|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 21 |
www.islamage.com |
لینک : |
عـنوان : |
خلافت المستنصر بالله منصور بن محمد الظاهر بأمر الله (623-640هـ) | ||||||||||||||||||
الف- ذکر خلافت مستنصر و پاره ی از صفات وی ابو جعفر منصور بن محمد ملقب به مستنصر بالله در سال 588هـ دیده به جهان گشود، مادرش ام ولد و از نژاد ترک بود. پس از وفات پدرش الظاهر بأمر الله، با پسر بزرگترش ابو جعفر منصور برای خلافت بیعت کردند. وی نیز در نیکی و مهربانی با رعیت خویش، همان راهی را پیمود، که پدرش رحمه الله رفته بود. وی دستور داد تا در بغداد ندا بزنند، که همه از عدالت برخوردار خواهند شد، و هر کس که نیازی دارد، یا به او ظلمی شده است، خبر دهد تا نیازش بر آورده شود و ظلم از او رفع گردد. قلب مردم مجذوب محبتهای وی شده بود و زبانها به مدح و ستایش او میپرداختند، وی دارای قدرت و شجاعت بود و لشکرها را برای نصرت اسلام جمع کرده و مردم را امر به جهاد نمود. خلیفه مستنصر خود را به اهل علم و دین نزدیک میساخت، جدش ناصر او را به خاطر خردمندی و تنفرش از منکر، قاضی مینامید. وی در دورهی خویش مساجد و مدارس و بیمارستانهای فراوانی بنا کرد. مدرسهی مستنصریه یکی از این مدارسی است که خلیفه بر ساحل شرقی دجله بنا نهاد، و دستمزد خوبی برای اهل علم آن قرار داد. امام ذهبی در این باره میگوید: "تعداد فقهای مدرسه، دویست و چهل و هشت فقیه از مذاهب چهارگانه بودند، همچنین شیوخ حدیث و نحو و طب و فرائض (میراث) نیز در آن مدرسه حضور داشتند. ب- حوادث دوران خلافت وی: * در سال 628هـ الملک الاشرف صاحب دمشق دستور داد تا دار الحدیث اشرفیه را بنا کنند، و در سال 630هـ از آن فارغ شدند. * در سال 630هـ، مورخ و تاریخشناس معروف حافظ عز الدين علی بن الأثير وفات کرد، وی صاحب کتاب «الکامل فی التاريخ» و «أسد الغابة» هست، که ما تاکنون در مقالات خویش از کتاب تاریخ ایشان بیشترین استفاده را بردهایم. وی در کتاب الکامل فی التاریخ به ذکر تاریخ قبل از اسلام و صدر اسلام و پادشاهان بنی امیه و پادشاهان عباسی پرداخته است. چون حافظ عز الدین در سال 630 وفات کردند، آخرین خلیفهای که ابن اثیر سیرت او را ذکر کرده است، خلیفه مستنصر بالله بوده است. از خداوند منان خواهانیم، که جنات فردوس را پاداش این تألیفات ارزندهای، که حافظ عزالدین از خود بجای گذاشته است، قرار دهد. * در سال 632هـ مستنصر بالله دستور داد، درهمهای نقرهای ضرب شود، تا به جای طلا در معاملات استفاده شود. وی با این کار میخواست از معاملات ربوی جلوگیری کند. وی هر ده درهم را معادل یک دینار تعیین کرد. * در سال 637هـ، عزالدین بن عبدالسلام، عهدهدار خطابت دمشق شد، وی خطبهای خالی از بدعت برای مردم ارائه کرد. * در سال 639هـ مغولان بر اصفهان غلبه یافتند. ج- ذکر وفات خلیفه مستنصر بالله و بزرگان آن عصر مستنصر بالله در روز جمعه، دهم جمادی الآخر سال 640هـ وفات کرد، عمرش پنجاه و سه سال و مدت خلافتش شانزده سال و ده ماه بوده است، خداوند او را مورد رحمت خویش گرداند. از مناقب مستنصر، ذکر شده است که روزی وجیه قیروانی وی را با قصیده مدح کرده، و چنین گفت: لو كنت في يوم السقيفة حاضراً / كنت المقدم والإمام الأورعا يعنی: اگر تو در روز سقیفه (محل اجتماع مهاجرین و انصار برای تعیین خلیفه) حاضر بودی، تو مقدم داشته میشدی و تو با تقواترین امام محسوب میشدی. یکی از حاضران به صدا در آمد، و گفت: اشتباه کردی، یقینا در آن روز عباس جد امیر المؤمنین حاضر بود، ولی او را بر خلافت مقدم نداشتند مگر ابوبکر صدیق رضی الله عنه؛ مستنصر این گفتهی آن شخص را تأیید کرد، و دستور داد تا وجیه قیروانی را تبعید کنند. این حکایت از امام ذهبی نقل شده است. مشاهیر و بزرگانی که در دوران مستنصر وفات نمودند، عبارتند از: إمام أبو القاسم رافعی و جمال مصري و ابن معزوز نحوی و یاقوت حموی و سكاكی صاحب المفتاح و حافظ ابو الحسن بن قطان و يحيى بن معطی صاحب کتاب الفيه در علم نحو و الموفق عبد اللطيف بغدادی و حافظ ابوبكر بن نقطة و حافظ عز الدين علی بن اثير صاحب التاريخ و الأنساب و أسد الغابة و ابن عتبی شاعر و سيف آمدی و ابن فضلان و عمر بن فارض صاحب تائية و شهاب سهرودی صاحب عوارف المعارف و بهاء بن شداد و أبو العباس عوفی صاحب کتاب مولد النبوی و علامة أبو الخطاب بن دحية و برادرش أبو عمرو و حافظ ابو الربيع بن سالم صاحب کتاب الإكتفاء في المغازي وابن الشواء شاعر و حافظ زکی الدين برزالي و جمال الحصري شیخ حنفی و شمس جوبي و حراني و أبوعبد الله زيني وأبوالبركات بن مستوفی و ضياء بن اثير صاحب کتاب المثل السائر و ابن عربی صاحب کتاب فصوص و كمال ابن يونس شارح التنبيه.
ترجمه و تحقیق: أبو أنس سايت عصر اسلام www.IslamAge.com
*سیر أعلام النبلاء- للذهبی- تحقیق شيخ شعيب الأرناؤوط. |