تاریخ چاپ :

2024 Oct 18

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

ماهیت فتوحات اسلامی

بسم الله الرحمن الرحيم

 

برخی از مورخین نصرانی و مستشرقین سعی بر آن نموده‌اند تا چهره‌ی فتوحات اسلامی در دوران خلفای راشدین را زشت جلوه دهند و ادعا نموده‌اند که این فتوحات صرفاً جنگ مذهبی و عقیدتی بوده است. آن‌ها می‌گویند: مسلمانان دارای عقیده و آرمان بوده‌اند ولی با توسل به تعصب کورکورانه, مردم را به زور، تسلیم دین و آيين خود کرده و دریای خون به راه و با سنگ دلی تمام قرآن را در یک دست و شمشیر را در دست دیگر داشته اند.[1]

آقایان سیدیو، میور و نیبور بیش از دیگران مُبلِّغِ این نوع نگرش نسبت به فتوحات اسلامی هستند. چنان که میور به نقل از نیبور می‌گوید: اسلام برای ادامه‌ی حیات خود چاره‌ای جز این نداشت که مسیر خصمانه‌ی خود را ادامه دهد و به زور شمشیر مردم را به پذیرفتن اسلام وادار نماید و یا حداقل سلطه‌ی جهانی خود را گسترش دهد. مگر غیر از این است که همه‌ی ادیان چاره‌ای جز این نداشتند که در مرحله‌ای از مراحل حیات خود پیروانشان را وادار به جنگ نمایند. اسلام هم همین کار را کرد و البته اگر بگوییم اسلام بیش از دیگران متوسل به زور شده است، سخن غیر منصفانه‌ای گفته‌ایم.[2]

در عین حال برخی دیگر از مستشرقین این اتهامات را مردود دانسته و فتوحات اسلامی را نمونه‌ی عالی اخلاق کریمه دانسته‌اند. چنان که فون کریمی می‌گوید: عربهای مسلمان در جنگهای خود نمونه‌ی انسان‌های دارای اخلاق کریمه بودند. چرا که پیامبرشان، کشتن راهبان، زنان، کودکان و معذورین و تخریب مزارع و قطع درختان را منع کرده بود.[3]

مسلمانان نیز کاملاً این رهنمودهای پیامبر را رعایت می‌نمودند و به ناموس مردم تجاوز نمی‌کردند و به کشاورزی آن‌ها آسیب نمی‌رساندند و در صورتی که دشمنان آن‌ها را هدف تیرهای زهر آگین قرار می‌دادند، اینان مقابله به مثل نمی‌کردند. در حالی که غارت کردن و سوزاندن و فساد، کار نیروهای رومی بوده ولی مسلمانان خویشتن داری می‌نمودند و مرتکب این‌گونه جرایم نمی‌شدند.[4]

روزنتال می‌گوید: تمدن اسلامی با وسعت نظر گسترش می‌یافت نه با تنگ نظری پیرامون عقیده و آيین خود. یعنی همه‌ی ملتها با افکار و اندیشه‌ها و فرهنگ و لغت خود در سایه‌ی حکومت اسلامی و با استفاده از روح آزادی بیان و اندیشه رشد نمودند.[5]

آری تاریخ واقعی اسلام بیانگر آن است که مسلمانان هیچ فردی را مجبور به پذیرش عقیده‌ی اسلامی نکرده‌اند، چرا که آن‌ها این آیه کلام خدا را به خاطر داشتند که می‌فرماید:

«لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» البقرة: ٢٥٦

«اجبار و اکراهی در (قبول) دین نیست، چرا که هدایت و کمال از گمراهی و ضلالت مشخص شده است، بنابراین کسی که از طاغوت نافرمانی کند و به خدا ایمان بیاورد، به محکم ترین دستاویز در آویخته است اصلاً گسستن ندارد. و خداوند شنوا و دانا است».

اما این که ملتها به سوی اسلام سرازیر شدند و آن‌را پذیرفتند، علتش این بود که آن‌ها اسلام را از نزدیک شناختند و فهمیدند که آن، يك دین واقعی و نعمت بزرگ الهی است و از نزدیک مسلمانان آن روز را که متخلق به اخلاق اسلام و پایبند به دستورات اسلام بودند، مشاهده کردند و فرماندهان و سربازان اسلام را از نزدیک دیدند که با رفتار و کردارشان داعی به اسلام بودند. اینجا بود که ارزشها و دیدگاه‌های آنان در مقابل ارزشهای جدیدی که در تاریخ بشر بی نظیر بود از بین رفت.

آری خلفا و فرماندهان، سربازان خود را به کمک گرفتن از خدا و رعایت تقوا و ترجیح دادن زندگی اخروی بر زندگی مادی و اخلاص در جهاد و در نظر داشتن خدا در اعمال و دوری از گناهان توصیه می‌نمودند.

و بدین صورت همه‌ی آنان صادقانه و مخلصانه و دردمندانه تلاش می‌نمودند تا افراد و ملتها را از پرستش طاغوتها و مخلوقات برهانند و به سوی پرستش خدای یگانه و قهار و از زندگی تنگ دنیا به زندگی فراخ و آرام آخرت بکشانند.

بنابراین بزرگان و فرماندهان لشکر اسلام در معرکه و جهاد پیشاپیش سربازان خود حرکت می‌کردند و تعداد زیادی از آنان به شهادت می‌رسید و چون جنگ به اتمام می‌رسید، پشت سر آنان حرکت می‌کردند تا به بیماران و درماندگان کمک کنند و بار آنان را بر دوش خود بگذارند.

آری فرماندهان مسلمان قبل از هر چیز دعوتگر بودند و اصول جنگ اسلامی را کاملاً رعایت می‌کردند. حقا که جنگهای مسلمانان جهاد مقدسی در راه خدا بود و نه جنگی خانمان سوز برای کسب دنیا و گسترش قلمروی خود آن طور که دیگران در دنیا می‌جنگند.[6]

 

وصلی الله وسلم علی نبينا محمد و علی آله و اصحابه الی يوم الدين

منبع: کتاب عمر فاروق، مولف: محمد علي صلابي

 


سایت عصر اســـلام

IslamAgae.Com

----------------------------------------

[1]- تاریخ العرب العام (سیدیو) ص133

[2]- فتح مصر بین الرؤیه الاسلامیه والنصرانیه.، ص126

[3]- الرسول ص لا يحرم من تلقاء نفسه بل بالوحي الإلهي.

[4]- الاسلام و حرکه التاریخ (انور جندی) ص 83

[5]- علم التاریخ عند المسلمین (صالح احمد علی) ص 46

[6]- فتح مصر (دکتر ابراهیم متناوی) ص 127