داستان عمر رضی الله عنه با حجر الأسود و درخت بیعت رضوان و قبر دانیال
بسم الله الرحمن الرحیم
عباس بن ربیعه میگوید: عمرt را دیدم که نزد حجر اسود ایستاده، او را میبوسد و میگوید: میدانم که تو سنگی بیش نیستی و هیچ گونه نفع و ضرری نمیرسانی، ولی به خاطر این که رسول خدا را دیدم تو را میبوسید من نیز تو را میبوسم.( بخاری ش 1597)
این است کامل ترین و زیباترین وجه پیروی و اتباع.
ابن حجر میگوید: فلسفهی این برخورد عمر با حجر اسود بر میگردد به این که هنوز مردم با دوران بت پرستی چندان فاصلهای نداشتند و احتمال میرفت که بعضیها بوسه زدن حجر اسود را نوعی تعظیم به بعضی از سنگها تلقی کنند. آن طور که در زمان جاهلیت بعضی از سنگها را تعظیم مینمودند. بنابراین عمرt خواست به آنها بفهماند که بوسه زدن این سنگ به خاطر پیروی از رسول خدا است. و این سخن عمرt بیانگر تسلیم شدن در مقابل شارع در امور دینی و عبادی است، اگر چه فلسفهی بعضی از آنها برای ما مشخص نباشد و این خود اصل مهمی از اصول دین به حساب میآید.( فتح الباری (3/590))
و پیروی از سنت مصطفی یکی از ویژگیهای اخلاقی صحابه به شمار میرود. آنها میدانستند که برای جلب کمکهای غیبی خداوند چارهای جز پیروی از سنتهای رسول خدا نیست.
ـ قطع نمودن درخت بیعت الرضوان
ابن سعد با سند صحیح از نافع روایت میکند که به عمرt خبر رسید که افرادی از مسلمانان نزد درخت بیعت رضوان میروند و در آنجا نماز میخوانند. عمرt دستور داد تا آن درخت را قطع کنند.
این یکی از موضعهای عمر برای حمایت از توحید و ویرانسازی راههای ورودی فتنه است، با توجه به اینکه تابعین را طوری دید که کارهایی را انجام میدهند که اصحاب انجام ندادهاند، پس این بدعتی است که چه بسا به عبادت منجر میشود، از اینرو فرمان داد که آنرا قطع نمایند.
ـ قبر دانیال
هنگامی که قبر دانیال در شوشتر کشف شد، ابوموسی نامهای به عمرt نوشت و او را در جریان این مسأله گذاشت. عمرt در جواب نوشت که در آن حوالی 13 قبر حفر کن و او را در یکی از آنها قرار ده و محل قبر سابقش را با خاک یکسان نما. تا مردم دچار فتنه و شرک نشوند.( الفتاوی (15/90))
و صلی الله و سلم علی محمد و علی آله و اصحابه الی یوم الدین
منبع: کتاب ابوبکر صدیق، محمد علی صلابی
سایت عصر اســـلام
IslamAgae.Com
|