تاریخ چاپ :

2024 Dec 14

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

فقهاء سبعه[1]

بسم الله الرحمن الرحیم

فقهاء سبعه[1]


آنان هفت نفر از فقیهان مدینة النبی هستند که در یک عصر و زمان بایکدیگر زندگی کردند و آن زمان، زمان تابعین بود[2].

"فقهاء سبعه" عبارتی است که فقیهان، هفت تابعی را با آن نامیده اند که در مدینه با یکدیگر زندگی می کردند. آنان عبارتند از:

1.     سعید بن مسیب

2.     عُروه بن زبیر

3.     قاسم بن محمد بن ابوبکر صدیق

4.     عبیدالله بن عتبه بن مسعود

5.     خارجه بن زید بن ثابت

6.     سلیمان بن یسار

7.     ابوسلمه  و یا سالم و یا ابوبکر

علما در شخص هفتم اختلاف رأی دارند. گروهی گفته اند: نفر هفتم ابوسلمه بن عبدالرحمن بن عوف است که این نظر بیشتر آنان می باشد. برخی گفته اند: او سالم به عبدالله بن عمر بن خطاب است. عده ای هم گفته اند: او ابوبکر بن عبدالرحمن بن حارث بن هشام مخزومی است.

 

ابن صلاح رحمه الله می فرماید:

"آنان سعید بن مسیب، قاسم بن محمد، عروه بن زبیر، خارجه بن زید، ابوسلمه بن عبدالرحمن، عبیدالله بن عبدالله بن عتبه، سلیمان بن یسار هستند.

 

از حافظ ابو عبدالله روایت کردیم که فرمود: (در نزد اکثر علمای حجاز اینان فقهاء سبعه هستند).

و از ابن مبارک روایت کردیم که فرمود: (فقهای اهل مدینه که رأیشان را صادر می کردند هفت نفر بودند...) سپس اینان را ذکر کرد بجز ابوسلمه بن عبدالرحمن را که به جای وی سالم به عبدالله بن عمر را نام برد.

و اسامی شان را از کتاب ابو زناد روایت کردیم که اینان را نام برد جز اینکه ابوبکر بن عبدالرحمن را بجای ابوسلمه و سالم ذکر کرد"[3].

 

حافظ عراقی رحمه الله در الفیه[4] اش می فرماید:

وَفِي الكِبَارِ الفُقَهَاءِ السَّبْعَهْ *** خَـــارِجَةُ القَـــاسِمُ ثُمَّ عُــــرْوَهْ
ثُمَّ سُــــــــــــــــــــلَيْمَانُ عُبَيْدُ اللهِ *** سَعِيدُ والسَّابِعُ ذُو اشْتِبَاهِ
أَبُو سَـــــــــــــــــــلَمَةٍ أَوْ سَالِمُ *** أَوْ فَأَبو بَـــكْرٍ، خِلاَفٌ قَائِمُ

ترجمه: در میان بزرگان، فقهاء سبعه هستند: خارجه، قاسم سپس عروه، سپس سلیمان و عبیدالله و سعید. در مورد هفتم اختلاف است، ابوسلمه است یا سالم یا ابوبکر، این اختلاف پایدار است.

در این جا سیره ی مختصری از آنان را ذکر می کنیم:

1.     سعید بن مسیب بن حزن به ابو وهب قرشی مخزومی. از عمر، عثمان، علی، سعد بن ابو وقاص، حکیم بن حزام، ابن عباس، ابن عمر، ابوهریره، ابن عمرو بن عاص و بسیاری از صحابه های دیگر رضی الله عنهم حدیث روایت نموده است. وی ثقه[5]، نبیل، حافظ، عالم و پرهیزگار بود. ایشان فقیه ترین شخص در عصرش به شمار می آمد. قتاده رحمه الله فرموده: هیچ کسی را عالمتر از او در حلال و حرام ندیده ام. مکحول رحمه الله می فرماید: تمام زمین را در طلب علم گشتم و کسی را عالم تر از او نیافتم. سلیمان بن موسی رحمه الله گفتند: فقیه ترین تابعی بود. عثمان حارثی از احمد روایت می کند که گفتند: بهترین تابعین، سعید بن مسیب است. علی ابن مدینی فرمود: در میان تابعین کسی را نمی شناسم که علمش گسترده تر از سعید بن مسیب باشد.

 

ایشان پس از سال نود هجری در گذشتند و هشتاد سال سن داشتند[6].

 

 

2.     قاسم بن محمد بن ابوبکر صدیق، ابو احمد و گفته شده: ابو عبدالرحمن. از پدرش، عمه اش عائشه رضی الله عنها، عبادله[7]، ابوهریره، عبدالله بن خباب، معاویه رضی الله عنهم و ... حدیث روایت نموده است. یحیی بن سعید رحمه الله فرموده است: در مدینه کسی را ندیدیم که بر قاسم ترجیحش دهیم. ایوب رحمه الله گفته است: کسی را بهتر از او ندیدم. ابن عیینه رحمه الله می فرماید: عبدالرحمن بن قاسم برایمان حدیث روایت می کرد و از بهترین های اهل زمانش بود و از پدرش هم که از بهترین های اهل زمانش بود، حدیث شنیده بود. ابو زناد رحمه الله فرمود: کسی را داناتر به سنت و باهوش تر از او ندیدم. خالد به نزار رحمه الله گفته است: داناترین افراد به احادیث عائشه رضی الله عنها سه نفر بودند: قاسم، عروه و عمره. وی در سال 106 هجری وفات یافت[8].

 

3.     عروه بن زبیر بن عوام بن خویلد اسدی، ابو عبدالله مدنی. از پدرش، برادرش عبدالله، مادرش اسماء بنت ابوبکر، خاله اش عائشه، علی بن ابوطالب، سعید بن زید بن عمرو، عبدالله بن عباس، ابوهریره رضی الله عنهم و... حدیث روایت کرده است. ابن سعد رحمه الله فرمود: او ثقه بود و احادیث زیادی داشت، فقیه، عالم، مورد اعتماد و امین بود. عجلی رحمه الله می گوید: او مدنی، تابعی و ثقه بود وی مردی صالح بود که در چیزی از فتنه ها وارد نشد. ابن شهاب رحمه الله می فرماید: عروه دریایی بود که کم آب نمی شد و هر روز یک چهارم قرآن را می خواند و با آن به قیام لیل می پرداخت، روزهای مرطوب در دیوارش رخنه ای ایجاد می کرد سپس به مردم اجازه ی ورود می داد و آنان داخل می شدند، می خوردند و هم با خود می بردند. عمر بن عبدالعزیز فرموده است: هیچ کس داناتر از عروه نیست. ایشان در سال 94 هجری بر اساس قول صحیح وفات یافتند. مولد ایشان در اوائل خلافت عثمان رضی الله عنه بود[9].

 

 

4.     خارجه بن زید بن ثابت انصاری نجاری، ابوزید مدنی. او از پدرش، عمویش یزید، اسامه بن زید و... رضی الله عنهم حدیث روایت کرده است. وی به علم و فضل شهرت داشت. معروف به صلاح و عبادت بود. در سال 100 هجری وفات یافت و گفته شده: قبل از آن وفات یافت[10].

 

5.     ابوسلمه بن عبدالرحمن بن عوف بن عبد عوف زهری مدنی. با کنیه اش مشهور بود. از پدرش، ابوقتاده، ابو درداء، اسامه بن زید، رافع بن خدیج، ثوبان، ابوهریره، عائشه، ام سلمه رضی الله عنهم و جمع بسیاری از صحابه و تابعین، حدیث روایت می کند. ابن سعد رحمه الله می فرماید: ثقه و فقیه بود و احادیث زیادی داشت. مالک بن انس رحمه الله می فرماید: در نزد ما مردانی از اهل علم هستند که نام یکی از آنان کنیه اش است و او ابوسلمه بن عبد الرحمن می باشد. ابوزرعه رحمه الله گفته است: ثقه و امام بود. ابن حبان رحمه الله فرموده است: وی از سادات قریش بود که در سال 94 یا 104 هجری درگذشت و مولدش در سال بیست و اند هجری بود[11].

 

 

6.     عبیدالله بن عبدالله بن عتبه بن مسعود هذلی، ابو عبدالله مدنی است. از پدرش، عمار بن یاسر، عائشه، ابن عباس، ابن عمر رضی الله عنهم و... حدیث روایت کرده است. عجلی رحمه الله می فرماید: وی نابینا بود و یکی از فقهای مدینه به شمار می رفت. تابعی، ثقه، مردی صالح و گردآورنده ی علم بود، وی معلم عمر بن عبدالعزیز بود. ابوزرعه رحمه الله می فرماید: ایشان ثقه، قابل اعتماد و پیشوا بودند. زهری رحمه الله گفته است: با هیچ عالمی همنشین نشدم مگر اینکه به همان اندازه که علم داشت من هم داشتم به جز عبیدالله بن عتبه، همانا همتای او نبودم زیرا یافتم که وی علم کم نظیری دارد. در سال 98 هجری یا 99 وفات یافت[12].

 

7.      سلیمان بن یسار هلالی، ابو ایوب و غیر از این هم گفته شده است. از میمونه، ام سلمه، عائشه، حمزه بن عمرو اسلمی، زید بن ثابت، ابن عباس، ابن عمر، جابر بن عباس، مقداد بن اسود، ابو سعید و ابوهریره رضی الله عنهم حدیث روایت کرده است. وی از اهل فقه، صلاح و فضل بود. ابن مسیب رحمه الله به شخصی پاسخ داد: به نزد سلیمان بن یسار برو همانا او داناتر از کسانی است که امروز باقی مانده اند. مالک رحمه الله می فرماید: سلیمان از علمای مردم پس از ابن مسیب بود. ابوزرعه رحمه الله فرمود: ثقه، قابل اعتماد، با فضیلت و عابد بود. نسائی رحمه الله گفته اند: یکی از ائمه بود. ابن سعد رحمه الله فرموده: او ثقه، عالم، بلندمرتبه و فقیه بود و احادیث زیادی داشت. در سال 107 هجری که 73 سال داشت وفات یافت[13].

 

 

8.     اما سالم: وی سالم بن عبد الله بن عمر بن خطاب عدوی، ابوعمر یا ابو عبدالله، مدنی فقیه است. از پدرش، ابوهریره، ابو رافع و ابو ایوب، حدیث روایت کرده است. ابن مسیب رحمه الله می فرماید: از میان فرزندان عمر رضی الله عنه، عبدالله شبیه ترین شخص به عمر رضی الله عنه و از میان فرزندان عبدالله رضی الله عنه، سالم شبیه ترین شخص به عبدالله رضی الله عنه بود. مالک رحمه الله می فرماید: در زمان سالم بن عبدالله در زهد، فضیلت و زندگی مانند صالحین گذشته هیچ کس به آنان شبیه تر از سالم نبود. احمد بن حنبل و اسحاق بن راهویه رحمهما الله گفته اند: صحیح ترین اسانید: زهری از سالم از پدرش است. وی در سال 106 هجری وفات یافت[14].

 

9.     ابوبکر بن عبدالرحمن بن حارث بن هشام بن مغیره قرشی مدنی است. اسم و کنیه اش یکی است. از پدرش، ابوهریره، عمار بن یاسر، عائشه، ام سلمه رضی الله عنهم و دیگران حدیث روایت کرده است. واقدی رحمه الله می فرماید: وی ثقه، فقیه، عالم و شیخ بود که احادیث زیادی داشت، ایشان را به خاطر خواندن نماز بسیار "راهب قریش" می نامیدند و نابینا بود. ابن خراش رحمه الله می فرماید: یکی از ائمه ی مسلمانان است. در سال 93 هجری وفات یافت[15].

 

مترجم: ام احمد

http://islamqa.info



[1] هفت فقیه.

[2] موسوعة الفقهیة:1/364

[3] مقدمة ابن صلاح: ص/305 و تدریب الراوی، تألیف سیوطی: 2/699.

[4] ص/167

[5] شخصی که دارای حافظه ی قوی و عدالت است.

[6] نگاه: تهذیب التهذیب:4/84-86 و البدایة والنهایة:12/471-473.

[7] چهار نفر از صحابه ی کم سن وسال که دارای علم و دانش گسترده ای شدند و هر چهار نفر آن ها عبدالله نام داشتند. به همین دلیل آنان به عبادله معروف بودند. آنان عبارتند از: عبدالله بن عباس، عبدالله بن زبیر، عبدالله بن عمر و عبدالله بن عمرو بن عاص رضی الله عنهم.

[8] تهذیب التهذیب:8/333-334 و التقریب: ص/451.

[9] تهذیب التهذیب:7/180-183 و البدایة والنهایة:12/477.

[10] تهذیب التهذیب:3/74-75.

[11] تهذیب التهذیب:12/115-118 و سیر أعلام النبلاء:166-167.

[12] تهذیب التهذیب:7/230-240

[13] تهذیب التهذیب:4/228-230.

[14] تهذیب التهذیب:3/436 و البدایة والنهایة:13/21.

[15] تهذیب التهذیب:12/30 و البدایة والنهایة:12/503.