تاریخ چاپ :

2024 Sep 08

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

سخن اميرالمؤمنين علی رضی الله عنه در مورد امارت معاويه رضی الله عنه

بسم الله الرحمن الرحیم

سفيان بن ليل مي‌گوید: هنگامي كه حسن بن علي رضی الله عنه  به كوفه آمد، به او گفتم: اي خوا‌ركننده‌ي مؤمنان! وی در پاسخ گفت: اين سخن را مگو؛ زیرا من، از پدرم شنيدم كه فرمود: دیرزمانی نخواهد گذشت که امارت، به دست معاويه رضی الله عنه  خواهد افتاد. من نيز از اين سخن پي بردم كه آنچه خداوند مقدر كرده، حتماً روی خواهد داد؛ از اینرو برایم ناخوشایند بود كه ميان من و او، خون مسلمانان ریخته شود».[1] در روايتي آمده كه علي رضی الله عنه  فرمود: امارت معاويه رضی الله عنه  را ناپسند ندانيد؛ به خدا سوگند كه اگر او را از دست بدهيد، سرهاي مردم، هم‌چون حنظل،[2] بريده و افكنده خواهد شد.[3] اين سخن علی رضی الله عنه  بر توانمندی و شایستگی معاويه رضی الله عنه  در امارت دلالت دارد؛ چنانچه روشی كه وي در گفتگو و مذاکره با حسن بن علي رضی الله عنه  اختيار كرد، سهم به‌سزايي در استقرار صلح و جلوگیری از جنگ و درگیری داشت. هرچند حسن بن علي رضی الله عنه  نقش اصلي را در ايجاد صلح ايفا ‌نمود، اما بدون ترديد شخصيت معاويه رضی الله عنه  و نیز بلندانديشي، سعه‌ي صدر و جوانمردي‌اش، در ايجاد اين صلح بي‌تأثير نبود. معاويه رضی الله عنه  همواره نسبت به حسن بن علي رضی الله عنه  عرض ادب مي‌نمود و ضمن آنکه او را گرامی مي‌داشت، به‌ ذكر فضایل اهل بيت مي‌پراخت و اين، نشانگر آن است كه علي‌رغم نزاعي كه رخ داده بود، معاويه رضی الله عنه  همچنان حق را بیان مي‌کرد و بدان اذعان مي‌نمود.[4]

احمد بن حنبل رحمه الله در مسند خويش روايت نموده که معاویه رضی الله عنه  فرموده است: «رسول اکرم صلی الله علیه وسلم  زبان و لب‌هاي حسن بن علي رضی الله عنه  را مي‌مکید؛ همانا خداوند متعال، هيچ‌گاه زبان یا لبي را که رسول خدا صلی الله علیه وسلم ، آن را مکیده است، عذاب نمی‌کند».[5] معاويه رضی الله عنه  با خود، روراست بود و به گناهان خويش، اعتراف مي‌نمود و ضمن آنکه به رحمت و حلم خداوند عزوجل  امید داشت، از وي طلب آمرزش مي‌كرد. مسور بن مخرمه مي‌گويد: باري نزد معاويه رضی الله عنه  رفتم؛ معاويه رضی الله عنه  پرسيد: اي مسور! چرا بر ضد حکام خویش طعن و سرزنش نمودی؟ مسور پاسخ داد: اين مسأله را مطرح مكن و در مورد آنچه نزد تو آمده‌ايم، به ما احسان نما. معاويه رضی الله عنه  فرمود: «باید دلیل بدگويي مرا بگويي». مسور مي‌گوید: آن قدر اصرار کرد که هر چه در مورد او در دل داشتم، بر زبان آوردم؛ معاويه رضی الله عنه  فرمود: «من، خودم را از گناه بدور نمي‌دانم، اما آيا تو، آن‌ خدمات و اصلاحاتي را كه من در جهت منافع عمومي انجام داده‌ام، به فراموشي مي‌سپاري و تنها به ذكر عيوب و گناهانم مي‌پردازي؟ من، به گناهان خویش در پیشگاه خداوند، اعتراف مي‌کنم، ولی آيا از خودت گناهاني سر نمي‌زند كه به خاطر آنها از خداوند (و عذاب او) ترس داشته باشي؟» مسور گوید: گفتم: آري. فرمود: «پس چه چيز باعث شده كه تو، خويشتن را بیش از من سزاوار آمرزش و مغفرت الهي بداني؟ به خدا سوگند كه اصلاحات و اقدامات اصلاحي من، به مراتب بيش از اقدامات توست و چنانچه ميان خدا و غير خدا مختار مي‌شدم، خداوند را بر غیر او برمی مي‌گزیدم؛ وانگهی من، پیروِ آیینی هستم كه در آن، اعمال نيك پذیرفته مي‌گردد و در قبال نيكي، به نيكوكار پاداش داده مي‌شود. مسور مي‌گويد: بدین سان متوجه شدم که معاویه رضی الله عنه ، مرا مغلوب کرد. عروه مي‌گويد: از آن پس، هرگاه نام معاويه رضی الله عنه  به ميان مي‌آمد، مسور، برايش دعا مي‌كرد[6]

اینک به ذکر حكايتي مي‌پردازيم كه بيانگر تقوا و خداترسی معاويه رضی الله عنه  مي‌باشد. هرگاه در مجلس معاویه رضی الله عنه  حدیث ابوهريره رضی الله عنه  از رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم روايت مي‌شد كه: نخستين كساني كه از امت محمدص در روز قيامت توسط آتش گداخته، عذاب مي‌شوند، قاريان، انفاق‌كنندگان و مجاهدان رياكار هستند،[7] معاويه رضی الله عنه  مي‌گفت: وضعیت اینها، این‌چنین است، پس کسانی كه هنوز زنده‌اند، چه وضعیتی خواهند داشت! راوي مي‌گويد: آنگاه معاويه رضی الله عنه  به‌قدری گریست كه گمان كرديم هر لحظه ممكن است از شدت گريه، هلاك گردد. و سپس سرش را بالا گرفت و دستی بر صورتش كشيد و گفت: چه راست گفته‌اند خداوند عزوجل  و رسولش‌ كه:

« مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ (15) أُولَئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآَخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»      (هود:15ـ16)

«كساني كه (تنها) خواستار زندگي دنيا و زينت آن باشند (و چشم‌داشتي به آخرت نداشته‌ باشند، برابر سنت موجود در پيكره‌ي هستي، پاداش دسترنج و) اعمالشان را در اين جهان بدون هيچ‌گونه كم و كاستي، به تمام و كمال مي‌دهيم و هیچ حقی از آنان ضایع نمي‌گردد. آنان كسانيند كه در آخرت بهره و نصیبی جز آتش دوزخ ندارند و آنچه در دنيا انجام مي‌دهند، ضايع و هدر مي‌رود (و بي‌اجر و پاداش مي‌شود) و كارهايشان پوچ و بي‌سود مي‌گردد. (هرچند كه اعمالشان، به‌ظاهر انساني و مردمي و عبادي باشد)».[8]

 

وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله و اصحابه الی یوم الدین

منبع: کتاب حسن ابن رضی الله عنه ، تالیف: محمد علی صلابی

 


سایت عصر اســلام

IslamAge.Com

-------------------------------------------------

[1]- تاريخ دمشق (12/105).

[2]- هندوانه وحشی و کوچک بیابانی را گویند که به راحتی از بوته اش جدا می شود.

[3]- همان (12/105).

[4]- النهاية عن طعن اميرامؤمنين معاويۀt، ص57.

[5]- مسند احمد (16848). سند اين روايت صحيح است.

[6]- سير اعلام النبلاء (3/392). اين حديث در مباحث بعدی، به تفصيل بيان خواهد شد.

[7]- عبارت عربي اين حديث اين‌گونه است: (يا اباهريرۀ! اولئك الثلاثۀ أول خلق الله تسعر بهم النار يوم القيامۀ). ترمذي و حاكم، اين حديث را روايت كرده‌اند و آلباني، اين حديث را صحيح دانسته است. (ش1713).

[8]- النهايۀ في الفتن و الملاحم (2/52).