|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 21 |
www.islamage.com |
لینک : |
عـنوان : |
گردن نهادن يمنيها در برابر شريعت و حكومت اسلام |
بسم الله الرحمن الرحیم
پس از پايان جنگهاي خلافت اسلامي با جريان ارتداد، تمام يمن در برابر حكومت اسلام به مركزيت مدينهي منوره تسليم شد و يمن به سه بخش اداري تقسيم گرديد: صنعاء، جند و حضرموت. سنجه و تراز تقسيم ادري يمن، تنها، معيارهاي ايماني (تقوا، اخلا صلی الله علیه وسلم و عمل صالح) بود و در تعيين كارگزاران و رؤساي مناطق، مسايل قبيلهاي كنار زده شد و مورد توجه قرار نگرفت. يمن، از انواع شرك اعم از شرك اعتقادي و شرك گفتاري و كرداري پاك شد و اهل يمن دانستند كه جايگاه نبوت، بسي والاتر و فراتر از آن است كه كسي، آن را ابزار رسيدن به اهداف و اغراض شخصي خود قرار دهد.( الخلافة الراشدة و الخلفاء الراشدون از يوسف علي، ص39) اهل يمن باورشان شد كه ايمان، هيچگونه پيوستگي و ارتباطي با اغراض و طمعورزيهاي فردي ندارد و اصلاً اسلام، با جاهليت، سازگار نيست. اين شناخت براي مرتدها، پس از آن حاصل شد كه خون زيادي به زمين ريخت و بسياري از دو طرف (مسلمانان و مرتدها) كشته شدند. خيلي از مرتدها، دوباره به آغوش اسلام بازگشتند و در زمان خلافت عمر فاروقt در صف جهاد و مجاهدان قرار گرفتند. در جريان جنگ با مرتدها، برخي از آنان كه بر اسلام ثبات ورزيدند، فرماندهان جهادي فرخنده و كارآزمودهاي بار آمدند كه بعدها در فتوحات اسلامي و عمران و آبادي شهرهاي جديد، نقشي مهم و اساسي ايفا كردند. از آن دست فرماندهان ميتوان به كساني چون: جرير بن عبدالله بجلي، ذيكلاع حميري، مسعود عكي و جرير بن عبدالله حميري و… اشاره كرد. نقش هر يك از اينها در فتوحات اسلامي و عمران و آبادي شهرهايي مانند كوفه و بصره در عراق و فسطاط در مصر، مهم و اساسي بوده است. البته نبرد با مرتدها، پرورش قاضيان و كارگزاران شايستهاي چون حشك عبدالحميد، سعيد بن عبدالله اعرج و شرحبيل بن سمط كندي و… را در يمن و جاهاي ديگر به دنبال داشت. اهل يمن در برابر اسلام و خلافت اسلامي گردن نهادند و بعدها هنگامي كه از سوي خليفه به جهاد فراخوانده شدند، با ميل و رغبت تمام فرمان خليفه را پذيرفتند و به ميادين جهاد شتافتند. آنان در جريان ارتداد، آنقدر پرورش يافتند كه به خليفه و حكومت اسلامي اطمينان يابند و در نتيجه بهترين سربازان و ناصران اسلام و مسلمانان شوند و يمن، امن و آرام گردد.( اليمن في صدر الإسلام، ص291)
و صلی الله و سلم علی محمد و علی آله و اصحابه الی یوم الدین منبع: کتاب ابوبکر صدیق، محمد علی صلابی
سایت عصر اسلام |