تاریخ چاپ :

2024 Nov 21

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

عثمان رضی الله عنه صحابه را از نبرد با معترضان منع می‌کند

بسم الله الرحمن الرحیم

 

عثمان رضی الله عنه  در طول جریان محاصره خانه خود با صحابه رضی الله عنهم   به مشورت پرداخت و در این رابطه، نظر ایشان را جویا شد و هر یک از آنان نیز نظرات را به او اعلام نمودند که در زیر به تعدادی از آنان می‌پردازیم:

1- علی بن ابی طالب رضی الله عنه

ابن عساکر از جابر بن عبداللهس روایت می‌کند که علیس به عثمان رضی الله عنه  اعلام نمود که او می‌تواند پانصد مرد جنگجو را نزد او بفرستد تا از او در برابر شورشیان دفاع کنند؛ چرا که عثمان رضی الله عنه  هیچ کار ناشایست و ظالمانه‌ای انجام نداده تا مستحق مرگ باشد. عثمان رضی الله عنه  نیز از علیس تشکر کرد و او را دعای خیر نمود اما پیشنهاد او را نپذیرفت تا خون هیچ مسلمانی به خاطر حفظ جان او ریخته نشود.[1]

 

2- زبیر بن عوام رضی الله عنه

ابو حبیبه، مولای زبیر بن عوام، نقل می‌کند که زبیر مرا نزد عثمان فرستاد تا پیغامی را به او برسانم. چون نزد او رسیدم، دیدم که حسن بن علی، ابوهریره، عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر کنار او نشسته‌اند. به عثمان رضی الله عنه  گفتم: که زبیر به شما سلام می‌رساند و اعلام می‌دارد که همچنان تحت فرمان شماست و اگر بخواهید نزد شما آید و از شما دفاع نماید. همچنین بنی عمرو بن عوف نیز به او قول داده‌اند تا در دفاع از عثمان رضی الله عنه  دنباله‌رو او خواهند بود؛ عثمان پس از شنیدن این پیغام گفت: الله اکبر سپاس خداوند را که برادرم زبیر را از این مهلکه محفوظ نگه داشته است. سلام مرا به او برسان که اگر خداوند چنین تقدیر نمود که صحابه از او دفاع کنند من دوست دارم که مدافع من زبیر باشد. آن‌گاه ابوهریره از جای خود برخاست و گفت: به خداوند سوگند که با گوش‌های خود از رسول خدا صلی الله عليه وسلم شنیدم که فرمود شما پس از من دچار فتنه و اختلافات بسیار می‌شوید. عرض می‌کردیم یا رسول اللهص راه نجات از این فتنه‌ها به ما نشان بدهید. ایشان در حالی که به عثمان اشاره می‌کردند. فرمودند که امین خدا و امت و یاران او را حمایت نمایید. چون ابو هریره این را بگفت، مردم حاضر در آن مجلس، از جای برخاستند و از عثمان خواستند به آنان اذن جهاد با شورشیان، را بدهد. اما عثمان به آنان گفت: من به هر آن‌که از من فرمان می‌برد می‌گویم که نباید با معترضان به جنگ بپردازد.[2]

 

3- مغیره بن شعبه رضی الله عنه

در اخبار است که در جریان محاصره خانه، مغیره بن شعبه نزد عثمان آمد و به او پیشنهاد داد که یا با شورشیان وارد کارزار شود که او امام امت است و مردان بسیاری از او فرمان می‌برند. و بطلان کار آن شورشیان بر همگان مسلم است یا مخفیانه به جانب مکه رود که شورشیان را یارای قتل او در آن شهر نیست و یا به شام و نزد معاویه بن ابی سفیان رود. اما عثمان رضی الله عنه  هیچ یک از پیشنهادات او را نپذیرفت و در پاسخ به مغیره چنین گفت: من با شورشیان نمی‌جنگم؛ چرا که نمی‌خواهم اولین حاکمی باشم که در میان امت رسول اللهص جنگ و خونریزی به راه اندازد. به مکه نیز نخواهم رفت، چون از رسول خدا صلی الله عليه وسلم شنیدم که می‌فرمود:

«يلحد رجل من قريش بمكة يكون عليه نصف عذاب العالم».

«در مکه و از میان قریشیان مردی حرمت حرام را خواهد شکست و او مستحق عذاب نصف مردمان عالم است». و من نمی‌خواهم که او من باشم. به شام هم نمی‌روم؛ چرا که دوست ندارم سرزمین رسول الله صلی الله علیه وسلم  را ترک گویم و سعادت بودن در جوار مرقد اوص را از دست بدهم. [3]

 

4- عبدالله بن زبیر رضی الله عنه

همه‌ي اصحاب بر این اتفاق نظر داشتند که باید از عثمان رضی الله عنه  دفاع نمود و به همین دلیل، عده‌ای از ایشان وارد منزل او شدند. اما عثمان رضی الله عنه  با قاطعیت آنان را از هر نوع درگیری و جنگ با شورشیان باز می‌داشت. از جمله این صحابه‌ای که اصرار داشت تا با شورشیان به نبرد بپردازد عبدالله بن زبیرس بود. او به عثمان می‌گفت که: خداوند آنان را لعنت کند. ای عثمان! خداوند جنگ با آنان و ریختن خون این فتنه‌انگیزان را بر تو روا داشته است. اما عثمان رضی الله عنه  باز هم او را از این کار منع می‌نمود و می‌گفت: به خداوند سوگند که هرگز با ایشان جنگ نخواهد کرد.[4]

در جای دیگر است که عبدالله بن زبیرس به عثمان رضی الله عنه  گفت: ای امیر المؤمنین، جمعیتی مؤمن و هوشیار نزد تو آمده‌اند که بیقین خداوند آنان را در برابر آن فتنه‌انگیزان نصرت می‌دهد، پس به ما اذن نبرد با آنان را بده. اما عثمان رضی الله عنه  در جواب او می‌گفت: خداوند آن‌که را که به خاطر دفاع از من کشته می‌شود مورد رحمت و غفران خود قرار دهد[5]. سپس ابن زبیر را مسئول نگهبانان منزل خویش نمود و به همه اعلام کرد که هر کس از او فرمان می‌برد باید از دستورات ابن زبیر نیز اطاعت کند.[6]

 

 5- کعب بن مالک رضی الله عنه  و زید بن ثابت رضی الله عنه

کعب بن مالک که از انصار بود، در جریان محاصره خانه‌، آنان را دعوت می‌کرد تا سلاح بردارند و به یاری عثمان بشتابند. او به آنان می‌گفت که: ای انصار! بار دیگر انصار و یار دین خداوند باشید. چون ایشان نزد عثمان آمدند، زید بن ثابتس را که او نیز از انصار بود نزد آن حضرت فرستادند تا به آنان اذن جنگ با فتنه‌انگیزان را بدهد[7]. اما عثمان ایشان را از جنگ منع می‌نمود و می‌گفت: مرا در برابر این آزمایش به کسی جز خداوند نیازی نیست[8]

 

6- حسن بن علی بن ابی طالب رضی الله عنه

در اخبار است که حسن بن علیس نزد عثمان رضی الله عنه  آمد که به او اعلام نمود حاضر است که با شورشیان بجنگد. اما عثمان پیشنهاد او را نپذیرفت و به او چنین گفت: هرگز حاضر نیستم که باعث ریخته شدن خون تو باشم، پس شمشیرت را غلاف کن و نزد پدرت بازگرد.[9]

 

7- عبدالله بن عمر بن خطاب رضی الله عنه

با شدت یافتن وخامت اوضاع، عده‌ای از اصحاب رضی الله عنهم  مصلحت را در این دیدند که با وجود مخالفت عثمان رضی الله عنه  لباس رزم بپوشند و با شورشیان به نبرد بپردازند. به همین دلیل، این عده، خود را به داخل منزل عثمان رضی الله عنه  رسانده و خود را مهیای جنگ نمودند. از جمله این افراد، عبدالله بن عمر رضی الله عنه  بود. عثمان با دیدن این صحنه او را از این اقدام منع نمود و از او خواست تا خانه او را ترک گوید مبادا که در جریان جنگ با شورشیان به قتل برسد.[10]

 

8- ابو هریره رضی الله عنه

گویند که در ایام محاصره خانه، ابو هریرهس نزد عثمان آمد و از او اذن جنگ با شورشیان را خواست. عثمان به او گفت: آیا تو دوست داری که من و همه‌ي مردمان را به قتل رسانی؟ ابو هریره گفت: هرگز، و عثمان گفت: بدان که با قتل یک نفر، گویا همه‌ي مردم را کشته‌ای؛ پس از این سخنان، ابوهریره به منزل خود بازگشت و دست به شمشیر نبرد.[11]

 

9- سلیط بن سلیط رضی الله عنه

او روایت می‌کند که اصحاب رضی الله عنهم  تنها به خاطر مخالفت عثمان رضی الله عنه  با نبرد بر ضد شورشیان، دست به شمشیر نبردند و اگر عثمان اذن این کار را به اصحاب رضی الله عنهم  می‌داد بدون شک، تمامی آن یاغیان را از مدینه بیرون می‌راندند.[12]

ابن سیرین بیان می‌دارد که در ایام محاصره‌ی خانه‌، در خانه عثمان رضی الله عنه  قریب به هفتصد مرد جنگجو چون عبدالله بن عمر، حسن بن علی و عبدالله بن زبیر حضور داشتند که به محض فرمان عثمان، تمامی شورشیان را از مدینه بیرون می‌راندند. او همچنین راویت می‌کند که در روز شهادت عثمان رضی الله عنه ، خانه او مملو از جنگجویانی چون ابن عمر و حسن بن علی بود اما عثمان رضی الله عنه  خود، خواهان جنگ و خونریزی نبود.[13]

با این توضیحات، می‌توان نادرست بودن تمامی تهمتهایی را که در مورد عدم حمایت اصحاب از عثمان رضی الله عنه  روایت شده‌اند دانست. این روایات، بلا استثنا، هم در سند خود و هم در هستی و محتوا دچار اشکالات و ضعف‌های بسیاری هستند که در واقع، از دروغ بودن و یا تحریف شدن آن‌ها حکایت دارد.[14]

 

10- عده‌ای از اصحاب رضی الله عنهم  به عثمان رضی الله عنه  پیشنهاد می‌کنند که به مکه عزیمت نماید

چون اصحاب رضی الله عنهم  می‌دیدند که با وجود اصرار شورشیان بر عزل یا کشتن عثمان رضی الله عنه ، او همچنان حاضر به جنگیدن با آنان نیست، صلاح کار را در این دیدند که او را متقاعد سازند که به مکه برود تا از شر شورشیان در امان بماند. نقل می‌کنند که صحابه‌ای چون عبدالله بن زبیر، مغیره بن شعبه و اسماء بن زید، هر یک جداگانه، این پیشنهاد را مطرح کردند اما عثمان رضی الله عنه  هر بار با این پیشنهادها مخالفت می‌نمود و حاضر نبود مدینه، شهر رسول اللهص را ترک گوید.[15]

 

چرا عثمان رضی الله عنه  اصحاب را از نبرد با شورشیان باز می‌داشت؟

با مطالعه دقیق اخبار و روایات این فتنه عظيم، می‌توان پی به این نکته مهم برد که چرا عثمان رضی الله عنه  حاضر به سرکوب شورشیان نشد:

1-  عمل به وصیتی که سال‌ها قبل از وقوع آن رویداد، رسول خدا صلی الله عليه وسلم آن را با عثمان رضی الله عنه  در میان گذاشته بود و عثمان نیز آن را در روز فاجعه برای مردم بیان نمود و اعلام کرد که پیمانی است که او باید با صبر و ایثار، آن‌را به فرجام رساند.[16]

2-  او نمی‌خواست که اولین حاکمی باشد که بعد از رسول اللهص در میان امت او فتنه و جنگ و خونریزی به راه اندازد.[17]

3-  او یقین داشت که طغیان‌گران تنها قصد جان او را دارند و به همین دلیل، هیچ مسلمان دیگری را سپر جان خویش قرار نداد.[18]

4-  او می‌دانست که او در این فتنه کشته خواهد شد و مطمئن بود این همان آزمایش است که مدت‌ها پیش، رسول خدا صلی الله عليه وسلم او را به خاطر صبر و استقامت در برابر آن و دفاع از حق در برابر بطلان این فتنه، بشارت به بهشت و جنت المأوی دادند. او می‌دانست که دیر یا زود در این ماجرا به قتل خواهد رسید. به ویژه، پس از خوابی که در آن رسول خدا صلی الله عليه وسلم به او گفته بود که روز بعد نزد آن حضرتص افطار خواهد نمود، عثمان مطمئن شد که زمان شهادت او بسیار نزدیک است.

5-  عبدالله بن سلامس به او پیشنهاد کرده بود که در برابر این فتنه، خویشتن‌دار باشد؛ چرا که صبر و گذشت او در برابر شورشیان از هر اقدام دیگری مؤثرتر است.[19]

به این ترتیب حدیثی را که عبدالله بن حواله رضی الله عنه [20] از رسول خدا صلی الله عليه وسلم نقل می‌کند که

«من نجا من ثلاث فقد نجا -ثلاث مرات-: موتي، والدجال، وقتل خليفة مصطبرا بالحق معطيه».

«هر کس از آزمایش مرگ من، فتنه دجال و مصیبت خلیفه‌ای که در راه دفاع از حق به قتل می‌رسد، نجات یابد رستگار شده است».

تحقق یافت و عثمان در راه دفاع از حق و مقابله با فتنه و فتنه‌انگیزان به شهادت رسید.[21]

در طول جریانات این فاجعه شوم، می‌بینیم که با وجود تمام غوغاها و آشوب‌ها، عثمان همچنان آرامش و صبر خود را از دست نمی‌دهد و در کمال حلم و گذشت به یافتن بهترین راه مقابله با شعله‌ور شدن آتش این فتنه می‌اندیشد[22]. ابن تیمیه در توصیف این حلم و آرامش و صبر و مقاومت عثمان چنین می‌گوید: همه‌ي مسلمانان بر این اتفاق نظر دارند که عثمان تا آن‌جا که می‌توانست مانع جنگ و خونریزی می‌شد و در برابر آنان‌که قصد تخریب شخصیت و آبروی او را داشته و آشکار می‌خواستند که او را به قتل رسانند به صورت کم‌نظیری صبر پیشه می‌نمود. او با وجود اعلام حمایت صحابه و مسلمانان از او در برابر شورشیان، هرگز اقدام به سرکوب آنان نمی‌کند و تلاش می‌نماید تا از هر نوع جنگ و خونریزی جلوگیری به عمل آورد. او در مقابل اصرار صحابه که معتقد بودند او باید به مکه برود، پاسخ می‌دهد که حاضر نیست باعث شکسته شدن حرمت حرم شود. چون به او پیشنهاد می‌کنند که به شام عزیمت کند، بیان می‌دارد که تحت هیچ شرایطی سرزمین هجرت را ترک نمی ‌گوید و آن‌گاه که دیگران تنها راه‌حل را جنگ با شورشیان و بیرون راندن آن‌ها از مدینه می‌دانند اعلام می‌کند که او هرگز نخستین حاکمی نخواهد بود که در میان امت محمدص جنگ و خونریزی به راه بیاندازد. و عثمان صبر در پیش می‌گیرد تا آن هنگام که مظلومانه و ناجوانمردانه به شهادت می‌رسد و این خود از بزرگترین فضائل کم نظیر اوست که قاطبه مسلمانان بدان اعتراف دارند.[23]

 

وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله و اصحابه الی یوم الدین

منبع:کتاب عثمان ابن عفان رضی الله عنه ، تالیف: محمد علی صلابی

 


سایت عصر اســـلام

IslamAgae.Com

---------------------------------------------

[1]- تاریخ دمشق، ص403.

[2]- فضائل الصحاب (1/511) سند این روایت، صحیح می‌باشد.

[3]- البدایة و النهایة (7/211).

[4]- طبقات ابن سعد (3/70) سند این روایت، صحیح است.

[5]- طبقات ابن سعد (3/70).

[6]- طبقات ابن سعد (3/70) این روایت با سندی صحیح به عبدالله بن زبیر بر می‌گردد.

[7]- طبقات ابن سعد (3/70) فتنة مقتل عثمان (1/162).

[8]- فتنة مقتل عثمان (1/162).

[9]- فتنة مقتل عثمان (1/162) المصنف، ابن ابی شیبة (15/224).

[10]- فتنة مقتل عثمان (1/163).

[11]- تاریخ خلیفة بن خیاط، ص164.

[12]- فتنة مقتل عثمان (1/165).

[13]- تاریخ دمشق، ترجمة عثمان، ص395.

[14]- فتنة مقتل عثمان (1/166).

[15]- فتنة مقتل عثمان (1/166).

[16]- فضائل الصحابة (1/605) سند آن صحیح است.

[17]- فتنة مقتل عثمان (1/167)، مسند احمد (1/396).

[18]- فتنة مقتل عثمان (1/167) در سند این روایت، ضعیف وجود دارد.

[19]- طبقات ابن سعد (3/71) سند آن، حسن است.

[20]- فتنة مقتل عثمان (1/168) سند آن طبق یک قول، حسن است و طبق قولی دیگر صحیح.

[21]- مسند احمد (4/419) (5/346).

[22]- فتنة مقتل عثمان (1/168).

[23]- منهاج السنة (3/202).