علامت های بزرگ قیامت
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم الدین و اما بعد:
در این مقاله به بررسی نشانه هاي بزرگ قیامت خواهیم پرداخت. نشانه های بزرگ هنگامي كه ظاهر شوند قيامت به دنبال آن مي آيد كه ده علامت و نشانه مي باشند كه هيچكدام از آنها در حال حاضر ظاهر نشده اند.
علامت اول: خروج مهدي
و او مردي از اهل بيت است و از فرزندان حسن بن عليم متولد مي شود و در حاليكه زمين پر از ظلم و ستم است از عدل و داد پر مي نمايد. اسمش موافق اسم پيامبر صلی الله عليه وسلم و اسم پدرش موافق اسم پدر پيامبر صلی الله عليه وسلم است. ابوداود و ترمذي از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه روايت مي كنند كه پيامبر صلی الله عليه وسلم فرمود:«لَا تَذْهَبُ الدُّنْيَا حَتَّى يَمْلِكَ الْعَرَبَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي وَاسْمُ أَبِيهِ اسْمُ أَبِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطًا وَعَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْمًا وَجَوْرًا» سنن أبي داود 4 / 306 (4282)
«دنيا به پايان نميرسد تا اينکه مردي از اهل بيتم که هم اسم من و اسم پدرش هم اسم پدر من است حکومت عرب را بدست گيرد و زمين را همانگونه كه پر از ظلم و ستم شده پر از عدل و داد مي كند.».
نشانه دوم: ظهور مسيح دجال
و او مردي از فرزندان آدم است كه در آخرالزمان خارج مي شود و به وسيله او بسياري از مردم دچار فتنه مي گردند. خداوند بر دست او بعضي از اعمال خارق العاده را جاري مي سازد. ادعاي خدايي مي كند باطل او بر مؤمن اثر ندارد و داخل تمام شهرها جز مكه و مدينه مي شود و با او آتش و بهشت است. آتش او بهشت، و بهشت او آتش است. احاديث صحيح بر خروج او دلالت دارند. از آن جمله حديث عبدالله بن عمرو بن عاص است كه مسلم در صحيحش از رسول الله صلی الله عليه وسلم روايت مي كند كه ميفرمايد:«يَخْرُجُ الدَّجَّالُ فِي أُمَّتِي فَيَمْكُثُ أَرْبَعِينَ لَا أَدْرِي أَرْبَعِينَ يَوْمًا أَوْ أَرْبَعِينَ شَهْرًا أَوْ أَرْبَعِينَ عَامًا فَيَبْعَثُ اللَّهُ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ كَأَنَّهُ عُرْوَةُ بْنُ مَسْعُودٍ فَيَطْلُبُهُ فَيُهْلِكُهُ» مسلم (2940) .
«دجال در امت من خارج مي شود و در زمين چهل مي ماند نمي دانم چهل روز يا چهل ماه، يا چهل سال پس خداوند عيسي بن مريم را ميفرستد كه او مانند عروه بن مسعود است او را مي خواند و به هلاكت مي رساند». و در صحيحين از عبدالله بن عمر روايت است كه رسول الله صلی الله عليه وسلم در ميان مردم بلند شد و خداوند را بر آنچه شايسته او بود حمد و ثنا گفت سپس دجال را ذكر نمود و فرمود:«إِنِّي أُنْذِرُكُمُوهُ وَمَا مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا قَدْ أَنْذَرَهُ قَوْمَهُ لَقَدْ أَنْذَرَهُ نُوحٌ قَوْمَهُ وَلَكِنْ سَأَقُولُ لَكُمْ فِيهِ قَوْلًا لَمْ يَقُلْهُ نَبِيٌّ لِقَوْمِهِ تَعْلَمُونَ أَنَّهُ أَعْوَرُ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِأَعْوَرَ» بخاري (3057) ، وصحيح مسلم (169)
«من شما را از او بر حذر مي دارم. و هيچ پيامبري نيامده مگر اينكه قوم اش را از او برحذر داشته است. از آن جمله، نوح نيز قوم اش را برحذر داشته است. اما من دربارة او سخني مي گويم كه هيچ پيامبري براي قومش نگفته است. دجال، يك چشم و احول است. ولي خداوند، چنين نيست».
علامت سوم: نزول عيسي؛ از آسمان به زمين
او در زمين به عدالت حكم مي كند، صليب را مي شكند، خوك را مي كشد و كار دجال را تمام مي كند. همانگونه كه نصوص از كتاب و سنت بر آن دلالت دارند. الله تعالي در كتابش مي فرمايد: {وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ} زخرف 61. «و همانا آن، نشانه اي براي رستاخيز است». بيشتر مفسرين به اين آيه بر نزول عيسي استدلال مي كنند و اين روايت از ابن عباس نقل شده است. امام احمد در مسندش از ابن عباسم در تفسير اين آيه روايت مي كند كه مي گويد:«هو خروج عيسى ابن مريم عليه السلام قبل يوم القيامة» المسند : 1 / 318 .
«آن خروج عيسي بن مريم؛ قبل از روز قيامت است». همانگونه كه احاديث صحيح بر نزول عيسي؛ دلالت مي كنند. در صحيحين از ابوهريرهس روايت است كه پيامبر صلی الله عليه وسلم مي فرمايد:«وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَيُوشِكَنَّ أَنْ يَنْزِلَ فِيكُمْ ابْنُ مَرْيَمَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ حَكَمًا عَادِلًا فَيَكْسِرَ الصَّلِيبَ وَيَقْتُلَ الْخِنْزِيرَ وَيَضَعَ الْجِزْيَةَ وَيَفِيضُ الْمَالُ حَتَّى لَا يَقْبَلَهُ أَحَدٌ وَحَتَّى تَكُونَ السَّجْدَةُ الْوَاحِدَةُ خَيْرًا مِنْ الدُّنْيَا وَمَا فِيهَا» بخاري (2222) ، وصحيح مسلم (155)
«سوگند به ذاتي كه جان من در دست اوست، بزودي عيسي بن مريم نزول خواهد كرد. او حاكم عادلي خواهد بود، صليب را خواهد شكست و خوك را از بين خواهد برد و جزيه را برمي دارد و (در زمان ايشان ) ثروت و دارايي بحدي زياد مي شود كه كسي حاضر به پذيرفتن مال، نخواهد شد».
علامت و نشانه چهارم: خروج يأجوج و مأجوج
و آنها مخلوقات بسياري هستند كسي نمي تواند آنها را بكشد. گفته شده آنها از نوادگان يافث كه از فرزندان نوح علیه السلام؛ است، ميباشند و كتاب و سنت بر خروج آنها دلالت دارد. الله تعالي ميفرمايد:{حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ**وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا}( انبياء 96- 97)
«تا زماني که ياجوج و مأجوج رها ميگردند و آنان از هر بلندي و ارتفاعي ميگذرند. (در اين هنگام) وعدة راستين (روز قيامت) نزديک است پس ناگهان چشمان کفار خيره ميشوند (و از حرکت باز ميايستند)». شيخين از زينب بنت جحشك روايت مي كنند كه رسول الله صلی الله عليه وسلم روزي با حالت هراسان بر او داخل شد و فرمود:«لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَيْلٌ لِلْعَرَبِ مِنْ شَرٍّ قَدْ اقْتَرَبَ فُتِحَ الْيَوْمَ مِنْ رَدْمِ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مِثْلُ هَذِهِ وَحَلَّقَ بِإِصْبَعِهِ الْإِبْهَامِ وَالَّتِي تَلِيهَا». .) بخاري (3346) ، وصحيح مسلم (2880).
« لا اله الا الله» واي بر عرب از شري که امروز نزديک شد. امروز سد ياجوج و ماجوج اينطور (دو انگشت ابهام و مجاورش را حلقه کرد) باز شد».
علامت و نشانه پنجم: انهدام كعبه و ربودن زيور آلات آن
مردي داراي ساق پاهاي كوچك و دراز از حبشه كعبه را ويران و زيور آلات آن را مي برد همانگونه كه سنت بر آن شاهد است. شيخين از ابوهريره س روايت مي كنند كه پيامبر صلی الله عليه وسلم ميفرمايد: «يُخَرِّبُ الْكَعْبَةَ ذُو السُّوَيْقَتَيْنِ مِنْ الْحَبَشَةِ» بخاري (1591) ، وصحيح مسلم (2909) .
«مردي داراي ساق پاي کوچک و باريک از حبشه کعبه را خراب ميکند» و امام احمد با سند صحيح از عبدالله بن عمرو روايت مي كند كه او از رسول الله صلی الله عليه وسلم شنيد كه فرمود:«يُخَرِّبُ الْكَعْبَةَ ذُو السُّوَيْقَتَيْنِ مِنْ الْحَبَشَةِ وَيَسْلُبُهَا حِلْيَتَهَا وَيُجَرِّدُهَا مِنْ كِسْوَتِهَا وَلَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِ أُصَيْلِعَ أُفَيْدِعَ يَضْرِبُ عَلَيْهَا بِمِسْحَاتِهِ وَمِعْوَلِهِ» المسند : 2 / 220 .
« مردي داراي ساق پاي باريک و کوچک از حبشه کعبه را خراب ميکند و کسوت و زينت آلات را از آن جدا ميسازد مثل اينکه اکنون من او را ميبينم با سري طاس و مفاصل کج با بيل و کلنگش به کعبه ميکوبد».
علامت ششم: دخان
و آن دود بزرگي است كه از آسمان جاري مي شود و مردم را مي پوشاند و آنها را در برمي گيريد كه قرآن و سنت بر آن شاهدند. الله تعالي مي فرمايد:{فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ**يَغْشَى النَّاسَ هَذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ}( دخان 10-11)
«منتظر باش تا روزي آسمان دودي واضح و آشکار ظاهر کند و همه مردم را در بر گيرد اين عذاب دردناکي است» و از سنت حديث حذيفه بن اسيد س است همانگونه كه گذشت از پيامبر صلی الله عليه وسلم روايت مي كند كه فرمود:«إِنَّهَا لَنْ تَقُومَ حَتَّى تَرَوْنَ قَبْلَهَا عَشْرَ آيَاتٍ فَذَكَرَ الدُّخَانَ وَالدَّجَّالَ وَالدَّابَّةَ» مسلم (2901) .«قيامت برپا نمي گردد تا ده نشانه آن نيايد كه دخان، دجال و دابه را ذكر نمود».
نشانه هفتم: بلند شدن قرآن از زمين به سوي آسمان
از آن آيه اي بصورت نوشته يا در قلب باقي نمي ماند. و دليل بر آن حديث حذيفه است كه از پيامبر صلی الله عليه وسلم روايت مي كند كه فرمود:«يَدْرُسُ الْإِسْلَامُ كَمَا يَدْرُسُ وَشْيُ الثَّوْبِ حَتَّى لَا يُدْرَى مَا صِيَامٌ وَلَا صَلَاةٌ وَلَا نُسُكٌ وَلَا صَدَقَةٌ وَلَيُسْرَى عَلَى كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ فِي لَيْلَةٍ فَلَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ مِنْهُ آيَةٌ». . .) سنن ابن ماجه 2 / 1344
«اسلام همانند نقش و نگار لباس پاك مي شود تا آنجا كه كسي روزه، نماز، قرباني و زكات را نمي داد. و بر كتاب خداوند عزوجل در شبي مي گذرد در حاليكه در زمين از آن آيه اي باقي نمانده است».
نشانه هشتم: طلوع نمودن خورشيد از مغرب
قرآن و سنت بر اين نشانه دليل هستند. الله تعالي مي فرمايد:{يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لَا يَنْفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا}( انعام 158)
«روزي كه بعضي از آيات پروردگارت بيايند كسي كه قبلاً ايمان نياورده يا در ايمان خويش عمل خيري را كسب نكرده ايمان آوردنش براي او هيچ نفعي ندارد» تعدادي از مفسرين بر اين رأي هستند كه منظور از بعضي آيات پروردگار، طلوع نمودن خورشيد از مغرب آن است. طبري بعد از ذكر سخنان مفسرين در باره اين آيه مي گويد:(وأولى الأقوال بالصواب في ذلك ما تظاهرت به الأخبار عن رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلِّم أنه قال ذلك حين تطلع الشمس من مغربها) «اولي ترين سخنان به صواب و درستي در اين باره اخباري است كه از رسول الله صلی الله عليه وسلم در باره طلوع نمودن خورشيد از مغرب مي باشد».{ تفسير ابن جرير ج8 / 97 .}
شيخين از ابوهريره س روايت مي كنند كه رسول الله صلی الله عليه وسلم مي فرمايد:«لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا فَإِذَا طَلَعَتْ فَرَآهَا النَّاسُ آمَنُوا أَجْمَعُونَ فَذَلِكَ حِينَ لَا يَنْفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا» بخاري (4636) ، و مسلم (157) .
«قيامت برپا نمي گردد تا اينكه خورشيد از مغرب طلوع مي كند پس هنگامي كه مردم آن را ديدند همگي ايمان مي آورند در آن هنگام كسي كه قبلاً ايمان نياورده يا در ايمان خويش عمل نيكويي را كسب ننموده ايمانش براي او سودمند نمي باشد.»
نشانه نهم: خروج دابه
و آن مخلوق بزرگي است. گفته شده طول آن شصت ذراع است و داراي دست و پا و پشمالو مي باشد و گفته شده خلقت او شبيه تعدادي از حيوانات است. قرآن و سنت بر خروج آن قبل از برپايي قيامت دلالت دارند. الله تعالي مي فرمايد:{وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ} (نمل 82)
«هنگامي که فرمان وقوع قيامت فرا ميرسد. دابه را از زمين براي مردم بيرون ميآوريم که با ايشان سخن ميگويد. براستي مردم به آيات ما ايمان نميآوردند». ابوهريره س از پيامبر صلی الله عليه وسلم روايت مي كند كه فرمودند:(ثَلَاثٌ إِذَا خَرَجْنَ لَا يَنْفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا وَالدَّجَّالُ وَدَابَّةُ الْأَرْضِ) مسلم (158) .
«هنگام وقوع سه حادثه، انساني كه قبلاً ايمان نداشته يا از ايمان خود خيري كسب نكرده است اگر ايمان بياورد براي او سودي نخواهد داشت:
1. طلوع نمودن خورشيد از مغرب
2. ظهور دجال
3. خروج دابة الارض».
امام احمد از ابو امامه رضی الله عنه روايت مي كند كه پيامبر صلی الله عليه وسلم فرمودند:«تَخْرُجُ الدَّابَّةُ فَتَسِمُ النَّاسَ عَلَى خَرَاطِيمِهِمْ ثُمَّ يَغْمُرُونَ فِيكُمْ حَتَّى يَشْتَرِيَ الرَّجُلُ الْبَعِيرَ فَيَقُولُ مِمَّنْ اشْتَرَيْتَهُ فَيَقُولُ اشْتَرَيْتُهُ مِنْ أَحَدِ الْمُخَطَّمِينَ» المسند : 5 / 268 .
«دابة الارض خارج ميشود و بر بيني مردم نشانه ميگذارد تا اينکه آنقدر تعدادشان زياد ميشود. که يک نفر شتري را ميخرد به او ميگويند اين شتر را از چه کسي خريدهاي او در جواب ميگويد: از يکي از نشانهدارها (کساني که دابة الارض روي بيني آنها نشانه گذاشته است)».
نشانه دهم: خارج شدن آتش بزرگ
اين آتش از عدن(بندري در يمن است) خارج مي شود و مردم را به سوي محل تجمعشان مي راند. و اين آخرين نشانه بزرگ قيامت است. و دليل بر اين نشانه حديث حذيفه بن اسيد س است كه قبلاً گذشت و مسلم آن را بيان كرده كه در آن پيامبر صلی الله عليه وسلم ميفرمايد:«وَآخِرُ ذَلِكَ نَارٌ تَخْرُجُ مِنْ الْيَمَنِ تَطْرُدُ النَّاسَ إِلَى مَحْشَرِهِمْ» مسلم (2901) .
«و آخر آن آتشي است كه از يمن خارج مي شود و مردم را به سوي مكان قيامت فراري مي دهد» و در روايتي از حديث حذيفه آمده:«وَنَارٌ تَخْرُجُ مِنْ قُعْرَةِ عَدَنٍ تَرْحَلُ النَّاسَ» «و آتشي از عمق عدن خارج مي شود كه مردم را كوچ مي دهد».
اين نشانه ها بزرگترين نشانه هاي قيامت بودند كه قبل از برپايي آن واقع مي گردند هنگامي كه اين نشانه ها آمدند قيامت به اذن الله تعالي برپا مي گردد و روايت شده كه اين نشانه ها به دنبال هم همانند مهره هاي ستون فقرات پشت سرهم مي آيند هنگامي كه يكي از آنها آشكار شود به دنبال آن ديگري مي آيد. طبراني در اوسط از ابوهريرهس از پيامبر صلی الله عليه وسلم روايت مي كند كه فرمودند:«خروج الآيات بعضها على إثر بعض، يتتابعن كما تتابع الخرز في النظام»( المعجم الوسيط : 5 / 148 ، (4283))
«نشانه ها بعضي ها به دنبال بعضي ديگر مي آيند همانگونه كه ستون فقرات به دنبال هم مي آيند».
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.
سایت عصر اسلام
www.Islamage.Com
|