|
تاریخ چاپ : |
2024 Nov 21 |
www.islamage.com |
لینک : |
عـنوان : |
چرا باید رسول الله صلی الله علیه وسلم را از هر کس دیگری بیشتر دوست داشته باشیم؟ |
بسم الله الرحمن الرحیم
چرا باید رسول الله صلی الله علیه وسلم را از هر کس دیگری بیشتر دوست داشته باشیم؟
شاید برای عده ای از مردم این سؤال پیش آمده باشد که دلیل اینکه باید پیامبران محمد صلی الله علیه وسلم را بیش از هر کس دیگری دوست داشته باشیم و از ایشان اطاعت و پیروی کنیم و به وی احترام بگذاریم چیست؟ 1. الله متعال طاعت رسول الله صلی الله علیه وسلم را بر ما واجب نموده است. الله جل وعلا می فرماید: {و الله را اطاعت کنيد و نيز رسول را اطاعت کنيد و برحذر باشيد، پس اگر روی گردانديد؛ بدانيد که بر رسول ما جز ابلاغ آشکار چيز ديگری نيست}[1]. 2. و ما را به این حقیقت آگاه نموده که اطاعت از رسول الله صلی الله علیه وسلم اطاعت از الله تعالی است. الله متعال می فرماید: {هرکس از رسول فرمان برد در حقیقت الله را فرمان برده و هرکس رویگردان شود ما تو را بر ایشان نگهبان نفرستاده ایم}[2]. 3. الله عزوجل ما را از سرپیچی از طاعت ایشان برحذر داشته و بیان نموده که مخالفت از امر او ما را دچار فتنه ـ یعنی شرک ـ خواهد کرد. الله حق تعالی می فرماید: {پس برحذر باشند و بترسند کسانی که از فرمان او سرپیچی می کنند مبادا بدیشان بلایی رسد یا به عذاب دردناکی گرفتار شوند}[3] و آگاهمان نموده که مقام نبوتی که به رسول الله صلی الله علیه وسلم عطا کرده مؤمنان را ملزم به احترام و بزرگداشت ایشان می کند، چنانکه می فرماید: {ما تو را گواه و بشارتگر و هشدار دهنده فرستاده ایم، تا به الله و پیامبرش ایمان آورید و او را یاری کنید و ارجش نهید و الله را بامدادان و شامگاهان تسبیح گویید}[4]. 4. ایمان مسلم کامل نمی شود مگر آنکه رسول الله صلی الله علیه وسلم را دوست بدارد نه تنها این، بلکه ایشان را باید از پدرش و فرزندش و خودش و همه ی مردم بیشتر دوست بدارد. از انس روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: "هیچ یک از شما ایمان نمی آورد مگر آنکه من در نزدش محبوب تر از پدرش و فرزندش و همه ی مردم باشم"[5]. همچنین عبدالله بن هشام می گوید: "همراه رسول الله صلی الله علیه وسلم بودیم؛ ایشان دست عمر بن الخطاب را گرفته بودند. عمر به ایشان فرمود: ای رسول الله! شما نزد من از همه چیز جز خودم، محبوب ترید. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «نه، قسم به آنکه جانم در دست اوست تا آنکه مرا از خودت هم بیشتر دوست بداری». عمر فرمود: اکنون شما را از خودم بیشتر دوست دارم. آنگاه رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «الان ای عمر»"[6]. شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می فرماید: "سبب وجوب محبت وی صلی الله علیه وسلم و بزرگداشت او بیش از هرکس دیگر این است که بزرگترین خیر در دنیا و آخرت جز توسط رسول الله صلی الله علیه وسلم به وسیله ی ایمان و پیروی از او حاصل نمی شود؛ زیرا هیچ کس نمی تواند از عذاب الله نجات یابد و به رحمت او دست یابد مگر به واسطه ی رسول؛ ایمان به او محبت و دوستی و پیروی از وی. او کسی است که الله به واسطه اش مردم را از عذاب دنیا و آخرت نجات می دهد و توسط او خیر دنیا و آخرت به دست می آید. چرا که بزرگترین و سودمندترینِ نعمت ها، نعمت ایمان است که جز از طریق ایشان به دست نمی آید و او برای هرکس از خودش و خانواده اش دلسوزتر و سودمندتر است؛ چرا که الله به سبب او بندگان را از تاریکی ها به سوی نور بیرون می آورد و راهی جز راهِ او وجود ندارد، اما خودش و خانواده اش نزد الله هیچ سودی برایش ندارند.."[7]. برخی از اهل علم می گویند: "اگر بنده به سود حاصل از سوی رسول الله صلی الله علیه وسلم بنگرد که الله به واسطه اش وی را از تاریکی ها به سوی نور هدایت کرده، خواهد دانست که وی سبب بقای ابدی اش در نعیم سرمدی است و خواهد دانست سودی که از جهت رسول الله صلی الله علیه وسلم به وی رسیده بزرگتر از همه ی انواع منافع است، به همین سبب، ایشان مستحق آن است که نصیبشان از محبتش بیش از دیگران باشد. اما مردم به نسبت یادآوری و فراموشی این مطلب، متفاوتند؛ اما به طور کلی هرکس به رسول الله صلی الله علیه وسلم ایمانی صحیح بیاورد، از این محبت خالی نیست، اما در مقدار آن متفاوتند؛ برخی از این جایگاه، بهره ای وافر برده اند و برخی حداقل آن را دارا هستند، مانند کسانی که در شهوات دست و پا می زند و بیشتر اوقات در غفلت به سر می برد، اما با این وجود بیشتر آنان هنگامی که یادی از رسول الله صلی الله علیه وسلم می شود مشتاق دیدار او می شوند، به طوری که ایشان را بر خانواده و فرزندان و اموال و پدر و مادرشان ترجیح می دهند، جز اینکه این احساس به سبب غفلت های پی در پی، زود از بین می رود"[8]. الله متعال نیز به همین معنی اشاره نموده و می فرماید: {پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان اولاتر و سزاوارتر است}[9]. ابن کثیر رحمه الله می گوید: "- خداوند متعال - از دلسوزی ایشان نسبت به امت و خیرخواهی وی آگاه است، به همین سبب ایشان را نسبت به مؤمنان، اولی تر و سزاوارتر از خودشان قرار داده و حکم وی را بر انتخاب شان مقدم داشته است"[10]. شیخ عبدالرحمن السعدی رحمه الله می گوید: "الله متعال به مؤمنان خبری را می دهد که با آن از حالت و منزلت رسول الله صلی الله علیه وسلم آگاه شوند و با وی به مقتضای آن رفتار کنند، بنابراین می فرماید: {پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان اولاتر و سزاوارتر است}: نزدیک ترین کس به انسان و سزاوارتر از او نسبت به خودش؛پس رسول الله صلی الله علیه وسلم اولی تر از خودش است؛ زیرا ایشان صلی الله علیه وسلم چنان در حق شان دلسوزی و خیرخواهی و مهربانی نموده که در نتیجه مهربان ترین و رئوف ترین انسان ها نسبت به اوست، بنابراین رسول الله صلی الله علیه وسلم بیش از هرکس دیگری بر آنان فضل و برتری دارد؛ زیرا کوچک ترین خیری به آنان نرسیده و کم ترین شری از آن ها دور نگشته مگر به وسیله وی و سبب وی. بنابراین بر آنان واجب است که هرگاه خواسته ی نفس یا خواسته و مراد کسی دیگر با خواسته و مراد رسول الله صلی الله علیه وسلم در تعارض بود، خواسته ی رسول الله صلی الله علیه وسلم را مقدم بدارند و سخن هیچ کس ـ هر کسی باشد ـ را برابر سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم قرار ندهند و خود و اموال و فرزندانشان را فدای وی سازند و محبتش را بر محبت تمام خَلق برتر بدانند و پیش از سخن او سخن نگویند و از وی پیشی نگیرند"[11]. نتیجه ی سخن اهل علم در بیان این مسأله چنین است