تاریخ چاپ :

2024 Oct 18

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

وصایای عمر به خلیفه بعد از خود

بسم الله الرحمن الرحیم

 

عمر، در وصیتنامه‌ای، سفارش‌هایی را به خلیفه خود نمود که به شرح زیر است:

تو را به تقوا و ترس از خدای یکتا و بی‌شریک سفارش می‌کنم، نسبت به مهاجرین نخستین مهربان باش و پیشقدم بودن آنان در اسلام را فراموش نکن، منزلت انصار را نیز رعایت کن، خوبیهای آنان را بپذیر و از اشتباهاتشان در گذر.

نسبت به سربازان جبهه‌های جنگ، خوب کردار باش، بدان که آنان سپر اسلام در برابر دشمنان و خراج بگیران دولت می‌باشند؛ از مازاد مال و ثروت مردم، مالیات اخذ کن و به آنان بیش از حد توانشان سخت نگیر؛ تو را سفارش می‌کنم که با بادیه‌نشینان نیک کردار باش که آنان اصل عرب و پشتوانه دین می‌باشند، از اموال مازادشان جهت تأمین نیازهای فقرای آنان سود ببر. تو را به رفتار نیک با غیر مسلمان اهل ذمّه سفارش می‌کنیم، در صورت جنگ با دشمنان، پشت خود را به آن ننما، در عین حال اگر به وظایف خود در قبال مسلمانان، داوطلبانه و یا از روی ترس و ذلّت پایبند بودند، کاری بیش از حد توانشان از آنان مخواه؛ تو را به تقوای خدا و بر حذر بودن از خشم و مجازات او سفارش می‌کنم و بترس از او که تو را در شک و شبهه نسبت به دین خود ببیند. تو را توصیه می‌کنم که خداوند را راجع به نحوه رفتار با مردم در نظر داشته باش اما هرگز در مورد خداوند عزوجل  و رعایت دستورات او از مردم هراسی به دل راه مده. در حق رعیّت عدالت را رعایت کن، به رفع نیازهای آنان و دفاع از مرزها بپرداز، اغنیا را بر فقرا برتری مده که در این کارها، اگر خدا بخواهد سلامت قلب تو از پلیدی‌ها، تقویت ارکان حکومت و سعادت و موفقیت آن نهفته است. به تو سفارش می‌کنم در دین خدا و اجرای حدود و دستورات آن نسبت به همه مردم سختگیر و مصمّم باشی، در اجرای آن‌ها، نسبت به هیچ کس دچار رحم و شفقت مشو تا گناهی را که مرتکب شد در مورد او اجرا نمایی، مردم را به یک چشم نگاه کن وآن‌ها را با هم برابر دان، به اجرای حق اهمیت بده و به این نگاه نکن که صاحب حق کیست، در اجرای احکام و حدود خداوند، از ملامت هیچکس هراس نداشته باش؛ از تبعیض در نحوه تقسیم بیت‌المال بپرهیز و از ظلم و جور دوری کن تا از لطف و فضلي که خدا به تو ارزانی داشته، محروم نگردی، بدان که تو در این مقام مانند کسی هستی که در میان دنیا و آخرت منزل‌گاهی را برگزیده‌ است، پس اگر در دنیایت به عدالت روی آوری و از شهوت و امیال حرامی که در اختیار توست، خود را مصون داری آنگاه به ایمان و رضوان پروردگار نائل آمده‌ای اما اگرهوی و هوسی بر تو فائق آیند، در آن‌صورت به خشم خداوند گرفتار آمده‌ای و از ظلم و ستم به اهل ذمه بپرهیزید. من تو را نصیحت و اندرز دادم تا بدان رضایت خدا و سعادت آخرت را به دست آوری، من نصایحی را بر تو عرضه داشتم که همیشه آن‌ها را به فرزندم سفارش می‌کردم، حال اگر به این پندها و وصایا عمل نمایی، سود و موفقیت بسیاری را نصیب خود ساخته‌ای، اما اگر به آن‌ها پشت نمایی و کارهایی را که مورد رضای پروردگار است انجام ندهی آن‌وقت خواهی دید که خود و ایمانت را دچار نقصان نموده‌ای و در آن راه به خطا رفته‌ای، بدان که امیال و خواهش‌های نفس در میان همه انسان‌ها مشترک است و سر سلسله گناهان إبلیسی است که همه را به فنا و نابودی فرا می‌خواند، موجود پلیدی که مردمان پیشین را گمراه کرد و آنان را به آتش دوزخ درافکند و این آتش بس جایگاهی زشت و دهشتناکی است و عجب قیمت ناچیزی را در قبال اطاعت از دشمن خداوند به کف آوردند. بدون ترس از غیر خدا سوار مرکب حق شو و به میادین نبرد حق و باطل داخل شو و از مراقبت نفس خویش و پند و اندرز در آن غافل مشو. تو را به خداوند سوگند می‌دهم که نسبت به مسلمانان ترحّم داشته باشی، به مردان و زنان احترام گذاری و به کودکانتان رحم کنی، به علمایشان ارج نهی و آنان را خوار ننمایی. مرزداران را از منافع خراج‌ها و مالیات‌ها بی‌بهره نساخته و خشمگین ننمایی، آنانی را که سزاوار پاداش و بخشش هستند از آن‌ها محروم نسازی تا آنان دچار فقر و فلاکت نشوند و آنان را به مدت زیاد از همسر و فرزندانشان دور نگه نداری تا نسل آنان از میان نرود، بیت‌المال را در انحصار اغنیا و ثروتمندان قرار ندهی و درهای حکومتت را به روی مردم نبندی که در غیر این‌صورت ثروتمندان و قدرتمندان، ضعیفان و مستمندان را از میان خواهند برد. این وصیت و سفارش من به توست و خداوند را شاهد آن می‌گیرم، از هم‌اکنون بر تو سلام می‌فرستم و از خداوند عزوجل  می‌خواهم که تو را در پناه خویش، حفظ نماید.

این وصیت نامه، بیانگر میزان بعد نظر و دوراندیشی عمر بن خطاب رضی الله عنه  در مسايل مربوط به حکومت و نحوه اداره آن است؛ این سفارشات نظامی کامل در نحوه حکومت و مدیریت است که مسايل بسیار مهمی را در بردارد که شایسته است آن‌را به عنوان پیمان‌نامه‌ای گران‌بها چراغ راه خویش سازیم. در این‌جا لازم می‌نماید که به مهمترین اصول و مبادی آن سفارشات در ابعاد و جنبه‌های دینی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی نظری بیافکنیم:

1- تأکید بر لزوم داشتن تقوی و ترس از خدا

الف: بر لزوم داشتن تقوای خدا و ترس از او هم در خفا و هم در ملأ عامّ و هم در گفتار و هم در کردار تأکید می‌کند؛ زیرا آنکه از خدا می‌ترسد، از دین او و دستوراتش صیانت و حفاظت می‌کند.

ب: اقامه و اجرای قوانین و حدود خداوند نسبت به همه مردم؛ زیرا در دین، صراحتاً حدود خداوند عزوجل  بیان شده و جزو دین است و دین، خود، حجّتی است بر مردم که بر اساس پایبند بودن بدان‌ها محاسبه می‌شوند وهر نوع تساهل و غفلت در آن‌ها، موجب از میان رفتن دین و جامعه می‌شود.

ج: استقامت و صبر که از ضروریات دین و دنیا و از اموریست که هم حاکم و هم رعیّت او می‌بایست در گفتار و کردار خود به آن ملزم باشند.

2- سیاست و حکومت

الف: ملزم بودن به عدالت؛ زیرا عدالت اساس و پایه حکومت است واجرای آن باعث قدرت و ثبات حکومت و جامعه می‌شود، وجایگاه واحترام حاکم را در دل مردم زیاد خواهد کرد.

ب: احترام و عنایت خاص نسبت به مسلمانان نخستین، اعم از مهاجرین و انصار، زیرا آنان در اسلام پیشقدم بودند ودین و قرآن از طریق زحمات و تلاش‌های آنان به دیگر مسلمانان رسیده است.

3- جنبه نظامی آن

الف: اهتمام به ارتش و تجهیز آن جهت حفاظت از کیان و امنیت دولت و نیز رسیدگی به نیازهای سربازان.

ب: نگذار که سربازان به مدت زیادی در مرزها مانده و از زن و فرزندان خویش بدور باشند که این کار باعث خستگی، افسردگی، فشار روحی و معضلات اخلاقی می‌شود، بنابراین باید به آنان اجازه داد تا در زمان‌های مقرر و معینی به نزد خانواده خویش بازگردند که هم باعث تقویت روحیه می‌شود و هم نسل آنان حفظ می‌شود.

ج: به هر یک از سربازان، براساس لیاقت خود او، خراج و پاداش داده شود که هم وضعیت معیشت او و خانواده‌اش معلوم و روشن باشد و هم فکر و ذهن او مشغول نحوه کسب درآمد نشود.

4- جنبه اقتصادی و مالی

الف: توزیع عادلانه ثروت میان مردم و ممانعت از انحصار آن در دستان گروهی خاص.

ب: اگر اهل ذمه به وظایف خود در قبال دولت عمل نمودند، نباید بیش از توانشان به آنان فشار آورد.

ج: تأمین مایحتاج مردم و عدم قصور در آن، و نیز نباید بیش از توان و قدرتشان بر آنان سخت گرفت و تنها باید مازاد مال و ثروتشان را به عنوان خراج و مالیات گرفت.[1]

5- بعد اجتماعی آن

الف: اهتمام به مردم و تلاش در جهت تأمین نیازها و احتیاجات آنان.

ب: پرهیز از تبعیض و تبعیت هوی و هوس که خود، سبب انحراف حاکمان و گسترش فساد در جامعه می‌شود.

ج: احترام به همه مردم و ارزش قائل شدن برای آن‌ها؛ زیرا این امر باعث رشد روابط میان افراد جامعه شده و ارتباط آنان با حاکمان را تقویت می‌کند.

د: درهای دستگاه‌های حکومت باید به روی مردم باز باشد و به شکایات و اعتراضات آنان گوش داد که در غیر این‌صورت روابط میان افراد جامعه دچار انحراف و لغزش می‌شود.

ه‍: تبعیت از حق و تلاش در جهت تحقق آن در جامعه که اقامه آن ضروری است که باید در میان مردم محقق شود.

و – اقامه عدل و پرهیز از ظلم و ستم به هر نوع و صورتی که باشد، به ویژه با غیر مسلمانان اهل ذمّه؛ زیرا عدالت، امریست که همه خواهان تحقق آن می‌باشند. از دیگر سو، با اجرای عدالت، طعم شیرین اسلام را همه خواهند چشید.

ز: اهتمام به بادیه‌نشینان و رعایت شرایط و اوضاع خاص آنان.[2]

ح: همچنین از وصایای عمر به خلیفه بعد از خود می‌توان به این وصیت اشاره کرد که خلیفه بعد از من، عاملان و والیان خود را تنها یک سال بر مسند قدرت نگه دارد جز ابوموسی أشعری که می‌تواند او را چهار سال در سمت خود حفظ کند.[3]

وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اصحابه الی یوم الدین

منبع: کتاب عثمان ابن عفان، تالیف: محمد علی صلابی

 


سایت عصر اســـلام

IslamAgae.Com

-----------------------------------------

[1]- العانی، الخلیفة الفاروق عمر بن الخطّاب، 173 –175.

[2]- عصر الخلافة الراشدة، 102.

[3]- صادق عرجون، عثمان بن عفّان، 62 – 63.