سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

1 آذر 1403 19/05/1446 2024 Nov 21

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 574
بازدید کـل سايت: 7321743
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 29   تعداد بازدید: 5243 تاریخ اضافه: 2010-08-31

خلافت الطائع لله عبدالکریم بن الفضل المطیع (363- 381هـ)

الف- خلافت وی

عبدالکریم بن الفضل المطیع در سال 320 هجری به دنیا آمد. مادرش ام ولد، و نامش هزاره بود. پدرش مطیع بیش از بیست و نه سال در مقام خلافت باقی ماند، مطیع در سال 363 هجری با پایین آمدن از خلافت، جای خود را به فرزندش سپرد. وی به خاطر فلج شدن اعضای بدنش مجبور به خلع خویش شد. طائع در آن هنگام فردی چهل و سه ساله بود.

در مورد صفات ظاهری خلیفه طائع روایت شده است وی فردی سفید چهره، دارای قد و قامتی متوسط، بدنی زیبا، و بینی بزرگی بود. قدمهای وی بلند بود و قدرت بدنی بالایی داشت.

دوره‌ی طائع مانند دوران پدرش، دنباله‌ی نفوذ بنی بویه بر خلافت عباسی بود، به گونه‌ای که در این دوران، نه امر و نهی برای خلیفه باقی مانده بود و نه سلطه و نفوذی، بلکه آنکس که در خاندان بویه از قدرت بالاتری برخوردار بود، قدرت را نیز در اختیار داشت، به همین جهت طمعکاران و اصحاب هوی و هوس در هر مکان برای نفوذ خویش تلاش و کوشش می‌کردند. در تصویر مقابل رنگ سبز نشان‌دهنده‌ی سلطه و سیطره‌ی بنو بویه در این مناطق می‌باشد.

خلیفه طائع لله سبکتکین را خلعت سلطنت پوشانید، و پرچم فرماندهی را به او سپرد و به وی لقب نصر الدوله داد، ولی دیری نپایید که بین عز الدوله و سبکتکین اختلاف به وجود آمد. سبکتکین نیز ترک‌ها را به کمک خواست، و میان آن‌ها جنگ‌ها و نبردهای زیادی بر سر  قدرت، به وقوع پیوست.

همچنین در دوران خلافت او، نبرد سنگینی میان عز الدوله و عضد الدوله بر سر مالکیت عراق آغاز شد، که در طی این جنگ‌ها انسان‌ها و اموال زیادی تلف شدند. هیبت خلیفه و رهبری اهل سنت ضعیف شده بود، ضعف خلیفه طائع لله تا جایی بود، که وی تمام امور حکومتی را به عضد الدوله سپرده بود، خلیفه فقط نام و نشانی بیش نبود، و این اوج ضعف در خلیفه‌ی عباسی بود که هیچ یک از خلفای پیشین به این حد نرسیده بودند.

این ضعف و سستی در خلافت عباسی سر انجام منجر به خلع خلیفه شد. امرای بنی بویه در نهایت وقتی دیدند خلیفه کمی بر آنها جرأت پیدا کرده، و بعضی از اعضای ایشان را حبس کرده است، به فکر خلع او افتادند، و در بیست و یک رجب سال 381 هجری او را از خلافت خلع کردند.

ب- حوادثی که در خلافت او به وقوع پیوست

* در ذوالحجه سال 363 هجری در بلاد حرمین به نام معز عبیدی خطبه خوانده شد.

* در سال 364 هجری عضد الدوله برای یاری دادن عز الدوله علیه سبکتکین، وارد بغداد شد اما زیبایی بغداد او را به شگفت آورد و از آنجا خوشش آمد و علیه عز الدوله دست به شورش زد و وی را شکست داد و زمام امور را بدست گرفت. در همین سال روافض در مصر و مغرب و شام و عراق غلو کردند، و دولت عبیدی ندا به قطع نماز تراویح داد.

* در سال 365هـ رکن الدوله بن بویه از مملکت‌هایی که تحت سلطه‌اش بود کنار رفته، و آن‌ها را میان فرزندانش تقسیم کرد؛ فارس و کرمان را برای عضد الدوله، و ری و اصفهان برای مؤید الدوله، و همدان و دینور را برای فخر الدوله قرار داد. در این سال معز لدین العبیدی صاحب مصر در گذشت. وی اولین فرد از عبیدیون بود که قدرت را به دست گرفت، فرزندش نزاز مکان پدرش انتخاب گشت، و او را عزیز لقب دادند.

* در سال 366 هجری منتصر بالله الحکم بن الناصر لدین الله الاموی، حاکم اندلس وفات کرد، و پسرش مؤید بالله هشام، به جای پدرش برگزیده شد.

* در 367 هجری عز الدوله و عضد الدوله با یکدیگر در گیر شدند، که سر انجام به پیروزی عضد الدوله و اسارت عز الدوله انجامید و در همین سال طائع، عضد الدوله را لباس سلطنت پوشاند، و پرچم فرماندهی لشکریان را به او عطا کرد. تا به آن روز هیچ‌گاه رسم خلفا بر این نبود که در حالی که خلیفه وجود دارد سلطنت را به کسی دیگر عطا کنند.

* در سال 369 هجری، عزیز صاحب مصر به بغداد آمد، و عضد الدوله از خلیفه طائع لله خواست تا تاج المله را نیز به القاب او بیافزاید، و خلعت سلطنتش را تجدید کند، و بر سرش تاج نهد. طائع نیز همه‌ی آن‌ها را اجابت کرد، و در یک مراسم رسمی و با شکوه تاج سلطنت و لقب تاج المله را به افزود.

* در سال 370 هجری  دختر عضد الدوله به نکاح خلیفه طائع لله در آمد. هدف آنان از این نکاح آن بود که بتوانند خلافت را در خاندان بویه به ارث بگذارند، و منتظر بودند تا از دختر عضد الدوله فرزند ذکوری به دنیا آید تا او را ولی عهد طائع قرار دهند.

* در سال 372 هجری عضد الدوله وفات نمود. خلیفه طائع فرزند وی صمصام الدوله را به جای عضد الدوله به سلطنت برگزید، سپس لباس سلطنت را به وی پوشاند، و او را لقب شمس المله عطا کرد.

* در سال 373 هجری مؤید الدوله برادر عضد الدوله در گذشت.

* در سال 375 هجری ابو علی حسن بن حسین بن ابی هریره، فقیه شافعی و ابو القاسم عبد العزیز بن عبد الله دارکی، رئیس شافعیان عراق، درگذشتند و همچنین در این سال ابو بکر محمد بن عبد الله بن محمد بن صالح فقیه مالکی وفات کرد.

در این سال، صمصام الدوله مالیات جامه‌های ابریشمی و پنبه‌ای که برای فروش عرضه می‌شد را تجدید کرد که مقدار آن یک دهم بهای آنها بود. و نزدیک بود به خاطر آن در شهر آشوب بر پا شود.

* در سال 376 هجری شرف الدوله برادر صمصام الدوله، قصد حمله به بغداد کرد؛ وی صمصام الدوله را شکست داد، و چشمان وی را کور ساخت، سپس پس از تصرف بغداد، لشکریان نیز به سوی او متمایل شدند و از وی دستور پذیرفتند. خلیفه طائع نیز نزد وی آمده و سلطنت را به او تبریک گفت. زمانه اینچنین گشته بود که خلیفه از ایشان اطاعت می‌کرد، نه ایشان از خلیفه.

* در سال 379 هجری شرف الدوله وفات نمود، و عهد بعد از وی به برادرش ابو نصر رسید، خلیفه طائع نیز برای تسلیت نزد وی رفته، و سپس بعد از چند روز در یک مراسم با حضور فرماندهان و نظامیان، خلعت سلطنت را به وی پوشاند، و القاب بهاء الدوله و ضیاء المله را وی عطا کرد.

ج- خلع خلیفه طائع و وفات وی

در سال 381 هجری خلیفه طائع لله فردی از یاران خاص بهاء الدوله را به زندان انداخت، همین سبب شد تا بهاء الدوله برای خلع او از خلافت اقدام کند. در روایت دیگری علت خلع طائع لله طمع در مال وی بیان شده است؛ شاید بدینوسیله بهاء الدوله می خواست هم کمبود بودجه‌ی مالی خویش را جبران کند، و هم داد و بی‌داد لشکریان در دادن حقوق بر طرف شود.

