مراقبت از والیان وبازخواست آنان توسط عمر رضی الله عنه
بسم الله الرحمن الرحيم
نخست: مراقبت از والیان
عمر رضی الله عنه به این اکتفا نمیکرد که کارگزاران خوبی انتخاب کرده است. بلکه نهایت کوشش را در مراقبت و پی گیری احوال آنان به خرج میداد تا از عملکرد آنان مطمئن بشود که مبادا به انحراف کشیده شوند. و همواره میگفت: این که هر روز فرمانداری را تعویض بکنم، بهتر است از این که ظالمی را ساعتی بر مردم بگمارم.[1] همچنین میگفت: اگر کارگزار دولت من بر کسی ستم روا دارد و من از آن اطلاع یابم و عکس العملی نشان ندهم، پس گویا خودم بر او ستم کردهام.[2] همچنین روزی در میان جمعی گفت: آیا به نظر شما اگر من فردی را عادل تشخیص دادم و استخدام نمودم به مسئولیت خود پایان دادهام؟ آنها گفتند: بلی. گفت: خیر! بلکه باید مواظب عملکرد او نیز باشم.[3]
ایشان گرچه امیران خود را در ادارهی امور منطقه تحت فرمانشان آزاد گذاشته بود. ولی دورا دور سخت مراقب رفتار و عملکرد آنان بود. تا جایی که مأموران مخفیای برای این منظور استخدام نموده بود که آنها کاری جز کنترل رفتار امیران لشکر و کارگزاران دولت نداشتند و بدین صورت عمرفاروق بر امیران خود چه آنان كه در مشرق میزیستند و چه آنان كه در مغرب، اشراف کامل داشت.[4] شیوهی عمر رضی الله عنه در بازخواست و مراقبت از والیان به شرح زیر بود:
1ـ کارگزاران دولت نباید شب هنگام وارد مدینه شوند
عمربن خطاب رضی الله عنه از فرماندهان و کارگزاران دولت خود میخواست که هنگام ورود به مدینه، شب هنگام وارد نشوند، بلکه منتظر طلوع آفتاب باشند تا معلوم شود چه همراه دارند و بتوان بهتر از آنان حساب گرفت.[5]
2ـ هر از چند گاهی باید نمایندهای میفرستادند
عمر رضی الله عنه از کارگزاران دولت خود میخواست که هر از چند گاهی گروهی از مردم ساکنان شهر خود را به مدینه اعزام نمایند تا از آنان وضعیت شهرشان را جویا شوند و در جریان کیفیت وصول خراج قرار گیرد و مطمئن شود که کسی بر آنان ظلم و ستمیروا نمیدارد. چنان که با محصولات خراج کوفه و همچنین با محصولات خراج بصره حدود ده نفر همراه میشد و عمربن خطاب همه را سوگند میداد که این مال از راه مشروع به دست آمده و هیچ نوع ستمی بر مسلمانان و یا ذمی روا داشته نشده است.[6]
گفتنی است که این عملکرد عمر رضی الله عنه تا حد زیادی دست کارگزاران دولت را از ظلم و ستم کوتاه مینمود، زیرا اگر چنین وقایعی رخ میداد، این وفدها، امیرالمؤمنین را در جریان میگذاشتند، همچنانکه بیشتر اوقات عمر به بحث و گفتگو با این وفدها میپرداخت و راجع به حال و وضع شهرها و برخورد و رفتار نمایندگانش از آنها پرس و جو میکرد.[7]
3ـ صندوق شکایات
عمر رضی الله عنه پیک خود را به شهرهای مختلف نزد والیان خود میفرستد و او را موظف میساخت که هنگام بازگشت در جمع مردم اعلام کند چه کسی میخواهد برای امیرالمؤمنین نامه بفرستد؟ در آن صورت اگر کسی شکایتی میداشت شکایت خود را مستقیماً توسط نامه به اطلاع خلیفه میرساند چون نامهها بدون این که کسی از محتوای آنها اطلاع یابد به دست امیرالمؤمنین میرسیدند.[8]
4ـ محمد بن مسلمه به عنوان سربازرس
عمربن خطاب رضی الله عنه در بازرسی عملکرد کارگزاران دولت از محمد بن مسلمه استفاده مینمود. پس در واقع محمد بن مسلمه سربازرس دولت عمربن خطاب بود. عمربن خطاب او را جهت کنترل عملکرد والیان بزرگ میفرستد.[9] او معاونانی نیز با خود همراه داشت. با شکایتهای مردم علیه والیان گوش میداد و آنها را به خلیفه منعکس میکرد.
5ـ استفاده از موسم حج
موسم حج فرصت خوبی بود تا عمربن خطاب اوضاع کارگزاران و رعیت را جویا شود. ایشان فرصت را غنیمت میشمرد و اخبار مربوط به نکات مختلف مملکت را جمع آوری میکرد و اگر بر کسی ظلمی رفته بود به او مراجعه میکرد و شکایتهای مختلفی تقدیم او میشد. مأموران مخفی دولت نیز گرد میآمدند و خود کارگزاران و فرمانداران نیز در محضر خلیفه برای پاسخگویی و ارائه کارنامهی خود حاضر میشدند. پس مراسم حج در واقع نوعی اجتماع عامی بود که همه در آن شرکت میکردند[10] و عمر رضی الله عنه در میان مردم به صورت خلاصه مهمترین وظایف کارگزاران خود را شرح میداد و در پایان میگفت: اگر اینها جز آنچه گفتم، عمل کردهاند پس بپا خیزید و به من اطلاع دهید. معمولاً کسی بر نمیخاست و علیه کارگزاران دولت چیزی نمیگفت که این بیانگر رفتار عادلانه آنها با رعیتشان میباشد. مگر یک بار که مردی برخواست و گفت: فلان کارگزار دولت مرا به ناحق یکصد تازیانه زده است. عمر رضی الله عنه کارگزار مورد نظر را احضار کرد و از او برای این کار دلیل خواست اما او دلیل قانع کنندهای ارائه نکرد. عمر رضی الله عنه ناچار به مرد ستم دیده گفت: برخیز و از او انتقام بگیر. عمرو بن عاص وساطت کرد و گفت: ای امیرالمؤمنین! اگر از او انتقام بگیرید، این به عنوان سنتی خواهد ماند. عمر رضی الله عنه گفت: من از طرف خودم چنین تصمیمی نگرفتهام، بلکه رسول خدا را دیدم که دوست داشت از او انتقام گرفته شود. عمرو گفت: پس اجازه بدهید تا مرد ستم دیده را به نحوی راضی کنیم. عمر رضی الله عنه گفت: اشکالی ندارد. آنگاه آن مرد در مقابل دویست دینار از گرفتن انتقام صرف نظر کرد.[11]
6ـ سفرهای دورهای خلیفه
عمربن خطاب رضی الله عنه قبل از این که کشته شود، تصمیم گرفت تا شخصاً سفرهایی جهت نظارت مستقیم بر عملکرد والیان خود و به منظور جستجوی حال رعیت به بعضی از مناطق دور دست داشته باشد. چنان که در این مورد فرمود: اگر زنده بمانم انشاء الله یک سال کامل در میان رعیت به گشت و گذار خواهم پرداخت، چرا که میدانم مردم دچار گرفتاریهایی هستند که من کاملاً در جریان آنها قرار نمیگیرم. زیرا کارگزاران همه چیز را به من منعکس نمیکنند و خود آنها نیز به من دسترسی ندارند. بنابراین به دیار شام و کوفه و بصره و شهرهای شبه جزیره سفر خواهم کرد و در هر کدام از آنها به مدت دو ماه اقامت خواهم گزید و به خدا سوگند که سال بسیار خوشایندی خواهد بود.[12]
البته در مورد شام این رؤیای عمر رضی الله عنه تحقق یافت و ایشان موفق به چند بار دیدار از آن دیار گردید و از نزدیک اوضاع کارگزاران و رعیت آن سامان را بررسی کرد.[13] چنان که وارد منزل ابوعبیده شد و وضعیت معیشتی او را از نزدیک مشاهده نمود و با اعتراض و شکایت همسر ابوعبیده در مورد سختی زندگی خود روبرو شد. همچنین از منزل خالد بن ولید بازدید به عمل آورد و در آن جز سلاح وی چیزی نیافت. ضمناً گفتنی است که عمربن خطاب بدون اطلاع قبلی وارد منازل والیان خود میشد، بدین صورت که یکی از همراهانش درب را میکوبید و بدون اعلام ورود امیرالمؤمنین اجازهی ورود برای خود و همراهانش را میخواست و هنگامی که عمر رضی الله عنه وارد آن منزل میشد، در آنجا نخست اثاثیهی منزل را زیر و رو میکرد.[14] و چون به وی در مورد رنگارنگ بودن سفرهی یزید بن ابی سفیان خبر دادند، منتظر وقت شام شد. آنگاه ناگهانی بر در منزل یزید رسید و اجازهی ورود خواست و از نزدیک نوع غــذای او را مــشاهده کــرد و او را از اسراف منع نمود.[15]
علاوه بر این، عمر رضی الله عنه از شیوههای مختلفی جهت آزمودن والیان خود، استفاده میکرد. از جمله این که مقداری اموال را نزد آنان میفرستاد و کسی را همراه میکرد تا شاهد عملکرد آنان باشد. چنان که باری پانصد دینار نزد ابوعبیده فرستاد. او همه را در میان بینوایان تقسیم نمود. همسر ابوعبیده میگوید: ضرر این دنیا نیز بیشتر از فایده آن بود. چرا که ما قطعه پارچهای داشتیم که بر آن نماز میخواندیم. ابوعبیده آنرا قطعه قطعه میکرد و در هر قطعهای مقداری دینار گره میزد و نزد این و آن میفرستاد.[16] و این کار را عمر رضی الله عنه با بسیاری از والیان خود انجام داد.
گفتنی است که عمر رضی الله عنه در طول این سفر تنها به مراقبت کارمندان خود اکتفا نمینمود، بلکه آنان را به مدینه فرا میخواند و کسی را مسئول کسب آگاهی در مورد خوراک، نوشیدنی و پوشاک وی مینمود، چنانکه برخی اوقات خود نیز چنین مسئولیتی را بر عهده میگرفت.[17]
7ـ بایگانی اسناد و مدارک دولتی
عمر رضی الله عنه به حفظ و نگهداری اسناد و قراردادها اهمیت ویژهای قایل بود. لازم به ذکر است که ایشان در حفظ و نگهداری پیمان نامههای اجرا شده با مردمان شهرهای فتح شده تلاش بیشتری را ایفا مینمود. میگویند: ایشان صندوقچهای داشت که در آن این گونه اسناد نگهداری میشد. و شاید سایر کارگزاران دولت ایشان اسناد و مدارک مهم را جهت مراجعههای بعدی نگهداری میکردهاند.[18]
وصلی الله وسلم علی نبينا محمد و علی آله و اصحابه الی يوم الدين
منبع: کتاب عمر فاروق، مولف: محمد علي صلابي
سایت عصر اســـلام
IslamAgae.Com
-------------------------------------------------
[1]- النظم الإسلامية، صبحي الصالح ص89، الإدارة الإسلامية 215.
[2]- مناقب أمير المؤمنين لابن الجوزي ص56، الإدارة الإسلامية 215.
[3]- الإدارة الإسلامية في عهد عمربن الخطاب ص215.
[4]- التاج في أخلاق الملوك ص168.
[5]- فن الحكم ص174.
[6]- الخراج لأبي يوسف ص124 الولاية على البلدان (1/ 157).
[7]- الولاية على البلدان (1/ 157).
[8]- تاریخ المدینه (2/761)
[9]- الأنصار في العصر الراشدي ص123إلى 126.
[10]- عبقرية عمرللعقاد ص82، الدولة الإسلامية د. حمدي شاهين ص138.
[11]- طبقات ابن سعد (3/222)
[12]- تاریخ طبری (5/18)
[13]- الولاية على البلدان (1/ 161).
[14]- تاریخ المدینه (3/837)
[15]- الولایه علی البلدان (1/162)
[16]- تاریخ المدینه (3/837)
[17]- الولاية على البلدان (1/ 162).
[18]- الولایه علی البدان (1/163)
|