود، اما عده‌ای او را فریب داده و دچار غرور و خودسری نموده ‏بودند! ‏

او کار خلافی را مرتکب گردید و حضرت عثمان او را مورد بازخواست قرار داد ‏و به خوردن شلاق محکوم شد، حضرت عثمان حاضر نشد حکم الهی را در مورد او ‏به اجرا نگذارد!‏

این قضیه باعث ایجاد کینه و در دل او شد و در مقابل حضرت عثمان موضعگیری ‏نمود، عایشه رضی الله عنها او را مذمّم یعنی مذموم نام می‌بردند!‏ ‏ ‏

 این سخنان را با پرسشی که مورخ بزرگ امام ابن کثیر رحمه‌الله مطرح نموده ‏و پاسخ‌های سنجیده‌ای که به آن داده، خاتمه می‌دهیم. ‏

او می‌گوید : اگر کسی بگوید : در حالی که جمع زیادی از بزرگان اصحاب در ‏مدینه بودند، چگونه بود که از عثمان رضی الله عنه  حمایت نکردند تا سرانجام سبأیان ‏شورشی او را به قتل رسانیدند؟! ‏

به این پرسش از چند جهت می‌توان پاسخ داد : ‏

یکم : هیچ یک از اصحاب فکر نمی‌کردند که خوارج باند عبدالله بن سبای یهودی، ‏کارشان در نهایت به کشتن حضرت عثمان می‌انجامد! زیرا آنان در مورد کشتن او ‏چیزی بر زبان نیاورده و حتی بسیاری از آنان در آغاز اساساً در اندیشة کشتن او ‏نبودند! ‏

آنان ابتدا او را بر سر یک سه راهی قرار دادند : یا استعفا بدهد، یا مروان‌بن حکم ‏را به ایشان تحویل بدهد! یا او را خواهند کشت!‏

بسیاری از اصحاب انتظار داشتند که حضرت عثمان یا مروان را تحویل آنها داده، ‏یا خود از مقام خلافت استعفا بدهد! و بدین ترتیب آن بحران را پشت سر بگذارد. ‏

در واقع – همچنان که گفته شد : اصحاب رسول خدا فکر نمی‌کردند که کار به ‏کشته شدن عثمان رضی الله عنه  بیانجامد و آن گروه یاغی تا به آن حد جرأت پیدا کنند که ‏خلیفه مسلمانان را از پای درآوردند!‏

دوم : اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم ‏ از عثمان رضی الله عنه  دفاع کرده و در برابر مهاجمان ‏آشوبگر به سختی ایستادگی نموده و تعدادی از آنها در نهایت به شهادت رسیدند! ‏

اما وقتی سیر حوادث شکل دیگری پیدا کرد، حضرت عثمان به فرزندان اصحاب ‏که برای محافظت از او در منزلش مستقر شده بودند، دستور داد به هیچوجه دست به ‏اسلحه نبرند و آنان را به سختی سوگند داد که به خانه‌های خویش بازگردند، آنان ‏علیرغم میل باطنی به دفاع و از روی نارضایتی دستور حضرت عثمان را اطاعت ‏کردند، زیرا اجرای امر امیر و خلیفه را عبادت می‌شمردند و مخالفت با او را معصیت ‏می‌دانستند! ‏

سوم : سرکردگان و طراحان توطئه برای خود وقت مناسبی را برای اشغال مدینه ‏انتخاب کرده بودند، زیرا در آن وقت از سال بسیاری از اهل مدینه به حج رفته و تنها ‏تعداد کمی از کسانی که می‌توانستند شمشیر به دست بگیرند، در مدینه باقی مانده ‏بودند. ‏

پس از آنکه شورشیان فریب‌خوردة عبدالله بن سبای یهودی متوجه حرکت ‏سپاهیانی از مصر و شام و بصره و کوفه برای حمایت از حضرت عثمان شدند، و زمان ‏بازگشت حجاج را نزدیک دیدند، هدف اصلی خود را که کشتن حضرت عثمان بود ‏به جلو انداختند! تا قبل از رسیدن آنها کار را یکسره کنند! ‏

چهارم : تعداد شورشیان در مقایسه با مردم مدینه بسیار بود، آنان سه هزار نفر ‏بودند، و به خاطر آنکه مجاهدین مسلمان اهل مدینه در مرزهای مختلف مشغول ‏پاسداری و رویارویی با دشمنان بودند، افراد کافی برای رویارویی با آنها در مدینه ‏وجود نداشت. ‏

از طرف دیگر بسیاری از اصحاب خود را از درگیر شدن با بحران کنار کشیده و ‏در خانه‌های خویش ماندند، هر کس هم که به مسجد می‌آمد، برای محافظت از جان ‏خود شمشیرش را به همراه می‌آورد. ‏

چنانچه اگر آن عده از بزرگان اصحاب که در مدینه بودند، می‌خواستند، شورشیان را ‏از اطراف خانة عثمان رضی الله عنه دور کنند از عهدة آن برنمی‌آمدند! ‏

از طرفی بزرگانی مانند علی و طلحه و زبیر رضی الله عنهما  فرزندان جوان خود را ‏برای دفاع از عثمان رضی الله عنه به منزل او فرستاده بودند و آنان به بهترین صورت به ‏مسئولیت خویش عمل کردند و با خوارج شورشی به رویارویی پرداختند، تنها زمانی ‏از مقابله با آنها دست برداشتند که حضرت عثمان از ایشان خواست شمشیرهایشان را ‏در نیام کرده، و به خانه‌های خویش بازگردند! ‏

این ادعا که برخی مطرح می‌نمایند که بعضی از اصحاب مانند : حضرت علی و ‏طلحه و زبیر، عثمان رضی الله عنه را تنها گذاشتند و به کشته شدن او راضی بودند، ادعای ‏دروغ و باطلی بیش نیست!‏

رضایت هیچ یک از اصحاب به کشته شدن حضرت عثمان نه اینکه صحت ندارد، ‏بلکه همة اصحاب از آن به شدت ناراضی بوده و قاتلین او را مورد لعن و نفرین قرار ‏دادند! ‏

اما کسانی همچون عمار یاسر آرزو می‌کرد که : کاش حضرت عثمان از مقام ‏خلافت استعفا می‌داد! ‏

خداوند شهید بزرگوارعثمان رضی الله عنه  و همه اصحاب رسول خدا را مورد رحمت ‏و مشمول رضایت خود فرماید. ‏

 

 

وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.‏

 


سایت عصر اســـلام

IslamAgae.Com

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

«خَيْرُ أُمَّتِي قَرْنِي ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ …» [متفق عليه]. 
بهترين مردمان، مردم قرن من است، سپس مردمي كه بعد از قرن من مى آيد، سپس مردمي كه بعد از قرن دوم مى‌آيد (سه قرن پس از پيامبر)

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان