سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

1 آذر 1403 19/05/1446 2024 Nov 21

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 574
بازدید کـل سايت: 7321717
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 10   تعداد بازدید: 9583 تاریخ اضافه: 2013-02-21

مساجد صفد در فلسطین اشغالی... همه چیز به جز نماز!

عصر اسلام: تشکیل ناباورانهٔ حکومت جعلی اسرائیل در سرزمین‌های فلسطین و در پی آن بهت و اندوه مسلمانان و فلسطینیان و جنایت‌های هولناک گروهک‌های شبه نظامی یهودی و پیش‌تر و پس از آن، بیرون رانده شدن اجباری ساکنان اکثر مناطق فلسطینی از ساکنان اصلی آن را به حق «النکبة» یا نکبت فلسطین می‌نامند.

شهرها و روستاهای گاه خالی از سکنه و یا غصب شدهٔ فلسطین، و فلسطینیانی که همچنان به امید بازگشت کلیدهای خانه‌های خود را به همراه دارند، نماد بی‌عدالتی و ستمی است که در قرن بیست و یکم می‌گذرد.

«صفد» یکی از شهرهای تاریخی فلسطین است که هم‌اکنون کاملا از ساکنان اصلی خود خالی شده است و در این میان مساجد تاریخی این شهر به عمد مورد تعرض و اهانت شهرک نشینان و غاصبان صهیونیست قرار می‌گیرند.

آنچه که پیش رو دارید گزارش الجزیره است دربارهٔ مساجد صفد:

ودیع عواوده ـ صفد / الجزیره. نت

در همان آغاز ورود به شهر صفد در فلسطین اشغالی که اهالی آن به زور اسلحه از آن بیرون رانده شده‌اند، خانه‌های ساکنان آن به چشم می‌آید که یا متروکه شده‌اند و یا به تسخیر شهرک نشینان یهودی در آمده‌اند، و همینطور مساجد این شهر که به انبار یا مشروب فروشی و یا کنیسه تغییر یافته‌اند. در حالی که قبرستان مسلمانان به چراگاهی برای گاوها و اسب‌ها تبدیل شده است.

مسجد عین الزیتون به طویلهٔ حیوانات و انبار تبدیل شده است

کنار ورودی غربی شهر که صهیونیست‌ها دوازده هزار تن از اهالی آن را در سال ۱۹۴۸ میلادی از آن بیرون رانده‌اند، مسجد عین الزیتون به چشم می‌خورد. مسجدی که از همان آغاز نشان دهنده حجم تراژدی پیش رو است.

این مسجد در گذشته یکی از زیباترین مساجد صفد بود و با چشمه‌ای که درون آن وجود دارد و از آن برای وضو استفاده می‌شد و هنوز از آن آب می‌جوشد، متمایز بود، اما امروزه از طبقهٔ اول آن به عنوان طویله استفاده می‌شود، در حالی که طبقهٔ دوم انبار شده است، و قبرستان صفد، «البرانیه» که در مجاورت این مسجد قرار دارد به چراگاه اسب‌ها و گاوها تبدیل شده است.
همینطور تابلوی مرمری سردر مسجد که شاهد کشتار گروهک‌های شبه نظامی «هاگانا» در نکبت علیه اهالی این روستا بود و حاوی اطلاعاتی دربارهٔ تاریخ بنای این مسجد، نیز ضمن سلسله تجاوزهای صورت گرفته علیه این مسجد به سرقت رفته است.

مسجد الاحمر

آنطور که استاد مورخ، جمیل عرفات می‌گوید، انسانی هنگامی بیشتر اندوهگین می‌شود که به ارزش معنوی و تمدنی مساجدی که در دوران اوج تمدن اسلامی بنا شده‌اند پی می‌برد.

حزب تندروی کادیما در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۶ از مسجد احمر به عنوان مقر انتخاباتی خود استفاده نمود

عرفات با بیان غم و اندوه دیدار کنندگان از روستای صفد می‌گوید غم‌انگیزترین صحنهٔ این تراژدی در مسجد الاحمر نمود می‌یابد، مسجدی که سلطان ظاهر بیبرس در دوران حکومت مملوکیان بنا نمود، و اکنون آنطور که جمیل عرفات می‌گوید «تبدیل به لانه‌ای برای هم‌جنس بازان و جنایتکاران شده است». از این مسجد که به سبب سنگ‌های سرخی که با آن بنا شده است، مسجد الاحمر (سرخ) نامیده می‌شود هم‌اکنون به عناوین گوناگونی استفاده می‌شود، اما درب آن در برابر مسلمانان بسته است و شهرک‌نشینان یهودی به هر مسلمانی که به آن نزدیک شود تعرض می‌کنند.

عرفات یاد آور می‌شود که اهميت این مسجد نه تنها به سبب زیبایی و ساخت هنرمندانه سردر آن بلکه همچنین به دلیل آن است که این مسجد در عصر مملوکیان مدرسه‌ای مهم در فقه و حدیث و دیگر علوم بوده است. وی ادامه می‌دهد: «وقتی داخل مسجد و آثار تخریب به جا مانده در آن را دیدم سرگیجه گرفتم» وی همچنین به باقی مانده‌های نقش آیة الکرسی در بالای منبر اشاره می‌کند که آن را از بین برده‌اند و به جای آن ده فرمان را به زبان عبری نوشته‌اند.

از مسجد الاحمر امروزه به عنوان کلوب شبانه و همچنین برای تصویر برداری برنامه‌های تلویزیونی استفاده می‌کنند. همینطور پیش‌تر حزب کادیما در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۶ از این مسجد به عنوان پایگاه انتخاباتی خود استفاده کرده است.

مسجد یونسی

مسجد یونسی که به سال ۱۳۱۹ هجری قمری بنا شده است نیز وضعیتی مشابه مسجد الاحمر دارد به طوری که همهٔ نوشته‌های عربی موجود بر دیوارهای آن را پاک کرده‌اند به جز این بیت را که:

هذا مسجد الله سطع نوره.. مثل الكواكب في سماء المجد.

لما رقت فيه العباد أرّخت.. جاءت شعائر ديننا في المسجد.

شهرداری صفد که امروزه هیچ فلسطینی‌ای در آن زندگی نمی‌کند این مسجد را به نمایشگاه هنری و مجسمه‌های برنزی و نقاشی تبدیل کرده است. در این مسجد نیز نماز ممنوع است.

از مسجد یونسی هم اکنون به عنوان نمایشگاه مجسمه‌های برنزی استفاده می‌شود

مسجد «غار» که نام خود را از غار منسوب به یعقوب علیه السلام (غار الأحزان) که در مجاورت آن قرار دارد، گرفته است نیز وضعیتی غم‌انگیز دارد. سنگ به سنگ این مسجد که هم‌اکنون تبدیل به کنیسه شده است در شوق اهالی اصلی صفد غمگین است.

مناره‌ای یتیم و دور افتاده در صفد نگاه‌ها را به خود جلب می‌کند؛ مناره‌ای که گویا وضعیت آن از مسجد جامع در حال ویرانی «صواوین» یا مسجد جامع «جوقنداری» در محلهٔ کردها که باز به کنیسه تبدیل شده است، بهتر است. مسجد «شیخ عیسی» که به مسجد حارة الجورة معروب بود نیز به جز منارهٔ آن توسط شهرداری صفد در سال ۱۹۸۸ ویران گردید.

این مسجد در محلهٔ الجورة واقع بود که منارهٔ باقی ماندهٔ آن در معرض عملیات خاک‌برداری خطرناکی قرار دارد. هلال برنزی روی منارهٔ آن نیز پیش‌تر دزیده شده است.

منارهٔ دور افتادهٔ مسجد ویران شدهٔ شیخ عیسی

مورخ اهل صفد، دکتر مصطفی عباسی در گفتگو با الجزیره می‌گوید مسجد معروف به «مسجد سویقة» مسجد اصلی این محله بود؛ محله‌ای که محمود عباس رئیس جمهور کنونی حکومت خودگردان در آن به دنیا آمده و کودکی خود را در آن گذرانده است و سپس به همراه خانوادهٔ خود در سن سیزده سالگی مجبور به ترک آن گردیده است.

این مسجد تنها چندین متر با ویرانه‌های خانهٔ خانوادگی محمود عباس فاصله دارد؛ این خانه چهار دهه پیش توسط صهیونیست‌ها ویران شده است و به نام پدر وی رضا الحاج شحادة عباس، که خود از امنای این مسجد بود، ثبت شده بود.

خانوادهٔ عباس

حاجیه زینب خیریة حسن شریف، معروف به ام فارس که ۷۴ سال سن دارد و از ساکنان پیشین صفد بود و پس از نکبت در ناصره زندگی می‌کند اشاره می‌کند که شیخ احمد الاسدی بر مسجد شیخ عیسی نظارت می‌کرد و تا سال ۱۹۴۸ به امامت آن می‌پرداخت. وی از پسر عموی خود ابوخیر شریف که هم اکنون در اردوگاه پناهندگان یرموک زندگی می‌کند یاد می‌کند که موذن همین مسجد بود و گاه برای اعلان امری ضروری مانند گم شدن یک کودک به مناره بالا می‌رفت. حاجیه زینب می‌گوید: «به سبب بلندی مناره‌ها هنگامی که وقت اذان می‌شد می‌توانستی به وضوح بدون نیاز به بلندگو صدای موذنان را بشنوی».

منبع: الجزیرة.نت

ترجمه: عبدالله .م ـ عصر اسلام (با کمی تغییر و تصرف)

IslamAge.com

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

حدیث: (وَيْحَ عَمَّارٍ، تَقْتُلُهُ الفِئَةُ البَاغِيَةُ، يَدْعُوهُمْ إِلَى الجَنَّةِ، وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ) و رد شبهه ی روافض درباره ی معاویه رضی الله عنه.


از جمله امور واجب بر مسلمان؛ داشتن حسن ظن به صحابه ی رسول الله صلی الله علیه و سلم است. زیرا صحابه بهترین یاران برای بهترین پیامبر بودند. در نتیجه حق آنان ستایش است. و کسی که به آنان طعن زند در واقع به دین خود طعن زده است.


امام ابو زرعه رازی رحمه الله در این باره فرموده: (اگر کسی را دیدی که از شأن و منزلت صحابه می کاهند؛ پس بدان که وی زندیق است. زیرا رسول الله صلی الله علیه و سلم بر ما حق دارند همانطور که قرآن بر ما حق دارد. و صحابه همان کسانی بودند که قرآن و سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم را به ما رسانده اند. و چنین افرادی فقط می خواهند شاهدان ما را خدشه دار کنند تا از این طریق به صحت قرآن و سنت طعن وارد کنند. در نتیجه آنان زندیق اند)[1].


و یکی از صحابه ای که به ایشان تهمت می زنند؛ صحابی جلیل معاویه رضی الله عنه است. با استدلال به حدیث: (افسوس برای عمار، كه توسط یک گروه یاغی به قتل می رسد.عمار آنها را به بهشت فرا می خواند و آنها وی را به سوی آتش، دعوت می ‌دهند)[2]. که در این مقاله می خواهیم این شبه را رد کنیم.


همانطور که می دانیم عده ای از صحابه ی رسول الله صلی الله علیه و سلم در جنگ صفین به خاطر اجتهاد و برداشتی که داشتند؛ طوری که به نظر هر طرف چنین می رسید که وی بر حق است؛ به قتل رسیدند. به همین دلیل وقتی برای بعضی از آنها روشن شد که در اشتباه بوده اند؛ بر آنچه انجام دادند؛ پشیمان شدند. و پشمیانی توبه است. و توبه؛ گناهان گذشته را پاک می کند؛ بخصوص در حق بهترین مخلوقات و صاحبان بالاترین مقام و منزلت ها بعد از پیامبران و انبیاء الله تعالی.


و کسی که درباره ی این موضوع تحقیق می کند؛ برایش مشخص خواهد شد که سبب این قتال اهل فتنه بودند همان گروهی که باطل را انتشار می دادند.


و همانطور که می دانیم در این قتال بسیاری از صحابه رضی الله عنهم برای ایجاد صلح بین مردم خارج شدند؛ زیرا جنگ و خونریزی متنفر ترین چیز نزد آنان بود.


امام بخاری رحمه الله با سندش از ابی سعید خدری رضی الله عنه روایت کرده: (روزی ابوسعید خدری رضی الله عنه در حال سخن گفتن بود که صحبت از ساختن مسجد نبوی به میان آورد و گفت: ما هر كدام یک خشت حمل می ‌كردیم. ولی عمار دوتا، دوتا حمل می كرد. رسول الله صلی الله علیه و سلم او را دید. و در حالی كه گرد و خاک را از او دور می‌ ساخت، فرمود: افسوس برای عمار، كه توسط یک گروه یاغی به قتل می رسد.عمار آنها را به بهشت فرا می خواند و آنها وی را به سوی آتش، دعوت می ‌دهند. راوی می‌ گوید: عمار بعد از شنیدن این سخن ‏گفت: از فتنه‌ها به الله پناه می ‌برم)[3].


اما در این حدیث مقصود از دعوت به سوی بهشت؛ دعوت به اسباب آن است که همان پیروی از امیر است. و مقصود از دعوت به سوی آتش؛ دعوت به اسباب آن یعنی اطاعت نکردن از امیر و خروج علیه وی است.


اما کسی که این کار را با اجتهاد و برداشتی که جایز باشد؛ می کند؛ معذور خواهد بود.


حافظ ابن کثیر رحمه الله درباره ی این حدیث چنین می فرماید: (این حدیث از جمله دلائل نبوت است؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه و سلم درباره ی کشته شدن عمار به دست گروهی یاغی خبر می دهد. و قطعا هم این اتفاق افتاد. و عمار را در جنگ صفین اهل شام به قتل رساندند. که در این جنگ عمار با علی و اهل عراق بود. چنان که بعدا تفاصیل آن را بیان خواهم کرد. و علی در این موضوع بر معاویه اولویت داشت.


و هرگز جایز نیست که به خاطر نام یاغی بر یاران معاویه آنان را کافر بدانیم. چنانکه فرقه ی گمراه شیعه و غیره چنین می کنند. زیرا آنان  با اینکه در این کار نافرمانی کردند؛ اما در عین وقت مجتهد بودند. یعنی با اجتهاد مرتکب چنین عملی شدند. و همانطور که واضح است و همه می دانیم هر اجتهادی صحیح و درست در نمی آید. بلکه کسی که اجتهادش صحیح درآید؛ دو اجر می برد و کسی که در اجتهادش خطا کرده باشد؛ یک اجر به وی خواهد رسید.


و کسی که در این حدیث بعد از سخن: (كه توسط یک گروه یاغی به قتل می رسد) بیافزاید و بگوید: (الله تعالی شفاعت مرا به وی روز قیامت نمی رساند). در حقیقت افترای بزرگی بر رسول الله صلی الله علیه و سلم زده است. زیرا هرگز رسول الله صلی الله علیه و سلم چنین چیزی را نگفته اند. و از طریق صحیح نقل نشده است. والله اعلم.


اما معنای این فرموده که: (عمار آنها را به بهشت فرا می خواند و آنها وی را به سوی آتش، دعوت می ‌دهند) چنین بوده که عمار و یارانش اهل شام را به اتحاد و همدلی دعوت می کرد. اما اهل شام می خواستند چیزی را به دست آورند که دیگران بیشتر از آنان حق داشتند آن را به دست آورند. و نیز می خواستند مردم به صورت جماعات و گروه های مختلفی باشند که هر کدام از آن جماعات برای خود امامی داشته باشند؛ در حالی که چنین چیزی امت را به اختلاف و تضاد می رساند. طوری که هر گروه به راه و روش خود پایبند می بودند و لو که چنین قصد و هدفی هم نداشته باشند)[4].


و حافظ ابن حجر رحمه الله در این باره می فرماید: (اگر گفته شود: عمار در صفین کشته شد؛ در حالی که وی با علی بود. و کسانی هم که وی را به قتل رساندند معاویه و گروهی از صحابه بود که با او همکاری می کردند. پس چطور ممکن است که رسول الله صلی الله علیه و سلم گفته باشد آنان یعنی گروه معاویه و یارانش به آتش دعوت می کردند؟


در جواب می گوییم: زیرا آنان (گروه معاویه و یارانش) گمان می کردند که به سوی بهشت دعوت می دهند. و همانطور که واضح و آشکار است همه ی آنها مجتهد بودند در نتیجه به خاطر پیروی از گمانشان هرگز سرزنش و توبیخ نمی شوند. بنا بر این مقصود از دعوت به سوی بهشت؛ دعوت به عوامل آن که همان اطاعت از امام است؛ می باشد. و عمار آنان را به پیروی از علی رضی الله عنه دعوت می داد؛ زیرا علی در آن زمان امام واجب الطاعه بود. در حالی که معاویه و گروهش به خلاف آنان دعوت می دادند؛ که آن هم به خاطر برداشتی بود که در آن هنگام به آن رسیده بودند)[5].


بنا بر این نکته ی مهم در این مسأله این است که بین مجتهدی که اشتباه کرده با کسی که به عمد فساد و فتنه به راه می اندازد؛ تفاوت و تباین قائل شویم.


و برای اثبات این قضیه این فرموده ی الله عزوجل را برایتان بیان می کنم که می فرماید: (و اگر دو گروه از مؤمنان با يکديگر به جنگ برخاستند، ميانشان آشتی افکنيد و اگر يک گروه بر ديگری تعدی کرد، با آن که تعدی کرده است بجنگيد تا به فرمان الله بازگردد پس اگر بازگشت، ميانشان صلحی عادلانه برقرار کنيد و عدالت ورزيد که الله عادلان را دوست دارد * يقيناً مؤمنان برادرند، پس ميان برادرانتان صلح (وآشتی) بر قرار کنيد، و از الله بترسيد، باشد که شما مشمول رحمت شويد)[6].


همانطور که در آیه می بینیم؛ جنگ بین مؤمنین امکان دارد که پیش آید؛ اما بدون اینکه اسم ایمان از یکی از گروه ها برداشته شود. زیرا در آیه بعد فرموده: (يقيناً مؤمنان برادرند، پس ميان برادرانتان صلح (وآشتی) بر قرار کنيد). یعنی با اینکه با یکدیگر می جنگند امام باز هم آنها را برادر نامیده و به مسلمانان دیگر دستور داده که بین آنها صلح و آشتی برقرار کنند.


شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله در باره ی این آیه فرموده: (همانطور که روشن و آشکار است الله سبحانه و تعالی با اینکه ذکر کرده دو گروه باهم می جنگند؛ و یکی بر دیگری تعدی می کند؛ اما هر دو را برادر نامیده و دستور داده که در ابتدا بین آنها صلح برقرار کنیم. سپس فرموده اگر یکی از آن دو گروه بر دیگری تعدی کرد؛ با آن گروه بجنگید. به عبارت دیگر از همان ابتدای امر دستور به جنگ با آنان نداده است؛ بلکه در ابتدا دستور به برقراری صلح داده است.


علاوه بر این رسول الله صلی الله علیه و سلم خبر دادند که خوارج را گروهی خواهد کشت که نردیکتر به حق هستند. و همانطور که می دانیم علی بن ابی طالب و یارانش کسانی بودند که خوارج را کشتند.


در نتیجه این سخن رسول الله صلی الله علیه و سلم که آنان به حق نزدیکتر هستند؛ دلالت دارد بر اینکه علی و یارانش از معاویه و یارانش به حق نزدیکتر بودند؛ با وجود اینکه هر دو گروه مؤمن هستند و شکی در ایمان آنان نیست)[7].


و از ابی سعید خدری رضی الله عنه روایت شده که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: (هنگامی كه مسلمانان دچار اختلاف می شوند گروه خوارج از اسلام خارج می گردد و در چنين وضعی از ميان دو طايفه مسلمان كسی كه به حق نزدیکتر است با آنها می جنگد)[8].


شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله در این باره فرموده: (این حدیث صحیح دلیل بر این است که هر دو طائفه ی (علی و یارانش و معاویه و یارانش) که با هم می جنگند؛ بر حق هستند. اما علی و یارانش از معاویه و اصحابش به حق نزدیکتر هستند)[9].


پس نتیجه ای که می گیریم این است که: مجرد سخن: (به آتش دعوت می کنند)؛ به معنای کفر نیست. و از چنین برداشتی به الله تعالی پناه می بریم. و کسی که چنین برداشتی از این سخن می کند در واقع نشان دهنده ی جهل بیش از حد وی است. بلکه باید بدانیم این حدیث از احادیث وعید است؛ همانطور که ربا خوار یا کسی که مال یتیم را می خورد در آتش هستند؛ اما چنین کلامی مستلزم کفر فعل کننده ی آن نیست؛ با اینکه عملش حرام است بلکه حتی از گناهان کبیره است.


و بدین ترتیب این شبهه مردود و باطل است.

منبع: islamqa.info

مترجم: ام محمد

 

 

 

 

 

 



[1] ـ الكفاية في علم الرواية: (ص:49).

[2] ـ صحیح بخاری: (وَيْحَ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ يَدْعُوهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ).

[3] ـ صحیح بخاری: (أَنَّهُ كَان يُحَدِّث يَوْماً حَتَّى أَتَى ذِكْرُ بِنَاءِ الْمَسْجِدِ، فَقَالَ: كُنَّا نَحْمِلُ لَبِنَةً لَبِنَةً، وَعَمَّارٌ لَبِنَتَيْنِ لَبِنَتَيْنِ، فَرَآهُ النَّبِيُّ r فَيَنْفُضُ التُّرَابَ عَنْهُ، وَيَقُولُ:«وَيْحَ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ يَدْعُوهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ قَالَ: يَقُولُ عَمَّارٌ: أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الْفِتَنِ).

[4] ـ البداية والنهاية: (4/538).

[5] ـ فتح الباری: (1/542)، و مجموع فتاوى شيخ الإسلام: (4/437).

[6] ـ حجرات:9-10: (وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا ۖ فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّىٰ تَفِيءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّـهِ ۚفَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ * إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ ۚوَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ).

[7] ـ مجموع الفتاوى (25/ 305-306).

[8] ـ صحیح مسلم: (تَمْرُقُ مَارِقَةٌ عِنْدَ فُرْقَةٍ مِنْ الْمُسْلِمِينَ يَقْتُلُهَا أَوْلَى الطَّائِفَتَيْنِ بِالْحَقِّ).

[9] ـ مجموع الفتاوى: ( 4 / 467 ).

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان