حضور فرشتگان در لحظه مرگ
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم الدین و اما بعد : هرگاه اجل فردی فرا رسد و زندگیش در شرف اتمام باشد، خداوند عزوجل فرشته مأمور را برای گرفتن روحی که مدبر و محرک جسم است، میفرستد:
« وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَیک کتَابًا فِی قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَیدِیهِمْ لَقَالَ الَّذِینَ کفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِینٌ». الأنعام: ٦١
(خداوند عزوجل بر بندگان خود کاملاً چیره است. او مراقبانی (از فرشتگان را برای حسابرسی و نگارش اعمال شما) بر شما میفرستد و میگمارد و آنان به کار خود با دقّت تمام تا دم مرگِ یکایک شما، مشغول میگردند) و چون مرگ یکی از شما فرا رسید، فرستادگان ما (از میان فرشتگان دیگر به سراغ او میآیند و) جان او را میگیرند، و (فرشتگان گروه اوّل و فرشتگان گروه دوم هیچ کدام در مأموریت خود) کوتاهی نمیکنند. )
امام مسلم از براء بن عازب روایت میکند که پیامبر صلی الله علیه وسلم در مورد مرگ مؤمن و کافر چنین میفرماید: (إِنَّ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ إِذَا کانَ فِی انْقِطَاعٍ مِنْ الدُّنْیا وَإِقْبَالٍ مِنْ الْآخِرَةِ نَزَلَ إِلَیهِ مَلَائِکةٌ مِنْ السَّمَاءِ بِیضُ الْوُجُوهِ کأَنَّ وُجُوهَهُمْ الشَّمْسُ مَعَهُمْ کفَنٌ مِنْ أَکفَانِ الْجَنَّةِ وَحَنُوطٌ مِنْ حَنُوطِ الْجَنَّةِ حَتَّى یجْلِسُوا مِنْهُ مَدَّ الْبَصَرِ ثُمَّ یجِیءُ مَلَک الْمَوْتِ عَلَیهِ السَّلَام حَتَّى یجْلِسَ عِنْدَ رَأْسِهِ فَیقُولُ أَیتُهَا النَّفْسُ الطَّیبَةُ اخْرُجِی إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ قَالَ فَتَخْرُجُ تَسِیلُ کمَا تَسِیلُ الْقَطْرَةُ مِنْ فِی السِّقَاءِ فَیأْخُذُهَا. ....
وَإِنَّ الْعَبْدَ الْکافِرَ إِذَا کانَ فِی انْقِطَاعٍ مِنْ الدُّنْیا وَإِقْبَالٍ مِنْ الْآخِرَةِ نَزَلَ إِلَیهِ مِنْ السَّمَاءِ مَلَائِکةٌ سُودُ الْوُجُوهِ مَعَهُمْ الْمُسُوحُ فَیجْلِسُونَ مِنْهُ مَدَّ الْبَصَرِ ثُمَّ یجِیءُ مَلَک الْمَوْتِ حَتَّى یجْلِسَ عِنْدَ رَأْسِهِ فَیقُولُ أَیتُهَا النَّفْسُ الْخَبِیثَةُ اخْرُجِی إِلَى سَخَطٍ مِنْ اللَّهِ وَغَضَبٍ قَالَ فَتُفَرَّقُ فِی جَسَدِهِ فَینْتَزِعُهَا کمَا ینْتَزَعُ السَّفُّودُ مِنْ الصُّوفِ الْمَبْلُولِ)
(بنده مؤمن وقتی در شرف کوچ از این دنیا و متوجه جهان آخرت میشود، فرشتگانی با چهره نورانی و درخشان مانند خورشید، از آسمان نزد وی میآیند. آنها کفنهایی از کفن بهشت را با خود به همراه دارند و خوشبوییهایی از عطرهای بهشت را نیز با خود میآورند و در انتهای دید او مینشینند. بعد فرشته مرگ میآید بر روی بالین او مینشیند و خطاب به انسان مؤمن در حال سکرات میگوید: ای صاحب نفس پاکیزه و در روایتی مطمئنه بسوی مغفرت و خشنودی خداوند عزوجل بیرون بیا. پس آن روح مانند قطره دهانه مشک آب از جسد مؤمن بیرون میآید و فرشته آن را میگیرد.
و هرگاه انسان کافر یا فاجر در شرف رفتن از این دنیا و متوجه به جهان آخرت قرار میگیرد، فرشتگانی تندخو و خشن با چهرههایی سیاه و سهمناک که با لباسهای سیاه رنگ و درشت نزد وی میآیند و در انتهای دید او مینشینند، بعد فرشته مرگ میآید و در بالین او مینشیند و خطاب به آن کافر و فاجر میگوید: ای نفس خبیث بسوی ناراحتی و خشم خداوند بیرون بیا. آن نفس و روح در جسد کافر پخش میشود. فرشته مرگ آنرا مانند درختی که شاخههای متفرق و پراکنده داشته و از میان پشمهای خیس بیرون کشیده شود، بیرون میآورد، و همزمان با بیرون کشیدن روح، رگ و رودهها تکه پاره میشوند). البانی همه سندها را جمع آوری کرده است و ابن قیم در کتاب « احکام الجنائز» همه سندها را در یک ردیف قرار داده و به ابی داود و حاکم و طیالسی و آجری نسبت میدهد و حاکم آنرا با شرط شیخین به صحت میرساند و ذهبی آنرا تأیید میکند.
میت در حالت نزع روح و سکرات مرگ با چه حالتی مواجه میشود؟ هرچند ما نمیتوانیم آنرا مشاهده کنیم یا ببینیم، ولی توان دیدن آثارش را داریم، خداوند متعال اوضاع و احوال آنها را اینگونه به تصویر میکشد:« فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ * وَأَنتُمْ حِینَئِذٍ تَنظُرُونَ * وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیهِ مِنکمْ وَلَکن لَّا تُبْصِرُونَ». (پس چرا هنگامیکه جان به گلوگاه میرسد، (توانائی بازگرداندن آن را ندارید؟!) و شما در این حال مینگرید ما به او نزدیکتریم از شما، ولیکن شما نمیبینید)
آیه حال کسی را به تصویر میکشد که روح تا حلقومش بالا آمده و اطرافیان سکرات مرگش را مشاهده میکنند، ولی توان دیدن و مشاهده کردن فرشتگان مأمور قبض روح را ندارند:
«وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیهِ مِنکمْ وَلَکن لَّا تُبْصِرُونَ»الواقعة: ٨٥
(ما به او نزدیکتریم از شما، ولیکن شما نمیبینید)
«وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَیرْسِلُ عَلَیکم حَفَظَةً حَتَّىَ إِذَا جَاء أَحَدَکمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لاَ یفَرِّطُونَ». الأنعام: ٦١
(خداوند عزوجل بر بندگان خود کاملاً چیره است. او مراقبانی (از فرشتگان را برای حسابرسی و نگارش اعمال شما) بر شما میفرستد و میگمارد و آنان به کار خود با دقّت تمام تا دم مرگِ یکایک شما، مشغول میگردند) و چون مرگ یکی از شما فرا رسید، فرستادگان ما (از میان فرشتگان دیگر به سراغ او میآیند و) جان او را میگیرند، و (فرشتگان گروه اوّل و فرشتگان گروه دوم هیچ کدام در مأموریت خود) کوتاهی نمیکنند.)
در آیه دیگر میفرماید: «کلَّا إِذَا بَلَغَتْ التَّرَاقِی * وَقِیلَ مَنْ رَاقٍ * وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ * وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ * إِلَى رَبِّک یوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ». القیامة: ٢٦ - ٣٠
(چنین نیست که گمان میبرند. هنگامیکه جان به گلوگاه برسد. (از طرف حاضران و اطرافیان سراسیمه و دستپاچه او، عاجزانه و مأیوسانه) گفته میشود: آیا کسی هست که (برای نجات او) افسون و تعویذی بنویسد؟! و (محتضر) یقین پیدا میکند که زمان فراق فرا رسیده است. ساق پائی به ساق پائی میپیچد و پاها جفت یکدیگر میگردد. در آن روز، سوق (همگان) به سوی پروردگارت خواهد بود. )
آنچه که به تراقی میرسد روح است و تراقی ترقوه است و ترقوه بر استخوان میان سینه و گلو اطلاق میگردد.
و در احادیث به صراحت بیان شده که فرشته مرگ مغفرت و خشنودی از جانب خداوند عزوجل را به مؤمن بشارت میدهد و کافر یا فاجر را از ناراحتی و خشم خداوند خبردار میسازد، جدا از حدیث آیات فراوانی از قرآن این مطلب را به اثبات میرسانند: « إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلَائِکةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کنتُمْ تُوعَدُونَ * نَحْنُ أَوْلِیاؤُکمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَفِی الْآخِرَةِ وَلَکمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی أَنفُسُکمْ وَلَکمْ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ». فصلت: ٣٠ - ٣٢
(کسانی که میگویند: پروردگار ما تنها خدا است، و سپس (بر این گفته خود که اقرار به وحدانیت است میایستند، و آن را با انجام قوانین شریعت عملاً نشان میدهند، و بر این راستای خداپرستی تا زندهاند) پابرجا و ماندگار میمانند (در هنگام آخرین لحظات زندگی) فرشتگان به پیش ایشان میآیند (و بدانان مژده میدهند) که نترسید و غمگین نباشید و شما را بشارت باد به بهشتی که (توسّط پیغمبران) به شما (مؤمنان) وعده داده میشد (و فرشتگان بدیشان خبر میدهند که) ما یاران و یاوران شما در زندگی دنیا و در آخرت هستیم، و در آخرت برای شما هرچه آرزو کنید هست، و هرچه بخواهید برایتان فراهم است. اینها به عنوان پذیرائی از سوی خداوند آمرزگار و مهربان است)
بنابر عقیده بسیاری از مفسران مانند مجاهد، سدّی و غیره این فرود آمدن فرشتگان و گفتگو با انسانهای مؤمن، هنگام احتضار و سکرات مرگ صورت میگیرد. تفسیر ابن کثیر: (6/174).
بیگمان انسان در حالت احتضار با شرایط بسیار سختی روبرو خواهد شد، از آینده در حال وقوع هراسان و بیمناک است، همانطور که درباره بازماندگان و اقوامش اطمینانی ندارد، در این حالت فرشتگان نزد مؤمن در حال احتضار میآیند تا او را از خطرهای گمان شده و غم و اندوه نسبت به آینده امین سازند و خوف و حزنش را بزدایند، خطاب به وی میگویند: در مورد برزخ و قیامت آینده هراسی به دل راه نده و بر بازماندگان اندوهی بر دوش نگذار، بهشت و رضایت خداوند بر تو مبارک باد: «وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کنتُمْ تُوعَدُونَ» «وَلَکمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی أَنفُسُکمْ وَلَکمْ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ». »تا زمانی که بنده با خدایش محبت کند و او را ولی خود بداند، خداوند عزوجل همواره با وی محبت میکند و یاور او خواهد بود، به ویژه در شرایط سخت و مشکل و از سخت ترین شرایط و دشوارترین مراحل حیات، مرحله احتضار و سکرات مرگ است.
«نَحْنُ أَوْلِیاؤُکمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَفِی الْآخِرَةِ» فصلت: ٣١
اما فرشتگان، کفار و انسانهای فاجر را در شرایطی سخت و حالتی مخالف حالت مؤمن ملاقات خواهند کرد، خداوند عزوجل میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ کنتُمْ قَالُواْ کنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَکنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا فَأُوْلَئِک مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِیرًا» النساء: ٩٧
(بیگمان کسانی که فرشتگان (برای قبض روح در واپسین لحظات زندگی) به سراغشان میروند و (میبینند که به سبب ماندن با کفّار در کفرستان، و هجرت نکردن به سرزمین ایمان) بر خود ستم کردهاند، بدیشان میگویند: کجا بودهاید (که اینک چنین بیدین و توشه مردهاید و بدبخت شدهاید؟ عذرخواهان) گویند: ما بیچارگانی در سرزمین (کفر) بودیم (و چنان که باید به انجام دستورات دین نرسیدیم! فرشتگان بدیشان) گویند: مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن (بتوانید بار سفر بندید و به جای دیگری) کوچ کنید؟ جایگاه آنان دوزخ است، و چه بد جایگاهی و چه بد سرانجامی! )
بر اساس روایت امام بخاری از حضرت ابن عباس رضی الله عنه آیه مذکور درباره گروهی نازل شده که مسلمان شدند، ولی هجرت نکردند تا اینکه مرگ به سراغشان آمد یا در صفوف دشمن کشته شدند. فرشتگان در حالت احتضار و سکرات آنها را تهدید مینمایند و توبیخ میکنند و خبر دوزخی بودنشان را به آنها اطلاع میدهند.
خداوند جان گرفتن مشرکین معرکه بدر را توسط فرشتگان مأمور اینگونه به تصویر میکشد:
«وَلَوْ تَرَى إِذْ یتَوَفَّى الَّذِینَ کفَرُواْ الْمَلآئِکةُ یضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُواْ عَذَابَ الْحَرِیقِ * ذَلِک بِمَا قَدَّمَتْ أَیدِیکمْ وَأَنَّ اللّهَ لَیسَ بِظَلاَّمٍ لِّلْعَبِیدِ»الأنفال: ٥٠ - ٥١
(اگر ببینی (ای پیغمبر! هول و هراس و عذاب و عقابی را که به کافران دست میدهد) بدان گاه که فرشتگان جان کافران را میگیرند و سر و صورت و پشت و روی آنان را (از هر سو) میزنند و (بدیشان میگویند ): عذاب سوزان (اعمال بد خود) را بچشید، (از مشاهده این همه درد و رنج و ترس و خوف دچار شگفت خواهی شد و به حال آنان تأسّف خواهی خورد ). این به خاطر کارهایی است که از پیش میکردهاید و میفرستادهاید و خداوند عزوجل به بندگان هرگز کمترین ستمیروا نمیدارد. )
علامه ابن کثیر در تفسیر آیه مذکور میفرماید: ای محمد اگر حالت قبض ارواح کفار را میدیدید، یک جریان بسیار وحشتناک و سهمگین و بدی را مشاهده میکردید، چون فرشتگان صورت و پشت کفار را مورد ضربه شلاق قرار میدادند و خطاب به آنها میگفتند: این عذاب دوزخ را بچشید. تفسیر ابن کثیر 2/369.
مفسر بزرگ علامه ابن کثیر میفرماید: هرچند این آیهها در مورد غزوه بدر هستند و در همان ارتباط پایین آمدهاند، ولی شامل همه کفار در تمام زمان و مکانها میشود، به همین دلیل خطاب آیه مخصوص مشرکین اهل بدر نیست بلکه با خطاب عام حال همه کفار را به تصویر میکشد:
«إِذْ یتَوَفَّى الَّذِینَ کفَرُواْ»
آیات بیشمار دیگری از قرآن دیدگاه ابن کثیر را تأیید میکنند و بر آن مهر تأیید میگذارند:
«فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ کذِبًا أَوْ کذَّبَ بِآیاتِهِ أُوْلَئِک ینَالُهُمْ نَصِیبُهُم مِّنَ الْکتَابِ حَتَّى إِذَا جَاءتْهُمْ رُسُلُنَا یتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُواْ أَینَ مَا کنتُمْ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ کانُواْ کافِرِینَ» الأعراف: ٣٧
(آخر چه کسی ستمکارتر از کسانی است که بر خدا دروغ میبندند یا این که آیات او را تکذیب مینمایند؟ نصیب مقدّرشان بدیشان میرسد (و در جهان روزگار معین خود را بسر میبرند و روزی مشخّص خویش را میخورند) تا آن گاه که فرستادگان ما (یعنی فرشتگان قبض ارواح) به سراغشان میآیند تا جانشان را بگیرند. (بدین هنگام بدیشان) میگویند: معبودهایی که جز خدا میپرستیدید کجایند؟ (بدیشان بگوئید بیایند و شما را از چنگال مرگ بربایند! ). میگویند: از ما نهان و ناپیدا شدهاند و به ترک ما گفتهاند (و امید نفع و خیری بدانان نداریم. در اینجا است که) آنان علیه خود گواهی میدهند و اعتراف میکنند که کافر بودهاند.)
«الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکةُ ظَالِمِی أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُاْ السَّلَمَ مَا کنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ بَلَى إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِمَا کنتُمْ تَعْمَلُونَ» النحل: ٢٨
(کسانی که فرشتگان (برای قبض روح) به سراغشان میروند و ایشان در حال ستم (به خود و جامعه) هستند و (در این وقت، پس از یک عمر عناد و سرکشی) تسلیم میشوند، (چرا که پرده از برخی از امور غیبی به کنار میرود و راه گریز بسته میشود، ولی از خوف و هراس باز هم مثل سابق دروغ میگویند و اظهار میکنند) که ما کارهای بدی (در دنیا) نمیکردهایم! (فرشتگان بدیشان میگویند): خیر! (شما اعمال زشت فراوانی انجام دادهاید، و) بیگمان خداوند عزوجل از آنچه میکردید آگاه بوده است. )
«إِنَّ الَّذِینَ ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَینَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّیطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَى لَهُمْ * ذَلِک بِأَنَّهُمْ قَالُوا لِلَّذِینَ کرِهُوا مَا نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِیعُکمْ فِی بَعْضِ الْأَمْرِ وَاللَّهُ یعْلَمُ إِسْرَارَهُمْ * فَکیفَ إِذَا تَوَفَّتْهُمْ الْمَلَائِکةُ یضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ» محمد: ٢٥ - ٢٧
(کسانی که بعد از روشن شدن (راه حقیقت و) هدایت، به کفر و ضلال پیشین خود برمیگردند، بدان خاطر است که اهریمن کارهایشان را در نظرشان میآراید و ایشان را با آرزوهای طولانی فریفته میدارد. این (چرخ زدن و از دین برگشتن) بدان خاطر است که به کسانی که دشمن چیزی هستند که خدا فرو فرستاده است، گفته بودند: در برخی از کارها از شما اطاعت و پیروی میکنیم! خدا آگاه از پنهانکاری ایشان میباشد. حال آنان چگونه خواهد بود بدان هنگام که فرشتگان مأمور قبض ارواح به سراغشان میآیند و چهرهها و پشتها (و سایر اندامهای) ایشان را به زیر ضربات خود میگیرند؟! )
سرور و شادی مؤمن با دیدار پروردگارش
وقتی فرشتگان خدای رحمن با مژده از طرف خداوند منان به سوی بنده مؤمن میشتابند، آثار فرح و سرور بر چهره مؤمن ظاهر میشود، ولی آثار غم، اندوه، خستگی و ناراحتی بر رخسار کافر هویدا میگردد. بنا بر این بنده مؤمن در حالت احتضار و سکرات مرگ، دیدار خدا را آرزو میکند، ولی انسان کافر و فاجر دیدار خدای قهار را دوست ندارد. از حضرت انس بن مالک رضی الله عنه روایت شده که رسولالله صلی الله علیه وسلم فرمود:
(مَنْ أَحَبَّ لِقَاءَ اللَّهِ أَحَبَّ اللَّهُ لِقَاءَهُ وَمَنْ کرِهَ لِقَاءَ اللَّهِ کرِهَ اللَّهُ لِقَاءَهُ قَالَتْ عَائِشَةُ أَوْ بَعْضُ أَزْوَاجِهِ إِنَّا لَنَکرَهُ الْمَوْتَ قَالَ لَیسَ ذَاک وَلَکنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا حَضَرَهُ الْمَوْتُ بُشِّرَ بِرِضْوَانِ اللَّهِ وَکرَامَتِهِ فَلَیسَ شَیءٌ أَحَبَّ إِلَیهِ مِمَّا أَمَامَهُ فَأَحَبَّ لِقَاءَ اللَّهِ وَأَحَبَّ اللَّهُ لِقَاءَهُ وَإِنَّ الْکافِرَ إِذَا حُضِرَ بُشِّرَ بِعَذَابِ اللَّهِ وَعُقُوبَتِهِ فَلَیسَ شَیءٌ أَکرَهَ إِلَیهِ مِمَّا أَمَامَهُ کرِهَ لِقَاءَ اللَّهِ وَکرِهَ اللَّهُ لِقَاءَهُ) بخاری، کتاب الرفاق.
(هرکس دیدار با خدا را بپسندد، خدا نیز دیدار با وی را میپسندد و هرکس دیدار با خدا را مکروه بداند، خداوند نیز از دیدن او شاد نیست.
حضرت عایشه رضی الله عنها یا یکی دیگر از همسران رسولالله صلی الله علیه وسلم عرض کرد: ای رسولالله! ما مردن را نمیپسندیم. رسولالله صلی الله علیه وسلم فرمود: چنین نیست، چون مؤمن با فرا رسیدن مرگش، مژده رضایت و کرامت را دریافت میکند، آینده و دیدار مژده برای او از هر چیزی محبوبتر هستند، بنابراین مؤمن در آن هنگام دیدار با خدا را میپسندد و خداوند نیز لقای او را میخواهد، ولی انسان کافر موقع احتضار وقتی از عذاب خداوند و عقوبت او مطلع میگردد، بیش از هر چیز آیندهاش را بد میداند و نسبت به آیندهاش ناخوشایند است، لذا دیدار با خدا را نمیپسندد و خداوند نیز دیدار با وی را نمیخواهد.)
اینجاست که بنده صالح از تشییع کنندگان میخواهد هرچه زودتر او را به خاک بسپارند تا سریعتر از نعمتهای خداوند بهرهمند شود، ولی انسان شوم و بد عمل از رفتن به سوی گورستان هراس دارد و بر سر و روی خود میزند. در صحیح بخاری و سنن نسائی حضرت ابو سعید خدری رضی الله عنه اینگونه از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت میکند: (أَنَّ رسولالله صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ قَالَ إِذَا وُضِعَتْ الْجِنَازَةُ وَاحْتَمَلَهَا الرِّجَالُ عَلَى أَعْنَاقِهِمْ فَإِنْ کانَتْ صَالِحَةً قَالَتْ قَدِّمُونِی وَإِنْ کانَتْ غَیرَ صَالِحَةٍ قَالَتْ یا وَیلَهَا أَینَ یذْهَبُونَ بِهَا یسْمَعُ صَوْتَهَا کلُّ شَیءٍ إِلَّا الْإِنْسَانَ وَلَوْ سَمِعَهُ صَعِقَ) فتح الباری 3/184. نسائی کتاب جنائز باب سرعة فی الجنائز 4/41.
(رسولالله صلی الله علیه وسلم فرمود: هرگاه جنازه گذاشته شود و مردان آنرا روی دوشهای خود حمل میکنند، اگر نیکوکار باشد، میگوید: مرا زودتر به جلو ببرید و اگر بد عمل و بدکار باشد، میگوید: وای بر من، مرا کجا میبرید، جز انسان تمام موجودات این صدا را میشنوند و اگر انسانها آن را بشنوند بیهوش میگردند). بخاری کتاب جنائز باب قدمونی.
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.
دکتر عمر سلیمان اشقر
منبع: کتاب "قیامت صغری و قیامت کبری"؛ دکتر عمر سلیمان اشقر.
عصر اسلام
IslamAge.com
|