تاریخ چاپ :

2024 Jul 27

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

رهنمودهای عمر رضی الله عنه به خلیفه‌ی بعدی

بسم الله الرحمن الرحيم

عمرفاروق  رضی الله عنه  به زمام دار مسلمانان و خلیفه‌ی بعد از خود وصایا و رهنمودهای مهمی به جا گذاشت از جمله این که فرمود:

من تو را به رعایت تقوای خدای یگانه و لا شریک توصیه می‌کنم. و باید سابقه‌ی نخستین مهاجرین را در نظر داشته و با آنان به نیکی رفتار نمایی. و نیز توصیه می‌کنم که با انصار به خوبی رفتار کنی و کارهای نیک، نیک مردانشان را بپذیری و کارهای بد، بدکارانشان را نادیده بگیری. همچنین تو را در مورد ساکنان شهرهای اسلامی توصیه به نیکی می‌کنم، چرا که آن‌ها یاور اسلام و جمع کنندگان مال غنیمت هستند. و از اموال آنان همان مقدار اضافی را وصول کن. همچنین تو را در مورد بادیه نشینان توصیه به نیکی می‌کنم چرا که آن‌ها شالوده‌ی عرب و مواد اصلی اسلام هستند. از اموال درجه‌ی پايین و اضافی آن‌ها بگیر و به تهی دستانشان برگردان و با ذمیان به نیکی رفتار کن و با دشمنانشان بجنگ و آنان را به پرداخت مالیات طاقت فرسا مجبور نساز به ویژه وقتی که پایبند عهد و پیمان بودند و با فروتنی در مقابل مؤمنان آن‌چه‌ را که بر عهده‌ی آنان است، ادا نمودند.

باز هم تو را به رعایت تقوای الهی توصیه می‌کنم و از عذاب ومؤاخذه‌ی او بر حذر می‌دارم و باید از خدا بترسی نه از مردم، و در میان رعیت منصفانه داوری کنی و برای رسیدگی به مشکلاتشان وقت فارغ کنی و هیچ‌گاه ثروتمندان را بر فقیران ترجیح ندهی.

رعایت این امور، ان شاء الله باعث سلامتی قلب و آمرزیدن گناهانت خواهد بود و برای روزی که در پیشگاه کسی حاضر می‌شوی که آگاه به اسرار و درونت می‌باشد برایت خیلی بهتر و مفیدتر خواهد بود.

و من به تو توصیه می‌کنم تا در اجرای حدود الهی بر خویشاوندان و بیگانگان جدیت به خرج دهی و مبادا عاطفه مانع از اجرای حدود الهی شود و اگر نه تو نیز شریک جرم محسوب خواهی شد. با همه‌ی مردم یکنواخت برخورد کن و اصلاً شخصیت فردی را که محکوم می‌شود در نظر نگیر و از سرزنش هیچ کس پروا مدار و از بی عدالتی در تقسیم آن‌چه‌ خداوند تو را مسئول آن گذاشته است، بپرهیز؛ که این کار پیامدی جز ظلم و ستم و محرومیت ندارد.

و امروز تو بر دو راهه‌ای از دنیا و آخرت قرار داری که اگر به عدل و عفت رو بیاوری، از ایمان و رضامندی خدا بهره‌مند می‌شوی و اگر خواهشات نفسانی بر تو چیره گردد، مشمول خشم خدا خواهی شد و مجدداً تو را و همچنین دیگران را از ستم بر ذمیان بر حذر می‌دارم و این رهنمودها از راه دل سوزی بود پس با آن‌ها رضامندی پروردگار و سرای آخرت را کسب کن.