که خشم الله و آتش جهنم بیش ترین چیزی است که بنده باید از آن بترسد و راه نجاتی از آن نیست مگر به وسیله ی راهنمایی های رسول الله صلی الله علیه وسلم و خشنودی الله و بهشت او بالاترین هدف است و به دست نمی آید مگر به وسیله ی راهنمایی های رسول الله صلی الله علیه وسلم. رسول الله صلی الله علیه وسلم در اشاره به مورد اول می فرمایند: "مثال و من و شما مانند مردی است که آتشی روشن کرده، سپس حشرات و پروانه ها خود را درون آن می اندازند و او آن ها را از آن آتش دور می کند؛ من نیز شما را گرفته ام که در آتش نیفتید و شما از دست من در می روید"[12]. "معنای حدیث چنین است که رسول الله صلی الله علیه وسلم افتادن جاهلان و کسانی که با گناهان و شهوت ها در آتش جهنم می افتند و تلاش آنان برای افتادن در آتش با وجود منع شدنشان را به افتادن حشرات در آتش دنیا تشبیه کرده است؛ چرا که دچار هوای نفس و ضعف تشخیص حق از باطل هستند و هر دو برای هلاک کردن خود حریصند و به سبب جهل شان در راه هلاکت قدم می گذارند"[13]. و در اشاره به مورد دوم می فرمایند: "همه ی امت من وارد بهشت می شوند مگر کسی که خود نخواهد. گفتند: و چه کسی است که نخواهد؟!! فرمودند: هرکس از من اطاعت کند وارد بهشت می شود و هرکس از من سرپیچی کند نخواسته است - که وارد بهشت شود -"[14].
ام احمد برگرفته از: https://islamqa.info
[1] {وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا ۚفَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ} مائده:92 [2] {مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖوَمَنْ تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا} نساء:80 [3] {فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ} نور:63 [4] {إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا﴿٨﴾لِتُؤْمِنُوا بِاللَّـهِ وَرَسُولِهِ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا} فتح:8-9 [5] "لا يؤمن أحدكم حتى أكون أحب إليه من والده وولده والناس أجمعين" روایت بخاری و مسلم. [6] عن عبد الله بن هشام قال: كنا مع النبي صلى الله عليه وسلم وهو آخذ بيد عمر بن الخطاب، فقال له عمر: يا رسول الله، لأنت أحب إلي من كل شيء، إلا من نفسي. فقال النبي صلى الله عليه وسلم: (لا والذي نفسي بيده حتى أكون أحب إليك من نفسك) فقال له عمر: فإنه الآن والله لأنت أحب إلي من نفسي. فقال النبي صلى الله عليه وسلم: (الآن يا عمر). روایت بخاری. [7] مجموع الفتاوی:27/246 [8] فتح الباری:1/59 [9] {النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ} احزاب:6 [10] تفسیر ابن کثیر:6/380 [11] تفسیر السعدی. [12] "مَثَلِي وَمَثَلُكُمْ كَمَثَلِ رَجُلٍ أَوْقَدَ نَارًا فَجَعَلَ الْجَنَادِبُ وَالْفَرَاشُ يَقَعْنَ فِيهَا وَهُوَ يَذُبُّهُنَّ عَنْهَا وَأَنَا آخِذٌ بِحُجَزِكُمْ عَنْ النَّارِ وَأَنْتُمْ تَفَلَّتُونَ مِنْ يَدِي" روایت مسلم از حدیث جابر و روایت بخاری مانند آن از حدیث ابو هریره. [13] شرح مسلم، تألیف نووی. [14] "كُلُّ أُمَّتِي يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ إِلا مَنْ أَبَى قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَمَنْ يَأْبَى قَالَ مَنْ أَطَاعَنِي دَخَلَ الْجَنَّةَ وَمَنْ عَصَانِي فَقَدْ أَبَى" روایت بخاری. |