|
تاریخ چاپ : |
2024 Dec 03 |
www.islamage.com |
لینک : |
عـنوان : |
خلافت وليد بن عبدالملک (86 -96 هجری) | |||
1)- اسم، كنيه و خلاصهای از زندگی او
او وليد پسر عبدالملک پسر مروان بن حکم بود، کنیه اش ابو العباس بود، هنگامی که پدرش در قید حیات بود، با او بیعت کرده شد. قدی بلند، و رنگ صورتش گندمگون بود، و هیکلش زشت به نظر می رسید، پیری و فرسودگی بر او نمایان بود. مال دوست و دنیا دوست بود، وعلمش اندک و قلیل بود. اهتمامش بیشتر به ساخت و ساز و بناء کردن بود، مسجد جامع بنی امیه بدست او ساخته شد، و مسجد رسول الله صلی الله علیه و سلم را توسعه داد. دوران خلافت عبدالملک، را عصر طلایی دولت اموی می نامند، رزق و روزی در بلاد افزایش یافت، بلاد اندلس وسند و ماوراء النهر به دست مسلمین فتح شد. خود او نیز در عهد پدرش، بارها در غزوات علیه روم شرکت داشت، اما این غزوات نفعی چندانی عاید آنها نکرد. بلکه مقدماتی برای فتوحات این عصر بود. ولید بن عبدالملک فریضه حج را انجام داد، و هر سه روز، یکبار قرآن را ختم می کرد؛ گفته و در رمضان 17 بار قرآن را ختم می کرد. در او ابهت و جبروت ملوکیت دیده می شد، به فقراء و ایتام و درماندگان رسیدگی داشت، و اوضاع آنها را مورد بررسی قرار می داد. وقتي عبدالملك بن مروان ، در سال 86 هجری دار فانی را وداع گفت، فرزندش ولید، امور خلافت را برعهده گرفت. 2)- مهمترین کارها در عهد ولید بن عبدالملک: أ)- توسعه مسجد نبوی: همان طور که گفتیم، ولید بن عبدالملک از مشهور ترین خلفاء بنی امیه، در ساخت و ساز، و عمران بوده است. مورخان او را مهندس بنی امیه می دانند. ولید بن عبدالملک بعد از به خلافت رسیدنش، اراده کرد تا مسجد رسول الله صلی الله علیه و سلم، در حدی وسیع و بزرگ توسعه دهد، او در توسعه مسجد، اتاق امهات المؤمنین و اتاق فاطمه و اتاق عائشه -رضی الله عنهن- را جزء مسجد قرار داد. در آن زمان دیوار بعضی از این حجره ها به خاطر قدیمی بودن، در حال ریزش و فروپاشی بودند. وقتی این خبر به گوش والی مدینه عمر بن عبدالعزیز رسید، او فقهاء مدینه را جمع کرده، و آنها را از عمل ولید در توسعه مسجد نبوی با خبر ساخت. فقهاء مدینه مخالف هر نوع تخریب در حجره های امهات المرمنین بودند، آنها بر این بودند، که این اتاق ها باید باقی بماند، تا حجاج و زائران، از آن درس عبرت گرفته، وزهد و ورع رسول الله صلی الله علیه و سلم را با چشمان خود ببینند. و اجازه دادند، بگونه ی تعمیرشود، که فقط از تخریب باز ماند. در همین حال عمر بن عبدالعزیز که والی مدینه بود، به ولید بن عبدالملک نامه نوشت، و او را از فتوای فقهاء با خبر ساخت. و نقل شده است که سعید بن مسیب مخالف داخل کردن حجره عائشه به درون مسجد بود، ترس از اینکه، مبادا قبر را به عنوان مسجد بگیرند. همچنین ولید به عمر بن عبدالعزیز دستور داد، تا طرق و راهای مدینه را برای رفت و آمد هموار سازد؛ و در مدینه چاه ها و منبع هایی برای تأمین آب آن حفر کند. ب) - بنای مسجد اموی در دمشق: ابن کثیر می گوید: در سال 96 هجری، بنای مسجد جامع اموی به دست بانی آن ولید بن عبدالملک پایان یافت. در اصل این مکان در قدیم معبد یونانیان بود، سپس نصاری بعد از غلبه کردن بر بلاد شام، آن معبد را به کلیسا تبدیل کردند، تا اینکه مسلمین وارد این منطقه شدند، و مردم دمشق به دین اسلام گرویدند. و در عهد ولید بن عبدالملک این کلیسا بازسازی شده و به مسجد تبدیل شد. ولید دستور داد: تا هر نوع آثار مسیحیت که در کلیسا باقی مانده بود، از آنجا خارج سازند، او در مقابل این کار، عطایای با ارزشی به نصاری داد، و آنها را راضی ساخت.ولید برای ساخت این مسجد، مهندسین و کارگران زیادی به کار گرفت. ج)- ساخت بیمارستان و درمانگاه در عهد ولید بن عبدالملک خلیفه، ولید بن عبدالملک، اولین کسی بود، که مکانی خاص مجروحین و زخمی شدگان بنا کرد، این مکان، که شبیه بیمارستان امروزی بود، زخمی شدگان تحت مداوا و معالجه قرار می گرفتند. مورخان و تاریخ نویسان بر این اتفاق کردند، که او اولین کسی بود، که بیمارستان را در بلاد اسلامی بنا کرد، ولید هزینه مداوا و معالجه ی مساکین و فقراء را نیز تأمین می کرد، و برای این کار، افرادی را مسئول قرار داده بود. اولین بیمارستان دولت اموی در سال 88 هجری ساخته شد. 3)- ولید بن عبدالملک و قرآن کریم یکی از ویژگیهای خلفاء اموی، اهتمامشان به تلاوت و خفظ قرآن بود، و هر چند وقت، آن را ختم می کردند. ولید هم یکی از آنها بود، که حب قرآن و تلاوتش در دلش جا گرفته بود. و هر سه روز یک بار قرآن را ختم می کرد. از ابراهیم بن أبی عبلة روایت شده است: که فرمود: رحمه الله الولید، امثال او کجا هستند؟ مسجد دمشق را بنا کرد؛ به من قطعه های از نقره عطا کرد، تا به قراء بیت المقدس بدهم. 4)- أم البنین همسر ولید بن عبدالملک ام البنین دختر عبدالعزیز بن مروان، و خواهر عمر بن عبدالعزیز، یکی از زنان نمونه و صالح در آن عصر به شمار می رفت. ابوزرعه می فرماید: ام البنین دائما زبانش مشغول به ذکر الله، و قلبش متصل به کتاب الله بود، صحبگاه و شامگاه مشغول تلاوت قرآن بود. او در تلاوت قرآن با همسرش ولید مسابقه می داد. ابن جوزی-رحمه الله- در باره ام البنین می گوید: او در هر جمعه برده ی را در راه خدا آزاد می کرد. ورع و خوف این تابعی، در حد بسیار بالا بود، هر مال و هدیه ی را قبول نمی کرد، در آن می نگریست، که آیا آن از راه حلال به دست آمده است یا حرام! او در جود و کرم هم از دیگران سبقت گرفته بود، و هر چند وقت زنان را به خانه ی خود دعوت می کرد، و به آنها لباس های زیبا و عطایای با ارزش می داد. ام البنین، بخل را مذمت می کرد، و در مذمت شان اشعاری از او نقل شده است. 5) فتوحات درعهد ولید بن عبدالملک محمود شاکر در کتاب تاریخ اسلامی می گوید: فتوحات در عهد ولید بن عبدالملک بسیار عظیم بوده است، و نمی توان آن را مقایسه کرد، مگر با عهد عمر بن خطاب و عثمان بن عفان رضی الله عنهما. این فتوحات در جهت های مختلفی ادامه داشته است. أ) - فتوحات جبهه ی غربی مسلمین در جبهه ی غربی با بلاد روم، جهاد می کردند، و فرماندهی آن بر عهده مسلمة بن عبدالملک بود، مسلمون در این جبهه فتوحاتی کسب کرده، و توانستند تا آن روز،یعنی سال 93 هجری، خود را به خلیج قسطنطنیه برسانند. از طرف دیگر در جهاد از طریق دریا، دو جزیره ی صقلیه و میورقه، در سال 89 هجری فتح کردند، و پرچم اسلام را در آن بر افراشتند. باز در همین جبهه، مسلمین توانستند به فرماندهی موسی بن نضیر، فتوحات مهی را در افریقا و اراضی مغرب بدست آورند؛ بلاد "بربر" در همان ایام توسط مسلمین به دین اسلام مشرف شدند. مسلمین در مدت بسیار کوتاهی عدل و امنیت را در افریقا و بلاد مغرب برقرار ساختند، رفتار و اخلاق آنها، جاذبه ی عجیبی داشت، و سبب شد، تا قشرهای و نژاد های مختلف، فوج فوج و گروه گروه به دین اسلام نائل شوند. هدف والای آنها که نشر دین اسلام، و کسب رضای سبحانه و تعالی بود، آنها را به قله ی افتخار و عزت رساند. ب) فتح اندلس و تلاشهای طارق بن زیاد و موسی بن نضیر فتح اندلس یکی از افتخارات بزرگ دولت اموی، و در رأس آن، ولید بن عبدالملک است، که این فتح بزرگ در عهد او صورت گرفت. داستان فتح اندلس، و رشادتهای لشکر مسلمین، از جمله طارق بن زیاد، نسل به نسل، و سینه به سینه به آیندگان منتقل شده است، تا قدرت و اقتدار اسلام در دل نسل های آینده باقی بماند. ان شاء الله به خاطر اهمیت این فتح، ما آن را در یک مقاله ی جداگانه مورد بررسی قرار می دهیم. و در اینجا فقط اشاره کلی به این فتح می کنیم. موسی بن نضیر بعد از فتح بلاد افریقا و مغرب، از حرکت باز نیایستاد، و مقدمات فتح بلاد اندلس را فراهم کرد، او با انتشار دادن دین اسلام و عمل جهاد در راه خدا توانست، از بلاد تازه مسلمان شده، نیروهای زیادی را جذب سپاه مسلمین سازد. فساد و ظلم حکام در بلاد اندلس، سبب شد، تا انگیزه فتح در موسی بن نضیر بیشتر شود، او برای شروع این فتح در طی نامه ی از ولید بن عبدالملک اجازه گرفت. موسی بن نضیر بعد از رسیدن پاسخ، از جانب ولید؛ به طارق بن زیاد که مولای (به دست او آزاد شد.) و یکی از نیروهای مخلص او بود، دستور داد تا برای فتح بلاد اندلس حرکت کند. طارق بن زیاد با لشکرش بر کشتی سوار شده، و از "سبته" به سوی جزیره ی خضراء حرکت کرد؛ سپس بر کوهی که امروز به اسم "جبل الطارق" می خوانند، بالا رفته، و در آنجا لشکر خود را صف آرایی کرد. همراه او تقریبا 12000 جنگجو بودند که اکثر انها ازبلاد بربر بودند، ناگفته نماند که خود طارق بن زیاد نیز بربری بود. طارق در بالای کوه برای لشکر خود، خطبه ی بلیغی ایراد کرد، و آنها را به ثبات و شجاعت در میدان نبرد تشویق کرد. سخنان بلیغ او در روحیه ی سپاه مسلمین تاثیر زیادی گذاشت، سپس از کوه پایین آمده و توانستند این جزیره را فتح کنند. ذریق حاکم وقت، وقتی از غزوات طارق با خبر شد، بیش از صد هزار جنگجو، را آماده ی مقابله با او ساخت؛ از طرف دیگر وقتی طارق متوجه آمادگی آنها شد، به موسی بن نضیر نامه نوشت، و از او طلب کمک کرد. موسی بن نضیر در پی طلب طارق، 5000 جنگجوی دیگر، را عازم جهاد کرد، او دو نفر که، از جعرافیای منطقه آشنایی کامل داشتند، را برای طارق بن زیاد فرستاد. طارق با ایمان قوی و جهد بسیار توانست، در کنار رودخانه "لکه" بر ذریق غلبه کند، و او را شکست دهد. او بعد از شکست ذریق به شهر "استجه" رفته، و آنجا را نیز به تصرف خود در آورد. بعد از این فتوحات جیش های مسلمین به قسمتهای مختلف تقسیم شده، و به سوی شهرهای قرطبه، مالقه، تدمیر، طلیطله و ... روانه شده، و معظم آنها را فتح کردند. موسی بن نضیر در رمضان سال 93 هجری همراه با جمعی زیاد، وارد شهر "ابن سلیم" شده و آنجا را فتح کرد؛ سپس به سوی "قرمونه" که یکی از زیباترین شهرهای اندلس بود؛ حرکت کرده، و آنجا هم در شب فتح کردند. لشکر اسلام به همین ترتیب شهر های "اشبیله" و "مارده" را در سال 94 هجری فتح کردند . و بدینوسیله جمیع بلاد اندلس، و شمال افریقا، یکی پس از دیگری فتح شد. و لشکر اسلام تا وسط اروپا جلو رفت. هیچ چیز مانند ایمان والای فرماندهان ارتش، در این فتح تأثیر گذار نبود. مسلمانان در این فتح عظیم غنائم بزرگی از جواهرات و یاقوت و طلا و نقره و ... به دست آوردند. ج)- فتح بلاد ما وراء النهر و بلاد سند مسلمانان در جبهه شرقی نیز مشغول جهاد بودند، اصلا جهاد و نشر دین اسلام با خون و گوشت آنها یکی شده بود، هیچ هدفی جزء انتشار توحید و یکتاپرستی، و رضایت سبحانه و تعالی نداشتند. لشکر مسلمین در بلاد ما وراء النهر در طی سالهای 87 تا 96 مشغول جهاد در راه خدا بودند، اکثر بلاد ماوراء النهر در طی این سالها، به دست مسلمین فتح شده، و عدل و امنیت و طمأنینه در آن بلاد بر قرار شد. رهبری این جبهه بر عهده قتیبه بن مسلم الباهلی بود. مسلمین در این پیشروی تا مرز چین جلو رفته؛ و دولت چین را به ترس و هراس انداختند از طرف دیگر محمد بن القاسم الثقفی با کشتن "داهر" پادشاه بلاد سند، توانست در طی سالهای 90 تا 94 هجری ، اکثر آن مناطق را فتح کرده، و پرچم اسلام را در آنجا بیافرازد. 6)- وفات ولید بن عبدالملک: ولید بن عبد الملک در طی ایام خلافتش، که بیشتر از 10 سال تجاوز نکرد، موفقیتهای بزرگی کسب کرد. مورخان عصر او را طلایی می نامند. در این عصر دولت اموی در اوج پیشرفت خود قرار گرفته بود و حرکتهای عمرانی و حضاری به نحو احسن، رو به رشد بود. دروس و حلقات درس در مساجد رو به فزونی بود. سر انجام ولید بن عبدالملک بعد از کسب این همه افتخارات در عصرش، در 15 جمادی الآخر سال 96 هجری مصادف با 715 میلادی دار فانی را وداع گفت. پایان خلافت ولید بن عبدالملک
7) - نقشه ی جعرافیای بلاد اسلامی در این عصر، و عکسی از مسجد جامع اموی
ترجمه و تحقیق : أبو أنس سايت عصر اسلام مراجع و مصادر : 1 -الدولة الأموية_ تألیف دکتر علی محمد صلابی2- سير أعلام النبلاء - تأليف : الذهبي - تحقيق شعيب الأرناؤوط3- سایت موسوعة الأسرة المسلمة التاریخ الإسلامی- موسوعة الحرة - اسلام أون لاین4- تاريخ الإسلام السياسي والديني والثقافي والاجتماعي - تألیف : دکتر حسن ابراهيم حسن 5- البدایة و النهایة - ابن کثیر 6- التاریخ الإسلامي - تأليف محمود شاكر |