اینها نصایحی بود که قبل از شما خودم و فرزندم را به آن‌ها توصیه کرده‌ام. اکنون اگر تو بپذیری و آن‌چه‌ را گفته‌ام جامه‌ی عمل بپوشانی، یقیناً خیر فراوانی به دست آورده‌ای و اگر نپذیری و بدان توجه نکنی و کارهای مهم را به کسی واگذار نکنی که خداوند به خاطر وی از تو خشنود گردد، دچار زیان گشته و از خواهشات پیروی کرده‌ای. چرا که خواهشات نفسانی بر همگان نفوذ دارد و محور شرارت (ابلیس) دعوت دهنده به سوی هلاکت و نابودی است که قبل از تو بسیاری را از راه حق به بیراهه کشانده و وارد آتش دوزخ کرده است. و چه ناخوشایند است دوستی و همکاری با دشمنان خدا و با دعوتگران به گناه ومعصیت. پس بر حق استوار باش و برای رسیدن به آن سختی‌ها را تحمل کن و واعظ خویشتن باش و سوگندت می‌دهم که بر مسلمانان مهربان بوده، بزرگانشان را گرامی بداری و بر کودکانشان شفقت ورزی و دانشمندانشان را محترم شماری و آنان را مورد ضرب و شتم قرار مده تا خوار شوند و در تقسیم غنايم کسی را بر آنان ترجیح مده تا بر تو خشم نگیرند و هنگام نیاز، آن‌ها را از عطایای خود محروم نکن تا تنگدست نگردند و مانع از سر زدن آن‌ها به خانواده‌هایشان نشو تا نسلشان منقطع نشود. و مبادا مال و ثروت فقط در دستان سرمایه داران دور بزند و همچنین درب خانه‌ات را بر آنان مبند تا قدرتمندان حق ضعیفان را پایمال کنند. این است وصیت من به تو و خدا را گواه می‌گیرم و سلام بر تو.[1]

این وصیت بیانگر دیدگاه عمیق عمرفاروق نسبت به مسايل مدریتی و حکومتی و بیانگر نظام حکومتی و اداری فراگیر و کاملی است[2]. همان طور که ملاحظه کردید این وصیت امور بسیار مهمی را در بر دارد و از آن‌جا که در آن مقررات اساسی یک حکومت فراگیر دینی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی بیان شده است می‌طلبد که به عنوان سند و اساسنامه‌ی بسیار ارزشمندی تلقی شود.

جوانب مختلفی که در وصیت نامه‌ی عمر بدان اشاره شده است، به شرح زیر می‌باشند:

 

 

1ـ جنبه‌ی دینی

در این بخش به موارد زیر پرداخته بود:

الف ـ توصیه به رعایت تقوا و ترس از خدا به صورت مخفیانه و آشکار و با گفتار و کردار. چرا که هر کس به خاطر خدا از معصیت بپرهیزد، خدا نیز کمکش می‌کند و هر کس از خدا بترسد، خداوند از وی محافظت به عمل می‌آورد.

ب ـ در اجرای حدود الهی بر خویشاوندان و بیگانگان تأکید نموده بود. چرا که حدود الهی بخشی از دین به حساب می‌آیند و شریعت خدا حجت و برهانی است که گفتار و کردار بندگان بر اساس آن سنجیده می‌شود و سهل انگاری در اجرای شریعت خدا مایه‌ی خرابی دین و جامعه می‌شود.

ج ـ استقامت و پایداری «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ» هود: ١١٢

همچنین در این بخش توصیه به استقامت کرده بود که این هم از ضروریات اولیه‌ی دین و دنیا به شمار می‌آید و می‌باید قبل از دیگران حاکم و زمامدار ملت از آن برخوردار گردد.

2ـ بخش سیاسی

در این بخش موارد زیر را توصیه نموده بود:

الف ـ پایبند بودن به عدل و انصاف که پایه‌ی حکومت است و اجرای آن در میان رعیت، باعث تثبیت قدرت و متانت سیاسی و اجتماعی می‌شود و حاکم دادگستر از جایگاه ویژه‌ای در دلهای مردم بهره‌مند می‌گردد.

 ب ـ توجه به مسلمانان نخستین، یعنی مهاجرین و انصاری که قبل از دیگران مسلمان شدند و در راه اسلام سختی‌ها کشیدند. چرا که بذر اولیه‌ی آيین و عقیده‌ی اسلامی بر دستان آنان نشو و نما پیدا کرد، پس آنان اهل دین و حاملان و حامیان اصلی آن هستند.

 

 

 

3ـ بخش نظامی

در این باره نکات زیر را متذکر شد:

الف ـ توجه ویژه به امور لشکر و رسیدگی به امور نظامی ‌کشور اسلامی به گونه‌ای که جوابگوی مسئولیت عظیمی‌باشد که بر دوش دارد.

ب ـ توصیه به این که نباید رزمندگان به مدت طولانی در جبهه و دور از خانواده‌ی خود بمانند. چرا که جنگ و سفر خستگی فراوان به دنبال دارند و رزمندگان برای رفع خستگی و به دست آوردن نشاط مجدد نیاز به استراحت و دیدار خانواده دارند. بنابراین می‌طلبد که هر از گاهی به آن‌ها اجازه‌ی ملاقات با خانواده‌شان داده شود و یکی دیگر از زیان‌های دیر آمدن را انقطاع نسل آنان برشمرد و گفت: کاری نکن که نسل آنان از بین برود.

ج ـ همچنین توصیه نمود تا به وضعیت معیشتی رزمندگان به وسیله‌ی مال غنیمت و عطایايی که از بیت المال داده می‌شود، رسیدگی بکند تا با آسودگی خاطر از وضعیت معیشتی خانواده‌ی خود به جهاد و مبارزه‌ی خویش ادامه دهند.

4ـ بخش مالی و اقتصادی

در این بخش به نکات زیر پرداخته بود:

الف ـ توجه ویژه به تقسیم عادلانه اموال تا به صورت چرخشی فقط در دستان طبقه‌ی خاصی از مردم دور نزند و مستضعفان محروم شوند.

 ب ـ فشار نیاوردن بر ذمیان به گونه‌ای که نتوانند از زیر بار مالیاتها کمر راست کنند.

 ج ـ فشار نیاوردن بر مردم در حقوق مالی‌ای که بیت المال بر گردن آن‌ها دارد. چنان که در این باره توصیه نمود که از اموال اضافی آنان آن‌چه‌ را به دلخواه خود می‌پردازند، وصول کنید. [3]

 

5ـ بخش اجتماعی

و در این بخش به نکات زیر پرداخته بود:

الف ـ رسیدگی به امور رعیت و جستجوی احوال آنان و برآوردن نیازهایشان و پرداختن حقوق مالی آنان از اموال غنیمت و بیت المال.

ب ـ اجتناب از تبعیض و ترجیح دادن بعضی بر بعضی دیگر و پرهیز از پیروی خواهشهای نفسانی که این موارد باعث انحراف زمام دار و تیرگی روابط وی با جامعه و نهایتاً نابودی کشور می‌گردد.

 ج ـ پاس داشتن رعیت و تواضع در برابر کوچک و بزرگ که این امر باعث رونق روابط اجتماعی شده و محبت زمام دار را در دلهای مردم تثبیت می‌نماید.

د ـ باز گذاشتن درب منزل خود بر مسلمانان تا به شکایات آن‌ها گوش فرا دهی و حق ضعیفان را از قدرتمندان بستانی.

هـ ـ پیروی از حق و تثبیت پایه‌های آن در جامعه و این یک ضرورت اجتماعی غیر قابل اجتنابی است.

و ـ پرهیز از ظلم و ستم به ویژه در حق ذمیان و گسترش دادن عدل و انصاف تا همگان زیر پرچم اسلام با صلح و صفا و احساس امنیت به زندگی خود ادامه دهند.

ز ـ توجه ویژه به بادیه نشینان و رعایت حال آنان چرا که آن‌ها ریشه‌ی عرب و معدن اسلام هستند.[4]

چ ـ یکی دیگر از رهنمودهای عمر رضی الله عنه  به خلیفه‌ی بعد از خود این بود که هیچ کس را بیش از یک سال در پستهای دولتی نگمارد.[5]

 

وصلی الله وسلم علی نبينا محمد و علی آله و اصحابه الی يوم الدين

منبع: کتاب عمر فاروق، مولف: محمد علي صلابي

 


سایت عصر اســـلام

IslamAgae.Com

------------------------------------------

[1]- الطبقات: ابن سعد (3/339)، البيان والتبيين: جاحظ (2/46)، جمهرة خطب العرب (1/263-265)، الكامل في التاريخ (2/210)، الخليفة الفاروق عمربن الخطاب: عاني ص171، 172.

[2]- الإدارة الإسلامية في عصر عمربن الخطاب ص381.

[3]- الخليفة الفاروق عمربن الخطاب: عاني ص174، 175.

[4]- الخليفة الفاروق عمربن الخطاب: عاني ص173-175.

[5]- عصر الخلافة الراشدة ص102.