تاریخ چاپ :

2024 Nov 23

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

حسن بن علي رضی الله عنه در دوران خلافت عثمان بن عفان رضی الله عنه

بسم الله الرحمن الرحیم

عثمان رضی الله عنه  از همان آغاز دعوت اسلامي، رابطه‌ي عميقي با اين دعوت داشت و از اينرو هيچ نكته‌ي بزرگ و كوچكي از رهنمودهاي نبوي را از دست نداد و پس از آن نيز در دوران خلافت شيخين، هيچ مسأله‌اي از او پوشيده نماند. به عبارتي عثمان رضی الله عنه  با هيچ يك از زيرساختهاي حكومت اسلامي ناآشنا نبود و نظام تربيتي و آموزشي عثمان بن عفان رضی الله عنه  و بلكه همه‌ي صحابه رضی الله عنهم  ، قرآن كريم بود كه از سوي پروردگار جهانيان نازل شده است. چنانچه مؤثرترين عاملي كه شخصيت عثمان بن عفان رضی الله عنه  را شكل داد و داشته‌هاي دروني وي را جلا بخشيد و توان و نيرويش را برانگيخت و روح و روانش را پيراسته ساخت، مصاحبت با رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم  و شاگردي در مكتب آن حضرتص بود. چراكه عثمان رضی الله عنه  پس از پذيرش اسلام، در مكه و نيز پس از هجرتش به مدينه، همواره در كنار پيامبر اكرمص بود و روان و شخصيت خود را سر و سامان بخشيد و با حضور پيوسته و هميشگي در درسهاي رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم  ، علوم و معارف بسياري را از معلم و هدايتگر بشريت فرا گرفت. عثمان رضی الله عنه  از آن جهت از حضور در غزوه‌ي بدر، باز نماند كه عمداً طفره رفته يا قصد گريز از جنگ را داشته باشد؛ چنانچه برخي كوشيده‌اند تا چنين تهمت ناروايي را بر عثمان رضی الله عنه  وارد كنند. عثمان رضی الله عنه  به هيچ عنوان قصد تخلف از جنگ بدر يا مخالفت با رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم  را نداشت و به راستي از فضيلتي كه نصيب اهل بدر گرديد، باز نماند. زيرا فضيلت حضور در جنگ بدر، از آن جهت بود كه حضور در جنگ، معنايي جز اطاعت و پيروي از رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم  نداشت و عثمان رضی الله عنه  نيز به خاطر اجراي دستور پيامبر اكرمص در مدينه مانده بود تا از همسرش رقيه بنت رسول‌الله صلی الله علیه وسلم  پرستاري نمايد. بنابراين عثمان رضی الله عنه  فقط به خاطر اجراي دستور پيامبرص نتوانست در جنگ بدر شركت كند و اين، عين اطاعت از رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم  بود. به همين سبب نيز رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم  از غنايم بدر، سهمي براي عثمان رضی الله عنه  تعيين نمود و بدين سان او را از اجر حضور در جنگ بدر، بي‌نصيب نگذاشت. عثمان رضی الله عنه  در ماجراي حديبيه نيز از فضايل منحصر به فردي برخوردار شد كه به پاره‌اي از آنها اشاره مي‌كنيم:

*رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم  هنگامي كه از صحابه رضی الله عنهم   بيعت گرفت، دست مباركش را به جاي دست عثمان رضی الله عنه  در دست ديگرش نهاد. چراكه عثمان رضی الله عنه ‌‌ آنجا حضور نداشت و به عنوان نماينده به مكه رفته بود.

*رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم  عثمان رضی الله عنه  را براي ابلاغ پيامش به مسلمانان دربند در مكه، انتخاب نمود.

*رويكرد درخشان عثمان رضی الله عنه  كه پيشنهاد طواف خانه‌ي خدا از سوي كفار قريش را رد كرد تا بدين سان ثابت كند كه فقط همراه رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم  طواف مي‌كند.[1]

*در فتح مكه نيز رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم  سفارش عثمان بن عفان رضی الله عنه  را در مورد عبدالله بن ابي‌السرح پذيرفت.[2]

در مورد زندگاني عثمان رضی الله عنه  در مدينه، مي‌توان موارد ذيل را نام برد:

ازدواج عثمان رضی الله عنه  با ام‌كلثوم دخت رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم  پس از وفات رقيه دخت آن حضرتص؛ وفات عبدالله بن عثمان رضی الله عنه  و سپس درگذشت ام‌كلثوم؛ مشاركت عثمان رضی الله عنه  در ساختار اقتصادي حكومت اسلامي و كمك‌هاي مالي وي؛ خريداري چاه رومه به بيست هزار درهم توسط عثمان رضی الله عنه  و وقف آن براي استفاده‌ي همگاني؛ مشاركت در توسعه‌ي مسجد پيامبرص و تجهيز لشكر اسلام براي اعزام به تبوك. احاديث زيادي روايت شده كه به فضيلت عثمان رضی الله عنه  در كنار ساير اهل فضيلت اشاره مي‌كند، همچنانكه برخي از احاديث، بطور اختصاصي در مورد فضيلت عثمان رضی الله عنه  نقل شده است. خبر دادن رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم  از فتنه‌اي كه عثمان رضی الله عنه  به دنبال آن به شهادت رسيد؛ عثمان رضی الله عنه  در دوران خلافت ابوبكر صديق رضی الله عنه  جزو اهل شورا و آن دسته از اصحابي بود كه نظراتشان در مورد مسايل مهم مورد توجه قرار مي‌گرفت. عثمان رضی الله عنه  در مسايلي كه نرمي و ملاطفت مي‌طلبيد، در كنار ابوبكر رضی الله عنه  بود؛ همچنانكه عمر رضی الله عنه  در مسايلي مشاور و دستيار ابوبكر رضی الله عنه  محسوب مي‌شد كه شدت و قاطعيت، لازمه‌‌ي آنها بود. عمر رضی الله عنه  وزير ابوبكر رضی الله عنه  بشمار مي‌رفت و عثمان رضی الله عنه  دبير كل و منشي دولت صديق رضی الله عنه  بود. عثمان رضی الله عنه  در دوران خلافت عمر فاروق رضی الله عنه  نيز منزلت و جايگاه ويژه‌اي داشت. چنانچه عموم مردم، هرگاه مي‌خواستند، چيزي از عمر رضی الله عنه  درخواست كنند، آن را از طريق عثمان و عبدالرحمن بن عوف رضي الله عنهما مطرح مي‌كردند. عثمان رضی الله عنه ، رديف ناميده مي‌شد. در زبان عربي به قائم مقام يا جانشين و يا شخص دوم حكومت، پس از شخص اول آن، رديف گفته‌ مي‌شود و يا به كسي اطلاق مي‌گردد كه در جايگاه رييس قرار مي‌گيرد و پس از رييس، به او مراجعه مي‌شود. گفتني است: در مواردي كه كاري از دست عمر يا عثمان برنمي‌آمد، مردم به عباس رضی الله عنه  مراجعه مي‌كردند.[3]

حسن بن علي رضی الله عنه  در دوران خلافت عثمان رضی الله عنه  در عنفوان جواني بسر مي‌برد و در مرحله‌ي سني خاصي قرار داشت كه مي‌توانست از رخدادها و اتفاقات پيرامونش، نكات زيادي بياموزد و از دانش سياسي خليفه‌ي راشد، عثمان بن عفان رضی الله عنه  و ساير صحابهy، استفاده‌ي زيادي ببرد؛ از جمله:

 

1ـ دانش بي‌نظير عمر رضی الله عنه  در مورد نحوه‌ي انتخاب خليفه

عمر فاروق رضی الله عنه  توجه ويژه‌اي به حفظ وحدت و يكپارچگي داشت و تا واپسين لحظات حياتش، در انديشه‌ي آينده‌ي امت اسلامي بود؛ آن هم در لحظاتي كه از بابت جراحات وارده، به شدت رنج مي‌برد.آري! آن لحظات جاوداني كه ايمان عميق عمر رضی الله عنه  درآن نمايان گرديد. و اخلاص و ايثارش تجلي يافت.[4] عمر فاروق رضی الله عنه  در آن لحظات سخت، براي گزينش خليفه‌ي جديد، روش نوين و بي‌سابقه‌اي ارائه داد كه نشان‌دهنده‌ي دانش عميق و بي‌نطيرش در زمينه‌ي استراتژي راهبردي وي در اداره‌ي حكومت اسلامي مي‌باشد. پيش از او رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم  بي‌آنكه با نص صريح، كسي را به عنوان جانشين تعيين كند، دار فاني را وداع كرده و ابوبكر رضی الله عنه  نيز، بر اساس مشورت صحابه رضی الله عنهم   و پس از رايزني با آنان، وي را به عنوان جانشين خود، تعيين نمود تا اينكه نوبت شخص عمر رضی الله عنه  در بالين موت بود كه از او خواستند، شخصي را براي جانشيني خود، تعيين نمايد؛ لذا پس از انديشه‌ي بسيار در اين زمينه تصميم گرفت، روش جديدي براي انتخاب جانشين خود انتخاب كند كه متناسب با شرايط آن زمان باشد. رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم  در حالي به دار باقي شتافت كه همه، ابوبكر رضی الله عنه  را به خاطر حسن پيشينه‌ي زيادي كه در اسلام داشت، بيش از ديگران لايق جانشيني آن حضرتص مي‌دانستند و از اينرو احتمال بروز اختلاف در مورد جانشيني پيامبرص دور از انتظار بود؛ بويژه اينكه رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم  با گفتار و كردارش، امت اسلامي را رهنمون شده بود كه ابوبكر رضی الله عنه  شايسته‌ترين فرد، پس از ايشان مي‌باشد. آن زمان كه ابوبكر‌ صديق رضی الله عنه ، عمر رضی الله عنه  را به عنوان خليفه تعيين نمود، به خوبي مي‌دانست كه عموم صحابه رضی الله عنهم   نيز عمر رضی الله عنه  را شايسته‌ترين فرد براي خلافت مي‌دانند. از اينرو پس از مشورت و رايزني با بزرگان صحابه رضی الله عنهم  ، عمر رضی الله عنه  را به عنوان جانشين تعيين كرد و هيچكس با او مخالفت ننمود و بدين سان، تمام صحابه در مورد خلافت عمر رضی الله عنه  به اجماع و اتفاق نظر رسيدند.[5] اما روش انتخاب خليفه‌ي سوم، بدين شكل بود كه براي اين منظور شورايي متشكل از چند نفر انگشت‌ شمار تشكيل شد و شش تن از صحابه كه همه‌ي آنها شايسته‌‌ي خلافت بودند، از سوي عمر رضی الله عنه  براي رايزني در مورد جانشين وي، تعيين شدند؛ هرچند يكايك آنان با همديگر تفاوت داشتند. عمر رضی الله عنه ، شيوه‌ي انتخاب خليفه و مهلت آن را مشخص كرد و تعداد آراي كافي در اين زمينه را تعيين نمود و تعيين خليفه را به اين مجلس مشورتي سپرد و نحوه‌ي انتخاب خليفه را در صورت برابر بودن آرا، توضيح داد و تعدادي از سربازان الهي را مأمور مراقبت از جريان انتخابات در مجلس خود نمود تا با هرگونه هرج و مرج احتمالي مقابله كنند. ناظران انتخاباتي، به كسي اجازه نمي‌دادند كه وارد مجلس انتخاب خليفه شود و يا حتي در اطراف مجلس خبرگان، دور بزند و از مسايلي كه در مجلس مي‌گذرد، اطلاع يابد.[6]

 

وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله و اصحابه الی یوم الدین

منبع: کتاب حسن ابن رضی الله عنه ، تالیف: محمد علی صلابی

 


سایت عصر اســلام

IslamAge.Com

------------------------------------------------------

[1]- المناقب النضرة في المناقب العشرة، ص490.

[2]- أضواء البيان في تاريخ القرآن، نوشته‌‌ي صابر ابوسليمان، ص79.

[3]- تيسيرالكريم المنان في سيرة عثمان، نوشته‌ي صلابي، ص274.

[4]- الخليفة الفاروق عمر بن خطاب، نوشته‌ي عاني، ص161.

[5]- أوليات الفاروق. نوشته‌ي قرشي، ص122.

[6]- أوليات الفاروق. نوشته‌ي قرشي، ص124.