سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

17 مهر 1403 04/04/1446 2024 Oct 08

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 574
بازدید کـل سايت: 7255392
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 14   تعداد بازدید: 8374 تاریخ اضافه: 2010-04-21

آشنایی با عالم برزخ

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم ‏الدین و ‏اما بعد‏:‏

كلمه برزخ در لغت‏به معناى فاصله و حائل ميان دو چيز راگويند.

انسانها در برزخ به طور کامل به ثواب يا پاداش و يا عقاب اعمالشان نمي رسند بلکه در اين ميان و تا روز قيامت که الله تعالي هر وقت اراده نمود و قيامت را برپا کنند، خواهند ماند و تا آنروز مکاني است براي عذاب و ثواب انسانها نه بصورت کلي.

در صحيحين از عبدالله بن عمر رضي الله عنه  روايت است كه رسول الله صلي الله عليه وسلم  مي فرمايند:«إِنَّ أَحَدَكُمْ إِذَا مَاتَ عُرِضَ عَلَيْهِ مَقْعَدُهُ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ إِنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَمِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَإِنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ فَمِنْ أَهْلِ النَّارِ فَيُقَالُ هَذَا مَقْعَدُكَ حَتَّى يَبْعَثَكَ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» صحيح بخاري (1379) ، وصحيح مسلم (2866).

«هر وقت، يكي از شما فوت كند، صبح و شام، جايگاهش به او عرضه مي شود. اگر بهشتي باشد جايگاهش در بهشت و اگر دوزخي باشد، جايگاهش در دوزخ، به او نشان داده مي شود. و به او گفته ميشود: اين، جاي توست تا روز قيامت كه خداوند تو را حشر مي نمايد». 

به علاوه قيامت براي همه انسان ها در يک روز تحقق ميابد چرا که زمين و اسمان بايد دگرگون گردد و عالمي نو ايجاد شود و حيات نوين انسان ها در ان صورت گيرد بنابراين در ميان دنيا و اخرت برزخي قرار داده شده است و مردگان به ان جا مي روند و تا اخر دنيا و برپا شدن قيامت در ان جا خواهند بود و پس از پايان دنيا با يک ديگر محشور مي شوند زيرا ممکن نيست هر انسان براي خود مستقل قيامت داشته باشد.چرا که قيامت بعد از فناي دنيا و تبديل زمين و اسمان به زمين و اسمان ديگري است.

پس برزخ به معني "مابين" و "فاصله" است و در شرع يعني مابين دنيا و قيامت، بدين معني تا زمانيکه قيامت برپا مي گردد و آنروزي است که هيچکس بجز الله تعالي نمي داند، مردگان در آن عالم بسر مي برند و در آنجا معمولا از اصول اعتقادات انسانها سوال مي شود و سوال و جواب مفصل را موکول به قيامت مي کنند، اگر مومن و موحد و صالح باشد در اينصورت عالم برزخ براي وي باغچه اي از باغهاي بهشت خواهد بود ( ولي نعمتهاي بهشت را تماما ندارد) و بلعکس از مشرک يا کافر باشد، قبر و عالم برزخ گودالي از گودالهاي آتش خواهد شد. بنابراين بنا بر عقيده اهل سنت و جماعت در دنياي برزخ عذاب و نعمت وجود دارد.

هنگامي كه انسان را در قبر، آن گودال تنگ و محدود و وحشتناك سرازير نمودند و سپس رويش خاك ريختند و تمامي اهل خانه و نزديكانش بازگشتند، آن گاه براي وي زندگي جديدي به نام عالم برزخ شروع مي شود، زندگي كه در آن عمل نيست وليكن آزمايش و بلا، و در نتيجه خوشي، يا عذاب، در روايت صحيح آمده است كه:

«سه چيز انسان را همراهي مي كند هنگام مردن، دو تا بر مي گردد و يكي باقي مي ماند اهل و عيالش، مال و دارائيش، و عملش، اهل عيال زن و فرزند و مال و دارائي همه بر مي گردند آن چه كه همراه او باقي مي ماند عمل وي مي باشد».

پس از اينكه انسان در بستر خاك آرام گرفت و تشيع كنندگان باز گشتند دو فرشته او را مي نشانند و از پروردگار (معبودش) و دين و پيامبرش سئوال ميكنند اگر آن شخص از گروه مؤمنان باشد خداوند او را ثابت قدم مي دارد و جواب صحيح و درست به وي الهام مي كند، چنانكه در قرآن مجيد مي فرمايد:

{يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ}[إبراهيم: 27].

يعني: خداوند تعالي آن مردميكه ايمان آورده اند با كلمه حق كه ثابت و پايدار است در دنيا و آخرت ثابت و پايدار مي گردادند.

ولي اگر از گروه كافران و بدكاران باشد، به هيچ وجه نمي تواند جواب فرشتگان را بدهد، اگر چه كه در دنيا مي دانسته است.

بعد از سئوال و جواب، شخص مؤمن در قبرش خوشبخت مي شود و جاي خويش را در بهشت مشاهده مي كند وهفتاد زراع قبرش گشاده مي شود و بوي رياحين و نسيم بهشت را استشمام ميكند، اما شخص كافر و بدكردار جاي خويش را در دوزخ ديده و قبر بر او فشار مي آورد تا اينكه تمام استخوانهايش در هم پيچيده مي شود، و قبرش گودالي از گودالهاي آتش مبدل مي گردد و حرارت و گرمي آتش دوزخ به وي مي رسد.

پس دانستيم كه قبر يا باغي از باغهاي بهشت است و يا گودالي از گودالهاي دوزخ، چنانكه در حديث آمده است. طبراني در معجم الاوسط (8613).

و دليل بر عذاب قبر از قرآن اين سخن الله تعالي مي باشد:{وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ**النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ} [غافر 45- 46]

«و فرعونيان را عذاب سخت فرا گرفت. اينك آتش دوزخ را صبح و شام بر آنها عرضه ميدارند، و چون روز قيامت شود خطاب آيد كه: فرعونيان را به سخترين عذاب جهنم وارد كنيد». قرطبي مي گويد: (الجمهور على أن هذا العرض يكون في البرزخ وهو حجة في تثبيت عذاب القبر) «جمهور بر اين رأي مي باشند كه اين حال و وضع آنها در برزخ دليل بر ثابت بودن عذاب قبر است» و ابن كثير مي گويد:(وهذه الآية أصل كبير في استدلال أهل السنة على عذاب البرزخ في القبور) تفسير ابن كثير ح7 / 136 .

«و اين آيه اصل بزرگي است در استدلال كردن اهل سنت بر اينكه عذاب قبر در برزخ وجود دارد». همچنين دليل بر عذاب قبر در قرآن اين فرموده الله تعالي مي باشد:{سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ} [توبه 101]

«دو بار آنها را عذاب مي دهيم سپس آنها به عذابي بزرگ بازگردانيده مي‌شوند». بسياري از اهل سلف از اين آيه بر عذاب قبر استدلال نموده اند. مجاهد در تفسير اين آيه مي گويد:(بالجوع وعذاب القبر، قال:"ثم يردون إلى عذاب عظيم" يوم القيامة) «منظور از دو بار عذاب دادن، گرسنگي و عذاب قبر است و منظور از اينكه سپس به عذابي بزرگ باز گردانيده مي شوند، قيامت است».

قتاده مي گويد:(عذاب الدنيا وعذاب القبر ثم يردون إلى عذاب عظيم) «منظور از دو عذاب، عذاب دنيا و عذاب قبر است سپس به سوي عذابي بزرگ برگردانيده مي شوند». امام بخاري به وسيله اين آيه و آيه قبلي بر عذاب قبر در تفسير آن براي احاديث در مورد عذاب قبر استدلال كرده است. [بخاري باب ما جاء في عذاب القبر ، فتح الباري (3 / 231)]

اما دليل بر نعمت و عذاب قبر در سنت بسيار است كه از آن جمله در صحيحين از عبدالله بن عمر رضي الله عنه روايت است كه رسول الله صلي الله عليه وسلم  مي فرمايند:«إِنَّ أَحَدَكُمْ إِذَا مَاتَ عُرِضَ عَلَيْهِ مَقْعَدُهُ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ إِنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَمِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَإِنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ فَمِنْ أَهْلِ النَّارِ فَيُقَالُ هَذَا مَقْعَدُكَ حَتَّى يَبْعَثَكَ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» بخاري (1379) ، وصحيح مسلم (2866) .

«هر وقت، يكي از شما فوت كند، صبح و شام، جايگاهش به او عرضه مي شود. اگر بهشتي باشد جايگاهش در بهشت و اگر دوزخي باشد، جايگاهش در دوزخ، به او نشان داده مي شود. و به او گفته ميشود: اين، جاي توست تا روز قيامت كه خداوند تو را حشر مي نمايد». و در صحيح مسلم از انسس روايت است كه رسول الله صلي الله عليه وسلم  مي فرمايند:«لَوْلَا أَنْ لَا تَدَافَنُوا لَدَعَوْتُ اللَّهَ أَنْ يُسْمِعَكُمْ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ» مسلم (2868) .

 «اگر ترس از دفن نكردن مردهايتان نبود از خداوند مي خواستم كه عذاب قبر را بشنويد». و دليل از كتاب و سنت بسيار است و آنچه ذكر شد به منظور استدلال كردن به آن در اثبات عذاب و نعمتهاي قبر بود و الله اعلم.

نکته ديگر اينست که ما بين علما در اينکه آيا در برزخ عذاب و نعمت بر روح است يا بر روح و جسم هردو، اختلاف وجود دارد.

برخي از علما گفته اند که نعمتها و عذاب قبر براي جسم و روح با هم است. پس روح وقتي كه متنعم يا معذب مي شود به بدن متصل است پس نعمت و عذاب براي هر دوي آنهاست همانگونه كه روح گاهگاهي كه از بدن جدا مي شود و متنعم يا معذب مي گردد(شامل هر دو مي‌گردد). پس نعمت و عذاب براي روح از بدن جدا نيست. و دليل بر اين گفته كتاب و سنت است و اهل سنت و جماعت بر آن اتفاق دارند بر خلاف كساني كه گمان مي كنند نعمت و عذاب قبر در هر حال تنها براي روح است و به بدن تعلق ندارد.

دليل بر آن حديث انس بن مالك رضی الله عنه است كه در آن رسول الله صلي الله عليه وسلم  مي فرمايند:«إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا وُضِعَ فِي قَبْرِهِ وَتَوَلَّى عَنْهُ أَصْحَابُهُ وَإِنَّهُ لَيَسْمَعُ قَرْعَ نِعَالِهِمْ أَتَاهُ مَلَكَانِ فَيُقْعِدَانِهِ فَيَقُولَانِ مَا كُنْتَ تَقُولُ فِي هَذَا الرَّجُلِ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَأَمَّا الْمُؤْمِنُ فَيَقُولُ أَشْهَدُ أَنَّهُ عَبْدُ اللَّهِ وَرَسُولُهُ فَيُقَالُ لَهُ انْظُرْ إِلَى مَقْعَدِكَ مِنْ النَّارِ قَدْ أَبْدَلَكَ اللَّهُ بِهِ مَقْعَدًا مِنْ الْجَنَّةِ فَيَرَاهُمَا جَمِيعًا وَأَمَّا الْمُنَافِقُ وَالْكَافِرُ فَيُقَالُ لَهُ مَا كُنْتَ تَقُولُ فِي هَذَا الرَّجُلِ فَيَقُولُ لَا أَدْرِي كُنْتُ أَقُولُ مَا يَقُولُ النَّاسُ فَيُقَالُ لَا دَرَيْتَ وَلَا تَلَيْتَ وَيُضْرَبُ بِمَطَارِقَ مِنْ حَدِيدٍ ضَرْبَةً فَيَصِيحُ صَيْحَةً يَسْمَعُهَا مَنْ يَلِيهِ غَيْرَ الثَّقَلَيْنِ» بخاري (1338).

«هنگامي كه بنده اي را در قبرش ميگذارند و دوستانش بر ميگردند و مي روند، ميت صداي پاهايشان را مي شنود. در اين هنگام، دو ملائكه نزد او مي آيند، او را مي نشانند و از وي مي‌پرسند: درباره اين شخص، يعني محمدص چه مي گفتي؟ جواب مي دهد: من گواهي مي دهم كه محمد صلي الله عليه وسلم  بنده خدا و رسول اوست. ملائكه ها مي گويند: به جايگاه خود در روزخ نگاه كن. خداوند آنرا براي تو با جايي در بهشت، عوض كرده است». پيامبر صلي الله عليه وسلم  فرمود: پس هر دو جا (بهشت و دوزخ) را مي بيند. اما اگر آن شخص، كافر يا منافق باشد، در جواب ملائكه ها، ميگويد: من چيزي نميدانم. هر چه مردم مي گفتند، من  نيز مي گفتم. به او مي گويند: تو ندانستي و نه سعي كردي كه بداني. سپس، با پتكي آهني، ضربة محكمي بر فرق سرش، مي كوبند. آنگاه، چنان فريادي سر مي دهد كه بجز انسانها و جن ها، همة مخلوقات اطراف او، فريادش را مي شنوند».

و در حديث طولاني براء بن عازب كه احمد، ابوداود، حاكم و ديگران بصورت مرفوع از پيامبر صلي الله عليه وسلم  روايت كرده اند بعد از ذكر خروج روح و بالا رفتن روح مؤمن به آسمان مي فرمايد: «فَتُعَادُ رُوحُهُ فِي جَسَدِهِ فَيَأْتِيهِ مَلَكَانِ فَيُجْلِسَانِهِ فَيَقُولَانِ لَهُ مَنْ رَبُّكَ» مسند إمام أحمد4/287

«روحش در جسمش برگردانيده مي شود پس دو ملائكه مي آيند و او را مي نشانند. به او مي گويند: پرورگارت كيست؟»

اين دو حديث بر واقع شدن عذاب و نعمت هاي قبر بر روح و جسم با هم دلالت دارند. در اين سخن پيامبر صلي الله عليه وسلم «إن العبد إذا وضع في القبر» «بنده هنگامي كه در قبر قرار گرفت» دلالت بر اين دارد كه لفظ عبد براي جسم و روح با هم بكار مي رود و همچنين برگشت روح به جسم هنگام سؤال كردن همانگونه كه در حديث براء بن عازب آمده همراه با آنچه در دو حديث كه گذشت اين از صفات جسم است مانند اين سخن:«يسمع قرع نعالهم»(فيقعدانه) «صداي پاهايشان را مي شوند كه مي روند»«پس او را مي نشانند» و«ويضرب بمطارق من حديد»«فيصيح صيحة» «و با پتكي از آهن او را مي زنند»«پس صيحه اي بسيار بلند سر مي دهد». از همه اينها اين نتيجه حاصل مي شود كه نعمتها و عذاب قبر شامل جسم و روح با هم مي گردد.

با اين وصف در بعضي از نصوص آمده كه نعمتها و عذاب بر روح در بعضي حالات به تنهايي واقع مي شوند كه از آن جمله حديث عبدالله بن عباس م است كه رسول الله صلي الله عليه وسلم  مي فرمايد: «لَمَّا أُصِيبَ إِخْوَانُكُمْ بِأُحُدٍ جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ أَرْوَاحَهُمْ فِي أَجْوَافِ طَيْرٍ خُضْرٍ تَرِدُ أَنْهَارَ الْجَنَّةِ تَأْكُلُ مِنْ ثِمَارِهَا وَتَأْوِي إِلَى قَنَادِيلَ مِنْ ذَهَبٍ فِي ظِلِّ الْعَرْشِ» المسند 1 / 266

«هنگامي كه برادران شما در روز احد دچار مصيبت شدند خداوند ارواحشان را در داخل پرندگان سبز رنگ قرار داد كه آنها بر رودهاي بهشت مي گذرند و از ميوه هاي آن مي خورند و به آويزهايي از طلا در سايه عرش نزول مي يابند».

بعد از پايان عالم برزخ که با برپا شدن قيامت بپايان مي رسد، مردگان نيز از آن عالم مي روند و وارد دنياي ابدي خواهند شد.هنگاميكه اسرافيل شيپور را براي اولين بار به صدا در مي آورد تمام موجودات زنده اي كه بر روي زمين هستند بيهوش شده، و ميميرند، چنانكه در قرآن كريم مي فرمايد:

{وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ} [الزمر: 68]

و دميده مي شود در شيپور پس آنچه از موجودات زنده كه در آسمان و زمين هستند بيهوش شده و مي ميرند.

وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.‏

وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.‏


سایت عصر اسلام

IslamAge.Com

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرموده است:

(أريت في المنام أني أنزع بدلو بكرة على قليب، فجاء أبو بكر فنزع ذنوباً أو ذنوبين نزعاً ضعيفاً والله يغفر له ثم جاء عمربن الخطاب فاستحالت غرباً فلم أر عبقريا يفري فريه حتى روى الناس وضربوا بعطن)
«در خواب دیدم که از چاهی آب می‌کشم؛ آن‌گاه ابوبکر آمد و یک دلو آب از چاه کشید و او، در کشیدن آب ضعیف بود و خداوند، او را می‌بخشد. سپس عمر آمد و دلو را به دست گرفت؛ هیچ پهلوانی سراغ ندارم که همانند او کاری را بدین قوت انجام دهد. عمر چنان آب کشید که همه‌ی مردم و شترانشان سیراب شدند و به استراحت پرداختند»
 مسلم ش 2393 .

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان