تاریخ چاپ :

2024 Sep 08

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

مهمان‌نوازي ابوبكر رضی الله عنه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

عبدالرحمن بن ابوبكر رضي الله عنهما مي‌گويد: اصحاب صفه، مردماني فقير بودند. يك بار رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: «كسي كه غذاي دو نفر را دارد، سه نفر را مهمان كند و كسي كه غذاي چهار نفر را دارد، پنج نفر را با خود ببرد».

 ابوبكر رضی الله عنه  سه نفر را با خود به خانه آورد. ابوبكر رضی الله عنه  به خاطر محبت وافرش با رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم شب را با آن حضرت گذراند و چون پاسي از شب گذشته بود، به خانه آمد. همسر ابوبكر رضی الله عنه  گفت: «چه چيزي مانع آمدن تو به نزد مهمانانت شد؟» ابوبكر رضی الله عنه  فرمود: «مگر به آنان شام نداده‌اي؟» همسرش گفت: «برايشان غذا بردند، اماآن‌ها شام نخوردند و منتظر ماندند تا تو بيايي.» عبدالرحمن رضی الله عنه  مي‌گويد: پنهان شدم كه مبادا ابوبكر رضی الله عنه  دعوايم كند؛ اما دعوايم كرد و مرا تنبل و نادان خواند كه غذاي مهمانان را نداده بودم. ابوبكر رضی الله عنه  به مهمانان گفت: «بخوريد، نوش جانتان؛ ببخشيد كه از حلاوت افتاديد.» بعد سوگند ياد كرد كه خودش از آن غذا نخورد. اما مهمان‌ها نيز قسم خوردند تنها در صورتي كه ابوبكر رضی الله عنه  شام بخورد، آنان نيز شام خواهند خورد. ابوبكر رضی الله عنه  گفت: «اين قسم از جانب شيطان بود» و سپس از اهل خانه خواست تا غذا را بياورند و با مهمان‌ها شروع به خوردن كرد. به خدا سوگند، هيچ لقمه‌اي برنمي‌داشتيم مگر آن‌كه از پايين بيش‌تر مي‌شد؛ به هر حال همه، سير شدند و غذا از اولش هم بيش‌تر شده بود. ابوبكر رضی الله عنه  نگاهي به غذا انداخت و چون ديد كه از اولش بيش‌تر است، خطاب به همسرش گفت: «‌اي ام‌رومان! اين چيست؟!‌» ام رومان با شادي و مسرت زياد گفت: «‌قطعاً اين غذاها از اولش نيز بيش‌تر است.» ابوبكر رضی الله عنه  لقمه‌اي ديگر خورد و غذا را نزد رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم برد. ما، دوازده دسته شديم و با هر كدامشان تعداد ديگري نيز بودند كه تنها خداوند، تعدادشان را مي‌داند و همه از آن غذا سير خوردند.( مسلم، كتاب الأشربة، شماره‌ي2057)

آموزه‌ها و درس‌هاي اين ماجرا

1ـ اشتياق وافر ابوبكر صديق رضی الله عنه  به مهمان‌نوازي و عمل كردن به آيات و احاديثي كه به اكرام مهمان، تشويق مي‌كنند:

« فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ »(ذاريات:27)

يعني: «پس غذا را نزديك ايشان گذاشت و گفت: آيا غذا نمي‌خوريد؟»

رسول اكرم صلی الله علیه وسلم نيز فرموده‌اند: (مَن كانَ يُؤْمنُ باللهِ و اليومِ الآخِرِ فَلْيُكْرِمْ ضيفَهُ) يعني: «هر كس به خدا و روز آخرت ايمان دارد، مهمانش را گرامي بدارد.»( مسلم (3/1353))

2ـ در اين داستان، كرامتي براي ابوبكر صديق رضی الله عنه  نمايان مي‌گردد كه در غذا آن‌چنان فزوني و بركتي مي‌افتد كه تعداد زيادي از آن سير مي‌خورند و حتي غذا از اولش هم بيش‌تر مي‌شود. اين كرامت، به بركت پيروي و اتباع هميشگي ابوبكر رضی الله عنه  از رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم نصيب وي مي‌گردد و همين نكته، نشان مي‌دهد كه ابوبكر رضی الله عنه  از اولياي خدا است؛ همان دوستان و اوليايي كه هميشه به رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم اقتدا مي‌كنند و همواره به اوامر و نواهيش توجه مي‌نمايند؛ خداوند متعال، نيز دوستانش را با فرشتگان ياري مي‌رساند و در قلوبشان، نور و روشني مي‌افكند و به آنان كراماتي مي‌بخشد كه با آن، ايشان را گرامي مي‌دارد.( الفتاوي (11/152))

3ـ عايشه‌ي صديقه رضي الله عنها مي‌گويد: ابوبكر رضی الله عنه  هرگز سوگند خود را نشكسته بود، تا آن‌كه خداي متعال، حكم كفاره‌ي قسم را نازل فرمود؛ خود ابوبكر رضی الله عنه  چنين گفته است كه: «اگر درباره‌ي چيزي سوگند ياد كنم و بهتر را در غير آن قسم ببينم، همان بهتر را اختيار مي‌كنم و كفاره‌ي سوگندم را مي‌دهم.»( سنن بيهقي (10/34)؛ نگاه كنيد به موسوعة فقه ابي‌بكر، ص240)

 بنابراين عادت ابوبكر رضی الله عنه  بر اين بود كه هرگاه سوگند ياد مي‌كرد و بعد به اين نتيجه مي‌رسيد كه بايد قسمش را بشكند،همين كار را مي‌كرد و كفاره مي‌داد. در اين قصه چنين آمده بود كه ابوبكر رضی الله عنه  ابتدا سوگند ياد كرد كه از شام آن شب نخورد؛ اما به خاطر مهمانانش، قسمش را شكست تا به خاطر اكرام آنان، به همراهشان شام بخورد. و در روايات ديگر آمده است كه ابوبكر كفاره‌ي قسمش را ادا نمود.

 

و صلی الله و سلم علی محمد و علی آله و اصحابه الی یوم الدین

منبع: کتاب ابوبکر صدیق، محمد علی صلابی

 

 


سایت عصر اسلام

IslamAge.Com