لذا با همراهان خویش نزد خلیفه رفتند. در آنجا یکی از یاران بهاء الدوله، دست طائع را گرفته و او را از کرسی خلافتش پایین کشاند، و سپس وی را مجبور ساختند تا خلع خویش را امضاء کند. این واقعه در شعبان 381 هجری رخ داد. همینکه طائع لله دستگیر شد بهاء الدوله، درباره‌ی کسی که صلاحیت خلافت داشته باشد با اطرافیان گفتگو کرد. اتفاق رأی بر القادر باللّه شد و چون القادر باللّه به خلافت رسید، طائع را به او سپردند.

طائع همچنان در خانه‌ی قادر بالله بود و قادر نیز در این مدت او را گرامی داشت، و به او هیچ‌گونه اهانتی روا نداشت. تا اینکه در سال 393 هجری، شب عید فطر درگذشت و القادر باللّه بر او نماز گذارد.

مدت خلافت الطائع هفده سال و هشت ماه و شش روز بود.

د- بزرگانی که در دوران او وفات نمودند

علما و اندیشمندانی که در این دوران وفات نمودند عبارتند از: ابن سنی حافظ و ابن عدی و قفال کبیر و سیرافی نحوی و أبو سهل صعلوکی و أبو بکر رازی حنفی و ابن خالویة و الأزهری امام لغت و أبو إبراهیم فارابی صاحب دیوان الأدب و الرفاء الشاعر و أبو زید مروزی شافعی و دارکی و أبو بکر أبهری شیخ مالکیة و أبو اللیث سمرقندی امام حنفیه و أبو علی فارسی نحوی و ابن جلاب مالکی.

شناسنامه‌ی بیست و چهارمین خلیفه‌ی عباسی

نام معروف

الطائع لله 

نام کامل

الطائع لله ابن المطیع لله ابن المقتدر بالله ابن المعتضد بالله ابن الموفق ابن المتوکل بالله ابن المعتصم بالله ابن الرشید ابن المهدی ابن المنصور بن محمد بن علی بن عبد الله بن عباس 

کنیه

 أبو الفضل

ترتیب در خلافت

بیست و چهارم

تاریخ تولد

320هـ

دوران خلافت به تاریخ هجری

363 -381هـ

دوران خلافت به تاریخ میلادی

974 -991 م

تاریخ وفات

393هـ 

ترجمه و تحقیق: أبو أنس

سایت عصر اسلام

www.IslamAge.com


مصادر و مراجع:

*سیر أعلام النبلاء- للذهبی- تحقیق شیخ شعیب الأرناؤوط.
* تاریخ ابن خلدون.
* الکامل فی التاریخ- لابن الأثیر.
* سایت ویکیبیدیا، الموسوعة الحرة- سایت إسلام أون لاین . نت- سایت أسرة آل باوزیر العباسیة الهاشمیة. سایت المعرفه
*تاریخ الخلفاء/ تألیف جلال الدین سیوطی
* تاریخ الإسلام السیاسی والدینی والثقافی والاجتماعی، تألیف حسن ابراهیم حسن، دار الجیل ببیروت،الطبعة الرابعة عشرة، 1416هـ/1996م.
* الدولة العباسیة، تألیف محمود شاکر، المکتب الإسلامی، الطبعة الخامسة، 1411هـ/1991م.

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرموده است:

(أريت في المنام أني أنزع بدلو بكرة على قليب، فجاء أبو بكر فنزع ذنوباً أو ذنوبين نزعاً ضعيفاً والله يغفر له ثم جاء عمربن الخطاب فاستحالت غرباً فلم أر عبقريا يفري فريه حتى روى الناس وضربوا بعطن)
«در خواب دیدم که از چاهی آب می‌کشم؛ آن‌گاه ابوبکر آمد و یک دلو آب از چاه کشید و او، در کشیدن آب ضعیف بود و خداوند، او را می‌بخشد. سپس عمر آمد و دلو را به دست گرفت؛ هیچ پهلوانی سراغ ندارم که همانند او کاری را بدین قوت انجام دهد. عمر چنان آب کشید که همه‌ی مردم و شترانشان سیراب شدند و به استراحت پرداختند»
 مسلم ش 2393 .

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان