سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

7 دي 1403 25/06/1446 2024 Dec 27

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 574
بازدید کـل سايت: 7369354
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 14   تعداد بازدید: 3999 تاریخ اضافه: 2010-02-25

سالم مولای ابوحذیفه؛ اولین مسلمان از سرزمین فارس

اولین شخصیتی که از اهل فارس شرف وافتخار ملاقات با رسول الله و ایمان به وی را کسب نمود سالم غلام ابوحذیفه می باشد که خود از سابقین اولین و اهل بدر و از دانشمندان صحابه واز مقربین به رسول الله صلی الله علیه وسلم محسوب می شدند.

امام ذهبی در سیرأعلام النبلاء می فرماید: ( أصله من اصطخر) و و اصطخر چنانچه یاقوت حموی در معجم البلدان ذکر می کند یکی از شهرهای فارس می باشد که بدست اصطخر بن طهمورث پادشاه فارس بنا شده است.

در مسیر زندگی:

سلام بن جبیر قرظی بسان هرسال دیگر با قافله تجاری اش از شام به یثرب آمده بود تا آنچه را بهمراه خویش آورده بود در مقابل یهود و اوس وخزرج عرضه نماید ، کالاهای سلام همه به فروش رسید اما در آن میان تنها غلامی باقی مانده بود که هم عرب و هم یهود از خریدن وی امتناع می کردند ، زیرا غلام نمی توانست بخوبی به زبان عربی سخن بگوید و آنگاه که لب به سخن می گشود الفاظ فارسی را در آن می آمیخت .

سلام می گفت: این غلام دارای ذکاوتی عالی و هنرمندی توانا واز سلاله خاندانی شرافتمند از اهل فارس می باشد، اما مردم به وی می خندیدن و به سخنانش توجه نمی کردند.

روزی ثبیتة بنت یعار اوسی از آنجا گذر کرد و غلام توجه وی را به خود جلب کرد و آنگاه که از اسم وی پرسید .سلام گفت :نام وی سالم می باشد . ثبیتة غلام را خرید و خوشحال به خانه بازگشت.

ثبیتة به غلام خویش اهمیت ویژه ای می داد و به بهترین وجه در تربیت او می کوشید.بسیاری از بزرگان اوس و خزرج در مدینه از ثبیتة خواستگاری کردند اما وی امتناع می نمود تا اینکه قافله ای از قبیله قریش به یثرب آمد که در آن میان ابوحذیفة بن عتبة بن ربیعة قرار داشت وچون ابوحذیفه از دیگران در مورد خوبی های ثبیتة شنید از وی خواستگاری نمود اما در ابتدا ثبیته به او پاسخ منفی داد اما دیری نگذشت که به منزلت وجایگاه ابوحذیفه در میان قریش پی برد و به وی پاسخ مثبت داد و به همسری او در آمد ، و ابو حذیفه همراه با همسرش وغلام وی راه مکه را در پیش گرفتند دیری نپائید که ثبیتة به قدردانی از همسرش غلام خویش را به وی هدیه نمود.

وقتی ابوحذیفه به مکه رسید چنانچه عادت داشت بلافاصله به نزد دوست صمیمی اش عثمان بن عفان رضی الله عنه رفت و آنگاه که به خدمت عثمان رسید ، عثمان فرصت را غنیمت شمرده و او را بسوی دین حق فراخواند و ابوحذیفه نیز اجابت نمود و پس از اسلام ابوحذیفه همسرش ثبیته و غلامش سالم نیز به رسول خدا صلی الله علیه وسلم ایمان آوردند.

فضائل سالم رضی الله عنه

امام بخاری رحمه الله در صحیحش از ابن عمر رضی الله عنهما روایت می کند: ( هنگامی که اولین دسته مهاجرین به قباء رسیدند قبل از آمدن رسول الله صلی الله علیه وسلم ، سالم غلام ابوحذیفه امامت نماز را بر عهده داشت زیرا از همه به قرآن آگاهتر بود.)

و نیز امام بخاری در صحیحش از عبدالله بن عمرو بن العاص رضی الله عنهما روایت می کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: ( قرآن را از چهار نفر فرا گیرید : عبدالله بن مسعود ، سالم ، معاذ ، ابی بن کعب. )

وهمچنین امام احمد رحمه الله در مسند از ام المؤمنین عائشه چنین روایت می کند: ( روزی در آمدن به خانه تأخیر نمودم وقتی به خانه بازآمدم رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: چه چیزی تو را باز داشت؟ عرض کردم : در مسجد کسی را یافتم که قرآن را می خواند و در طول عمر خویش کسی را ندیدم که بدین زیبایی قرآن را تلاوت کند ؛ رسول خدا صلی الله علیه وسلم پس از شنیدن این سخن ردای خویش را جمع نمود و وارد مسجد شد و سالم غلام ابوحذیفه را دید که مشغول قرائت قرآن است سپس خطاب به وی فرمود: خدا را سپاس می گویم که در امت من شخصی چون تو را قرار داد.)

یاران رسول الله صلی الله علیه وسلم سالم را بسیار دوست می داشتند؛ سعید بن مسیب می گوید از عبدالله بن عمر رضی الله عنهما پرسیدم چرا اسم فرزندت را سالم گذاشتی ؟ فرمود : بخاطر محبتم نسبت به سالم مولای ابوحذیفه.

شهادت سالم رضی الله عنه

ایمان در وجود سالم ریشه دوانیده بود وی در پیکارهای بدر و احد وخندق و تمام نبردها در رکاب رسول الله صلی الله علیه و سلم با دشمنان جنگید تا اینکه رسول خدا صلی الله علیه وسلم از دنیا رحلت نمود وامور مسلمین به خلیفه اش ابوبکر صدیق واگذار شد.

دیری از خلافت صدیق رضی الله عنه نگذشته بود که توطئه مرتدین خبر از پیکاری سخت و جانفرسا را داد ، آری نبرد یمامه.

مسلمانان برای نبرد با مرتدین خارج شدند وسالم نیز همراه برادر ایمانی اش ابوحذیفه نیز مسیر جهاد را در پیش گرفتند؛ قبل از معرکه دو برادر ایمانی همدیگر را در آغوش گرفته و با یکدیگر پیمان شهادت بستند .

بهنگام نبرد ابوحذیفه فریاد بر می آورد: ای اهل قرآن اعمال خویش را با قرآن زینت بخشید .

و شمشیرش چون باد تندی بر فرق سپاه مسیلمه کذاب فرود می آمد.

و سالم نیز چنین ندا می زد: چه بد حامل قرآنی هستم اگر دشمنان خدا از قسمت من به سپاه مسلمین حمله ور شوند و با شمشیر خویش در میان مرتدین می گشت و شجاعانه آنها را از پای در می آورد تا اینکه شمشیری از شمشیرهای مرتدین دست راست وی را که پرچم مهاجرین را بدست گرفته بود ( پس از شهادت زید بن خطاب رضی الله عنه ) قطع نمود ؛ با دست چپ پرچم را بدست گرفت در حالیکه این آیه را تلاوت می نمود:

(وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ) [آل عمران: 146]

پس از نبرد آنگاه که مسلمین شهدای خویش را می جستند سالم را در حالی یافتند که آخرین رمقهای خویش را می گذراند؛ وقتی مسلمانان به نزد وی رسیدند از آنها پرسید: ابوحذیفه چه کار کرد؟ گفتند: شهید شد. سالم فرمود: مرا در کنار وی بخوابانید ؛ عرض کردند : او اکنون در کنار توست ودر همین مکان شهید شد.

آنگاه سالم آخرین لبخند خویش را بر زبان جاری ساخت.

و بدانچه با دوست و برادرش می طلبیدند دست یافتند.

با هم مسلمان شدند - با هم زندگی کردند - و با هم شهید شدند.

رضی الله عنهما و أرضاهما


مصادر و مراجع:

۱- صحیح بخاری

۲- مسند امام احمد

۳- سیرأعلام النبلاء- للذهبی

۴- معجم البلدان - للحموی

۵- اسد الغابة فی معرفة الصحابة- لابن أثیر

۶- رجال حول الرسول- لخالد محمد خالد.

نویسنده: عادل حیدری

برگرفته از: بیداری اسلامی

سایت عصر اسلام

www.IslamAge.com

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

عمرو بن عاص رضی الله عنه  می‌گوید: از رسول خدا صلی الله علیه و سلم  پرسیدم: چه کسی را بیشتر از همه دوست داری؟ فرمود: «عایشه را». گفتم: از میان مردان، چه کسی را؟ فرمود: «پدر عائشه را». گفتم: سپس چه کسی را؟ فرمود: «عمربن خطاب را» و آن‌گاه مردان دیگری را نیز نام برد.
الاحسان فی صحیح ابن حبان (15/309)

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان