گفتار صحابه رضی الله عنهم در محکومیت فتنه
بسم الله الرحمن الرحیم
1- انس بن مالک رضی الله عنه
نقل است چون به او گفتند که نمیتوان هم علی را دوست داشت و هم عثمان را، او در پاسخ گفت که این دروغ است که ما صحابه هم علی را دوست داریم و هم عثمان را.[1]
2- حذیفه بن یمان رضی الله عنه
از خالد بن ربیع نقل میکنند که چون حذیفه در بستر مرگ افتاد، ابو مسعود انصاری همراه تنی چند از تابعین به مدائن، نزد او رفتند و چون در آن ملاقات، صحبت از ماجرای قتل عثمان شد، حذیفه به آن جماعت اعلام نمود که او نه در قتل عثمان دخالت داشته، نه در طول جریان، در مدینه حضور داشته و نه از آن حمایت کرده است[2]. احمد بن حنبل از طریق ابن سیرین نقل میکند که حذیفه گفته بود: خداوندا! تو خوب میدانی که من در قتل عثمان نقش نداشتم، اگر قاتلان او، این مرد را به حق کشتند من جزو آنان نبودم و اگر او را به ناحق به قتل رساندند من در کشتن او دخالت نداشتم. مردمان، در آینده خواهند دید که اگر قتل او درست بوده باشد منافع آن را میبینند و اگر قتل او ناحق بوده باشد ضرر و زیان این کار را میبینند و به خاطر آن، همیشه در جنگ با یکدیگر خواهند بود[3]. ابن عساکر نیز از جندب بن عبدالله نقل میکند که چون در مورد سرنوشت عثمان از حذیفه سؤال نمود او در پاسخ گفت: آن مردمان او را خواهند کشت اما بیقین او به بهشت میرود و قاتلان او به دوزخ.[4]
3- بانو ام سلیم انصاری رضی الله عنها
نقل است چون خبر شهادت عثمان را به او دادند، بسی ناراحت شد و گفت: این امت پس از شهادت این مرد به جان هم میافتند و خون یکدیگر را بر زمین خواهند ریخت[5].
4- ابوهریره رضی الله عنه
از ابو مریم نقل است که او در روز قتل عثمان، ابو هریره را دید که ناراحت و خشمگین چنین میگفت: به خداوند سوگند که این مردمان عثمان را به ناحق کشتند.[6]
5- ابو بکره رضی الله عنه
ابن کثیر در «البدایه و النهایه» از ابوبکره نقل میکند که در جریان فتنه قتل عثمان چنین میگفت: اگر از آسمان بر زمین میافتادم و میمردم بهتر از آن است که در قتل عثمان دخالت داشته باشم.[7]
6- ابو موسی اشعری رضی الله عنه
از ابو عثمان نهدی روایت میکنند که ابوموسی اشعریس پس از شهادت عثمان چنین گفت: اگر این مردمان، عثمان را به حق کشته باشند منافع آن را خواهند دید اما اگر او را به ناحق به قتل رسانده باشند ضرر آن را میبینند که جز جنگ و خونریزی میان آنها نیست.[8]
7- سمره بن جندب رضی الله عنه
ابن عساکر نقل میکند که گویند سمره بن جندب پس از قتل عثمان این چنین لب به سخن گشود: اسلام در دژی مستحکم قرار داشت اما این مردمان با قتل عثمان، در دیوار این دژ شکافی عظیم ایجاد کردند که تا روز قیامت نیز نمیتوان آن را ترمیم نمود. مردمان مدینه نیز که تا این زمان، سکان خلافت را در دست داشتند از این به بعد در آن هیچ نقشی نخواهند داشت.[9]
8- عبدالله بن عمرو بن عاص رضی الله عنه
ابو نعیم در کتاب «معرفه الصحابه» از عبدالله بن عمرو بن عاصس روایت میکند که او گفت: آن مردمان، عثمان را مظلومانه و به ناحق کشتند و او را به همین دلیل، دو چندان پاداش شهادت است.[10]
9- عبدالله بن سلام رضی الله عنه
از او نقل میکنند که خطاب به مردمان گفت: عثمان را نکشید که پس از قتل او دیگر نمیتوانید در کنار هم و در یک صف، نماز گذارید[11]. در روایت دیگری نیز آمده است که او گفت: بدانید که با ریختن خون عثمان از دین راستین خداوند دورتر میشوید[12].
10- حسن بن علی رضی الله عنه
از طلق بن خشاف نقل است که چون او همراه قرط بن خیثمه به جانب مدینه رهسپار شد؛ به حسن برخورد کردند و هنگامی که قرط در مورد عثمان از او سؤال کرد، او پاسخ داد که عثمان مظلومانه به شهادت رسید.[13]
11- سلمه بن اکوع رضی الله عنها
از یزید بن ابی عبیده نقل است که چون عثمان به شهادت رسید، سلمه بن اكوع، به نشانه اعتراض از مدینه خارج شد و در منطقه نزدیک «ربذ»ساکن شد و تا مدتی پیش از مرگش در آنجا ماند.[14]
12- عبدالله بن عمر رضی الله عنه
از ابو حازم نقل میکنند که چون از عبدالله بن عمر در مورد عثمان سؤال شد، او فضایل و خوبیهای او را بر شمرد و چون از او در مورد علی پرسیدند، باز به بیان فضایل و خوبیهای او پرداخت، آنگاه گفت: هر کس میخواهد در مورد این دو تن سخنی بگوید تنها فضایل و مناقب آنها را ذکر کند و در غیر این صورت، در مورد آنان چیزی بر زبان نیاورد[15]. در جای دیگر است که ابن عمر رضی الله عنه گفت: عثمان را دشنام و ناسزا ندهید که ما صحابه او را از بهترین افراد میدانستیم.[16]
وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله و اصحابه الی یوم الدین
منبع:کتاب عثمان ابن عفان رضی الله عنه ، تالیف: محمد علی صلابی
سایت عصر اســـلام
IslamAgae.Com
---------------------------------------------------------
[1]- تحقیق مواقف الصحابة (2/25)، تهذیب ابن حجر (7/141).
[2]- تحقیق مواقف الصحابة (2/27).
[3]- همان (2/28).
[4]- تحقیق مواقف الصحابة (2/28)، تاریخ دمشق: عثمان بن عفان، ص388.
[5]- البدایة و النهایة (7/195).
[6]- تحقیق مواقف الصحابة (2/31)، تاریخ دمشق: عثمان بن عفان، ص493.
[7]- تحقیق مواقف الصحابة (2/31)، تاریخ دمشق: عثمان بن عفان، ص493.
[8]- تاریخ المدینه (4/1245).
[9]- تحقیق مواقف الصحابة (2/31)، تاریخ دمشق: عثمان بن عفان، ص388.
[10]- معرفة الصحابه (1/245).
[11]- تحقیق مواقف الصحابة (2/34).
[12]- طبقات ابن سعد (3/81).
[13]- تاریخ المدینة (4/124).
[14]- همان (4/124).
[15]- تحقیق مواقف الصحابة (1/397).
[16]- همان (2/397). در کتاب «فضائل الصحابه» سند این روایت، صحیح است.
|