تاریخ چاپ :

2024 Nov 21

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

ادعای سوزاندن کتابخانه‌ی اسکندریه توسط مسلمانان

بسم الله الرحمن الرحيم

 

دکتر عبدالرحیم محمد عبدالحمید می‌گوید: ما سراغ نداریم که عمرو بن عاص کتابخانه‌ی اسکندریه را به آتش بکشاند. فقط نصی از ابن قفطی وجود دارد که آن‌را از ابن عبری (متولد 1286 م) نقل کرده و در آن آمده است که مردی به نام یحیي نحوی که اسکندری الاصل و از فلاسفه بود، نزد عمرو آمد. عمرو او را گرامی داشت و پرسید: چه می‌خواهی؟ نحوی گفت: کتابهای حکمت را که در خزانه‌های پادشاهی است و تعداد آن‌ها پنجاه و چهار هزار و صد و بیست کتاب می‌باشد. عمرو گفت: من نمی‌توانم چنین رقم بزرگی را بدون اجازه‌ی امیرالمؤمنین به شما برگردانم. آن‌گاه نامه‌ای به امیرالمؤمنین فرستاد و نظر ایشان را در این مورد جویا شد. امیرالمؤمنین در جواب نوشت: کتابهایی که از آن یاد کرده‌ای از دو حال خالی نیستند یا آن‌چه‌ در آن‌ها مکتوب است موافق با کتاب خدا است که در این صورت کتاب خدا ما را از آن‌ها بی نیاز می‌سازد و یا مخالف کتاب خدا است که باز هم نیازی به وجود آن‌ها احساس نمی‌شود. بنابراین همه را نابود کن. عمرو حسب دستور آن‌ها را در میان حمام داران اسکندریه توزیع نمود تا کوره‌ی حمام را با آن‌ها گرم نگه دارند. چنان که تا شش ماه حمام داران از آن‌ها به جای چوب استفاده کردند.[1]

همچنین قبل از ابن قفطی فردی به نام عبداللطیف بغدادی (م 649هـ ) چنین ادعایی کرده و نوشته است:

در آن‌جا دارالعلمی وجود داشت که اسکندر آن‌را ساخته بود و در آن انبار کتابی وجود داشت که توسط عمرو بن عاص و به دستور عمربن خطاب به آتش کشیده شد.[2]

البته این روایات به دلایل زیر قابل انتقاد می‌باشند:

1ـ هیچ ربط علمی و تاریخی در میان این سه روایت وجود ندارد و هر سه متعلق به یک دورانی از تاریخ می‌باشند.

2ـ این روایات از هیچ سند و مرجع معتبری سرچشمه نگرفته‌اند، بلکه فرضیه‌هایی بیش نیستند که ساخته و پرداخته همین راویان می‌باشند.

3ـ این روایات در قرن هفتم پدید آمدند و فاصله‌ی زمانی زیادی با دوران فتح مصر توسط عمرو بن عاص دارند. بنابراین با دلایل زیر می‌توان این‌ها را بی اساس قلمداد نمود:

ـ هیچکدام از مورخینی که قرنها پیش در مورد مصر و فتح آن قلم فرسایی کرده‌اند در مورد آتش زدن کتابخانه‌ی اسکندریه چیزی ننوشته‌اند.

ـ واقدی، طبری، ابن اثیر، ابن خلدون، یاقوت حموی و حتی ابن عبدالحکم به چنین رویدادی اشاره ننموده‌اند.

ـ می‌توان این روایتها را متعلق به دوران جنگهای صلیبی دانست که آقای عبداللطیف بغدادی در آن دوران می‌زیسته و احتمالاً توسط زر و یا زور به نوشتن آن وادار شده است.

ـ اگر واقعاً چنین کتابخانه‌ی عظیمی وجود می‌داشت، یقیناً رومیان هنگام ترک اسکندریه کتابهای آن‌را با خود می‌بردند.

ـ عمرو راحت می‌توانست آن همه کتاب را به جای سپردن به حمام داران، در دریا می‌ریخت که در آن صورت نابودی آن‌ها به شش ماه نمی‌انجامید.

خلاصه این که جریان سوزاندن کتابهای کتابخانه‌ی اسکندریه اتهامی بیش نیست که امیرالمؤمنین (عمربن خطاب) و همچنین عمرو بن عاص از آن کاملاً مبرا و بی اطلاع می‌باشند. بلکه این یک نوع جریان ساختگی از طرف دشمنان اسلام برای بد نام کردن مسلمانان فاتح است.[3]

 

وصلی الله وسلم علی نبينا محمد و علی آله و اصحابه الی يوم الدين

منبع: کتاب عمر فاروق، مولف: محمد علي صلابي

 

-------------------------------------------

[1]- عمرو بن عاص، القائد السیاسی. ص 133

[2]- منبع سابق. ص 134

[3]- عمرو بن العاص القائد السیاسی.


 

سایت عصر اســـلام

IslamAgae.Com