تاریخ چاپ :

2024 Nov 23

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

عوامل برجستگي شخصيت ابوبكر رضی الله عنه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

عوامل و زمينه‌هاي شهرت و برتري ابوبكر رضی الله عنه  عبارتنداز:

1ـ نسب‌شناسي و آگاهي از نسب و تبار افراد

ابوبكر رضی الله عنه ، يكي از نسب‌شناسان و تاريخ‌دانان عرب بود؛ وي، در اين زمينه توانايي و دانش چشم‌گيري داشت كه او را در رتبه‌ي استادي نسب‌شناساني چون عقيل‌ بن‌ ابي‌طالب قرار داده‌ بود. او، در اين پهنه، از مزيت و امتيازي برخوردار بود كه او را در دل عرب‌ها، محبوب و دوست‌داشتني مي‌كرد؛ آن امتياز، اين بود كه وي، هرگز بر نسب و تبار كسي خرده نمي‌گرفت و بر خلاف ديگران، از نسب و تبار مردم عيب‌جويي و عيب‌گويي نمي‌كرد.

 ابوبكر رضی الله عنه  بيش از ساير قريشيان، از اصل و نسب آن‌ها آگاه بود و خوب و بد هر تباري را مي‌دانست.

 در اين‌باره عايشه ‌رضي‌الله‌عنها مي‌گويد: رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم فرموده‌اند: (إنّ أبابكر أعلم قريش بأنسابها) يعني: «ابوبكر رضی الله عنه ، داناترين فرد قريش در برشماري و توصيف اصل‌ و ‌نسب قريش مي‌باشد.».(مسلم(2410)- طبراني در الكبير به شماره‌ي (3582))

 

2ـ تجارت و بازرگاني

ابوبكر رضی الله عنه ، پيش از ظهور اسلام تاجر بود؛ وي، به قصد تجارت به بصري در سرزمين شام و سرزمين‌هاي ديگري سفر كرده‌است. سرمايه‌ي تجاري او، چهل هزار درهم بود؛ او، چنان سخاوتمندانه از ثروتش بذل و بخشش مي‌كرد كه در دوره‌‌ي جاهليت نيز به سخاوت و بخشندگي معروف و مشهور شده بود.

 

3ـ عزت و احترام ابوبكر در نزد ديگران

ابن‌اسحاق در سيرتش چنين نگاشته كه خويشاوندان ابوبكر رضی الله عنه ، دوستش داشتند و همواره به فضيلت و جايگاه والاي او و هم‌چنين اخلاق سترگش اعتراف مي‌كردند. هنگامي كه ابوبكر رضی الله عنه  به قصد هجرت، از مكه بيرون شد، با شخصي به نام ابن‌دغنه ملاقات كرد؛ او، كه ابوبكر رضی الله عنه  را مي‌شناخت، چنين گفت: «تو، به خوبي پيوند خويشاوندي را بر قرار داري و در سختي‌هاي ناگوار، ديگران را يازي مي‌ر‌ساني؛ به آسيب‌ديدگان و بلازده‌ها كمك مي‌كني و همواره، كارهاي نيك و شايسته انجام مي‌دهي.»( بخاري، شماره‌ي3905)

 ابن‌حجر رحمه الله پيرامون گفته‌هاي ابن‌دغنه درباره‌ي ابوبكر رضی الله عنه ، چنين مي‌گويد: «اين از مناقب، فضايل و افتخارات ابوبكر رضی الله عنه  مي‌باشد كه ابن‌دغنه، سردار قبيله‌ي قاره، ابوبكر رضی الله عنه  را به همان ويژگي‌هايي توصيف كرده كه خديجه‌ي كبري رضي‌الله‌عنها، درباره‌ي رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم به هنگام بعثت آن حضرت، گفته‌ است؛ سخنان ابن‌دغنه درباره‌ي ابوبكر رضی الله عنه  و گقته‌هاي خديجه ‌رضي‌الله‌عنها درباره‌ي رسول‌خداص، بي‌آن‌كه با هماهنگي و يا هم‌دستي قبلي باشد، هم‌سان و يك‌نواخت شد. همين، بيان‌گر نهايت آراستگي و فضيلت ابوبكر مي‌باشد؛ چراكه ويژگي‌هاي رسول‌اكرمص، هميشه برترين و كامل‌ترين صفات بوده‌است.

4 ـ ابوبكر رضی الله عنه ، پيش‌از اسلام نيز شراب ننوشيد

ابوبكر رضی الله عنه ، در دوره‌ي جاهليت پيش‌ا زاسلام، پرهيخته‌ترين و پاكدامن‌ترين مردم بود. پرهيز ابوبكر رضی الله عنه  از شهوات و پستي‌ها به حدي بود كه پيش‌از اسلام نيز، شراب را بر خود حرام كرده‌ بود. عايشه‌رضي‌الله‌عنها مي‌گويد: «ابوبكر رضی الله عنه ، شراب را خود حرام كرده بود؛ او، نه در دوره‌ي جاهليت و نه در زمان ظهور اسلام، شراب ننوشيد. دليل‌اين‌كه، ابوبكر رضی الله عنه  شراب را بر خود حرام كرد، اين است كه يك بار مرد مستي را ديد كه دستش را در كثافت فرو مي‌بُرد و به دهانش نزديك مي‌كرد، آن را مي‌بوييد و باز مي‌گرداند؛ ابوبكر رضی الله عنه  با ديدن آن صحنه، گفت: او نمي‌داند كه چه مي‌كند؟ و بدين ترتيب شراب را بر خود حرام نمود.» در روايت ديگري از عايشه‌ رضي‌ الله‌ عنها آمده‌است: ابوبكر و عثمان رضي‌الله‌عنهما، در دوره‌ي جاهليت شراب‌نوشي را بر خود حرام كرده بودند. شخصي از ابوبكر رضی الله عنه  پرسيد: «آيا پيش‌از اسلام، شراب نوشيده‌اي؟» فرمود: «پناه بر خدا» گفت: چرا؟ ابوبكر رضی الله عنه  فرمود: «من همواره به فكر حفظ آبرو و حيثيت خود بوده‌ام؛ چراكه هر كس، شراب بنوشد، آبرو و حيثيتش را در معرض نابودي قرار مي‌دهد.» اين گفتگو، به گوش رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم رسيد؛ آن حضرت صلی الله علیه وسلم دوبار فرمود: «ابوبكر راست گفته است.»

5 ـ ابوبكر رضی الله عنه  ، در دوره‌ي جاهليت، براي بت سجده نكرد

ابوبكر رضی الله عنه  هرگز براي بتي سجده نكرده‌است. خود ابوبكر رضی الله عنه  درميان جمعي از صحابه فرمود: «هرگز براي بتي سجده نكردم؛ وقتي كه اندكي بزرگ شدم، پدرم، دستم را گرفت و به اتاقكي برد كه در آن تعدادي بت بود و رو به من كرد و گفت: اين‌ها، خدايان تو هستند و مرا تنها گذاشت و رفت. من نزديك بت رفتم و گفتم: من، گرسنه‌ام؛ به من غذا بده و پاسخم را نداد. گفتم: برهنه‌ام، پس به من لباس بده و باز هم پاسخي نشنيدم؛ سنگي روي بت انداختم كه بت به جلو افتاد.»

آري! اين‌چنين فكر روشن، خوي پسنديده و سرشت سالم و آگاه، ابوبكر رضی الله عنه  را فراتر از هر عمل و منش جاهلانه‌اي قرار داد كه كرامت و مقام والاي انساني را خدشه‌دار مي‌كند و با فطرت سالم، سازگاري ندارد و با عقل درست و كمال راستين و حقيقي، در تناقض است. بنابراين از چنين كسي، جاي شگفت و تعجب نيست كه با اين منش و اخلاق سترگش به قافله‌ي دعوت حق بپيوندد و بلكه در رأس آن قرار گيرد و با مسلمان شدن، برترين شخ صلی الله علیه وسلم پس از رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم گردد. رسول‌اكرم صلی الله علیه وسلم فرموده‌اند: (خياركم في الجاهليةِ خيارُكم في الإسلامِ إذا فقهوا) يعني: «بهترين شما در دوره‌ي جاهليت، بهترين شما در دوره‌ي اسلام هستند بدان‌گاه كه دانشمند و فقيه گردند.»

استاد رفيق‌العظم درباره‌ي زندگاني ابوبكرصديق رضی الله عنه  چنين گفته‌است: واقعاً جاي تعجب است كه شخصي درميان بت‌ها پرورش يابد و بدون وجود رهنما و رهبری، اين‌چنين با اراده‌ي قلبي و وجدان خويش، بدون پروا، پرهيخته و جوان‌مرد باشد و به چنين جايگاه پرفضيلتي دست يابد؛ به شايستگي و با تمام وجود و از ته قلب، از اسلام استقبال نمايد و نخستين مؤمن به پروردگار هدايت‌گر، شود و خيلي زود، اسلام را بپذيرد و بيني متكبران و سركشان را به خاك بمالد و زمينه‌هاي ره‌يابي و هدايت‌يافتگي به دين استوار الهي را فراهم كند؛ آري، او، راهِ ره‌يابي به دين استوار الهي را نشان داد و چنان، الگويي است كه اگركسي، راه او را بپيمايد و به رشته‌ي محكم و استوار او درآويزد، ريشه‌هاي رذالت و پستي از وجودش، كنده و ريشه‌كن مي‌گردد.( أشهر مشاهير الإسلام (1/12))

آفرين و مرحبا بر ابوبكرصديق رضی الله عنه  كه پيش‌از ظهور اسلام و در دوره‌ي جاهلي و در جامعه‌ي قريش، داراي ارزش‌هاي والا و اخلاق ستوده و نهاد و سرشتي نيكو بود كه اهل مكه را بر آن داشت تا به تهور وتقدم وي در عالم اخلاق، ارزش‌ها و نمونه‌ها و الگو‌هاي اخلاقي و رفتاري، گواهي دهند.ابوبكر رضی الله عنه  آن‌چنان بزرگ و نيكو‌نهاد، بود كه هيچ يك از قريشيان بر او خرده نگرفت و آن‌گونه كه بر مؤمنان ضعيف، عيب‌جويي مي‌كردند، بر او عيبي نگرفته و خوارش نداشته‌اند. قريشيان، تنها عيب و خرده‌اي كه به گمان خودشان بر ابوبكر رضی الله عنه ، گرفتند، اين بود كه او، به خدا و رسولش ايمان آورد.

 

و صلی الله و سلم علی محمد و علی آله و اصحابه الی یوم الدین

منبع: کتاب ابوبکر صدیق، محمد علی صلابی


 

سایت عصر اسلام

IslamAge.Com