سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

1 آذر 1403 19/05/1446 2024 Nov 21

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 574
بازدید کـل سايت: 7322253
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 129   تعداد بازدید: 2764 تاریخ اضافه: 2010-02-25

خطابهٔ پيامبر (صلی الله علیه وسلم) در روز دوّم فتح مکّه

فردای روز فتح مکه، بار دیگر رسول‌خدا در میان مردم خطابه‌ای ایراد فرمودند. نخست حمد و ثنای خداوند به جای آوردند، و آنچنان که درخور خداوند است، او را ستایش کردند. آنگاه فرمودند:

«أیها الناس، إن الله حرم مکة یوم خلق السموات والارض، فهی حرام بحرمة الله إلى یوم القیامة؛ فلا یحل لامری یؤمن بالله والیوم الآخر أن یسفک فیها دماً، أو یعضد بها شجرة، فإن أحد ترخص لقتال رسول‌الله فقولوا: إن الله أذن لرسوله ولم یأذن لکم، وإنما حلت لی ساعة من نهار، وقد عادت حرمتها الیوم کحرمتها بالامس، فلیبلغ الشاهد الغائب».

«هان ای مردمان، خداوند مکه را از آن روزی که آسمانها و زمین را آفریده است بلد حرام قرار داده است؛ و مکه به موجب حرمتی که خداوند برای آن مقرر فرموده است تا روز قیامت بلد حرام خواهد بود؛ بنابراین برای کسانی که به خدا و آخرت ایمان دارند، به هیچ‌وجه روا نیست که در این شهر خونی را بر زمین بریزند، یا درختی را در آن قطع کنند، و هرگاه کسی بخواهد به کُشتار و کارزار رسول‌خدا در مکه استناد و استدلال کند، به او بگویید: خداوند به رسول‌خدا این اجازه را داده بود و به شما چنین اجازه‌ای را نداده است! برای من نیز در پاره‌ای از روز حرمت مکه برداشته شده بود، و از امروز به بعد، حرمت خانه کعبه و شهر مکّه همانگونه که از پیش بوده است بازمی‌گردد؛ حاضران به غایبان برسانند!؟»

در روایت دیگری، در ارتباط با شهر مکه چنین آمده است:

«لا یعضد شوکه، ولا ینفر صیده، ولا تلتقط ساقطته إلا عن عرفها، ولا یختلی خلاه».

«خارهای آن نباید قطع شوند، شکارهای آن نباید تعقیب شوند؛ برجای مانده و گم شده‌ای در آن نباید برداشته شود، مگر اینکه یابنده آن را اعلام کند و به صاحبش برساند؛ و علف و گیاه آن نباید قطع شود!»

عبّاس گفت: ای رسول‌خدا، مگر! اِدخِر! که کنیزکان آن را برای خوشبوی ساختن خود و مردم برای خوشبوی ساختن خانه‌هایشان به کار می‌برند!؟ فرمودند: «اِلاَّ اِلادْخِر» مگر اِدْخِر!

در روز فتح مکه، قبیلهٔ خُزاعه مردی از بنی‌لیث را به قصاص یکی از مردان خویش که در دوران جاهلیت کشته شده بود، به قتل رسانیدند. رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- در این ارتباط فرمودند:

«یا معشر خزاعة، ارفعوا أیدیکم عن القتل فلقد کثر القتل إن نفع. لقد قتلتم قتیلاً، لأدینه! فمن قتل بعد مقامی هذا فأهله بخیر النظرین: إن شاؤوا فدم قاتله، وإن شاؤوا فعقله».

«ای جماعت خزاعه، دست از کشتن باز کشید، که کشت و کشتار اگر هم سودی داشت، بسیار شد! شما هم‌اکنون مردی را کشته‌‌اید که من باید دیه او را بپردازم! از این لحظه به بعد، هر آنکس که کسی را بکشد، خانواده او اختیار دارند که هر یک از این دو چیز را اختیار کنند: اگر بخواهند خون قاتل وی را بریزند، و اگر بخواهند خونبهای او را بازستانند!

به روایتی، یکی از اهالی یمن، که او را ابوشاه می‌نامیدند، از جای برخاست و گفت: این مطلب را برای من بنویسید! رسول‌خدا -صلى الله علیه وسلم- نیز فرمودند: «اکتبوا لابی شاه» برای ابوشاه این مطلب را بنویسید! [1]


منبع: خورشید نبوت؛ ترجمهٔ فارسی «الرحیق المختوم» تالیف: شیخ صفی الرحمن مبارکفوری، ترجمه: محمد علی لسانی فشارکی، نشر احسان 1388

عصر اسلام
IslamAge.com


[1]- برای تفصیل این روایات تاریخی، نکـ: صحیح البخاری، ج 1، ص 22، 216، 247، 328، 329، ج 2، ص 615-617؛ صحیح مسلم، ج 1، ص 437-439؛ سیرهٔ ابن‌هشام،، ج 2، ص 415-416؛ سنن ابی داود، ج 1، ص 276.

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

رسول خدا صلی الله علیه و سلم  فرموده است: 
(لقد کان فیمن کان قبلکم من الأمم المحدثون؛ فان یک فی امتی احد فانه عمر)
«در میان امتهای گذشته، افرادی وجود داشتند که به آن‌ها الهام می‌شد و اگر در امت من، چنین کسی وجود می داشت، قطعاً عمر بود».
بخاری ش (3689)؛ مسلم، ش (2398)

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان