تاریخ چاپ :

2024 Nov 21

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

اجنادين

بسم الله الرحمن الرحیم

اجنادين يكي از جنگ‌هاي سرنوشت ساز با رومها بود، عمرو بن العاص همراه لشكرش بسوي اجنادين حركت كرد و از آن سوي رومي‌ها و فرماندهشان ارطبون بيرون آمدند، وقتي كه خبر به عمر بن الخطاب رسيد گفت ارطبون روم را در مقابل ارطبون عرب قرار داده‌ايم، ببيند كه چه مي‌شود. عمرو در اجنادين اقامت گزيد در حالي كه نمي‌توانست به نقطة ضعف ارطبون پي ببرد و همچنين فرستاده‌ها نمي‌توانستند اطلاعاتي براي او بياورند كه او را قانع كند بنابراين تصميم گرفت خودش برود، از اين‌رو براي اطلاع يافتن از وضعيت ارطبون بعنوان فرستاده عمرو بن العاص پيش او رفت و سخنان او را شنيد و آن چه خواست به او گفت، ارطبون به او مشكوك شد و نگاهباني را صدا زد و چيزي آهسته در گوشش گفت، عمرو بن العاص احساس كرد كه او متوجه قضيه شده و اينكه دستور كشتن او را صادر كرده است، بنابراين به ارطبون گفت اي امير شما سخنان من را شنيديد و من سخنان تو را شنيدم، من يكي از ده نفري هستم كه عمر بن الخطاب ما را فرستاده تا با عمرو بن العاص همراه شويم، و شاهد كارهايش باشيم و من دوست داشتم كه آنها را پيش تو را بياورم تا آنها سخنان تو را بشنوند و تو سخنان آنها را بشنويد. ارطبون گفت بله برو آنها را پيش من بياور سپس نگهباني ديگر را صدا زد و چيزي آهسته در گوشش گفت و عمرو از آن جا جان سالم بدر برد، و بعد ارطبون متوجه شد كه كسي كه پيش او آمده است خود عمرو بن العاص بوده است، و گفت اين مرد مرا فريب داد، سوگند به خدا كه اين مرد از همه عرب‌ها خطرناك‌تر است. و بعد از آن جنگ اجنادين شروع شد و خداوند مسلمين را پيروز گرداند و ارطبون به ايلياء (بيت المقدس) گريخت و آن جان پنهان شد.

 

و صلی الله و سلم علی محمد و علی آله و اصحابه الی یوم الدین


 

سایت عصر اســـلام

IslamAgae.Com