تاریخ چاپ :

2024 Jul 27

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

نقش عمر رضی الله عنه در سقیفه‌ی بنی ساعده و بیعت با ابوبکر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

بعد از وفات رسول خدا، انصار در محلی به نام سقیفه‌ی بنی ساعده نزد سعد بن عباده جمع شدند و گفتند: باید امیری از ما (انصار) و امیری از شما (مهاجرین) تعیین شود. ابوبکر، عمر و ابوعبیده بن جراح با شنیدن این خبر، راهی سقیفه شدند. عمر رضی الله عنه  تصمیم گرفت سخن براند، اما ابوبکر او را ساکت گرداند، او می‌گوید: من سخنان خوبی برای گفتن فراهم کرده بودم اما ابوبکر به من مجال نداد و با بهترین وجه سخن گفت. او به انصار گفت: ما امیر و شما وزیر و معاون هستید. حباب بن منذر گفت: به خدا سوگند! ما این را نمی‌پذیریم. حتما باید امیری از ما و امیری از شما باشد. ابوبکر گفت: خیر بلکه ما امیر و شما وزیر و معاون هستید. و افزود که قریش از میان همه‌ی عربها دارای معیشتی متوسط و نسبی والا هستند. پس با یکی از این دو نفر (عمر رضی الله عنه  و ابوعبیده) بیعت کنید. عمر رضی الله عنه  بلافاصله گفت: ما با تو بیعت می‌کنیم و بهترین ما هستی و محبوبترین ما نزد رسول خدا بودی. این را گفت و دست او را گرفت و بیعت کرد و بقیه نیز بیعت کردند.( مسند أحمد (1/213) أحمد شاكر آن‌را صحیح قلمداد کرده‌ است.)

خداوند از عمر رضی الله عنه  راضی باد که توانست شراره‌های اختلاف را که به فتنه‌ی بزرگی منجر می‌شد در همان نطفه خفه نماید، چرا که اگر او مبادرت به چنین کاری نمی‌کرد، احتمال آن می‌رفت که انصار فردی از میان خود به عنوان خلیفه تعیین بکنند، آن‌گاه یقینا همه‌ی مسلمانان او را نمی‌پذیرفتند و جنجال بزرگی رخ می‌داد. بنابراین عمر رضی الله عنه  سریع آشوب را خاموش گرداند و خطاب به انصار گفت: ای گروه انصار! مگر نمی‌دانید که رسول خداص ابوبکر را دستور داد تا با ما نماز گزارد؟ پس چه کسی می‌خواهد که ابوبکر پشت سر او باشد؟ همه گفتند: پنا بر خدا از اینکه‌ ابوبکر پشت سر ما نماز بگذارد. آن‌گاه به ابوبکر گفت: دستت را دراز کن. و نخست خودش بیعت کرد، سپس همه‌ی انصار و مهاجرین بیعت کردند.( البخاري، ك فضائل الصحابة. رقم 3668 .)

روز سه شنبه، ابوبکر بر منبر نشست و  رضی الله عنه  قبل از این که ابوبکر چیزی بگوید، عمر برخاست و پس از حمد و ثنای خدا، گفت: من دیروز سخنی در میان شما گفتم که نه آن‌را خدا در کتابش گفته و نه رسول خدا به من آن‌را توصیه نموده است. بلکه به نظرم رسید که رسول خداص می‌خواست ما را در این مسأله راهنمایی بکند. و اکنون کتاب خدا در میان شما است که رسول خدا نیز توسط آن هدایت پیدا نمود. و اگر به آن چنگ بزنید راهیاب می‌شوید. و افزود که خداوند کار شما را به دست بهترین شما که یار غار رسول خدا است سپرده، پس برخیزید و با او بیعت کنید. آن‌گاه بیعت عمومی بعد از بیعت سقیفه شروع شد.( البدایه والنهایه (6/305، 306) با سند صحیح.)

بدین صورت عمر رضی الله عنه  مردم را به بیعت با ابوبکر تشویق نمود و متقاعد ساخت. تا این که همه به خلافت ایشان راضی شدند و خدا امت اسلام را از فتنه و اختلافی که در شرف بروز بود نجات داد. و حقا شایسته است که نقش عمر رضی الله عنه  و موضع گیری ایشان در این زمینه، با آب طلا در پیشانی تاریخ اسلام نگاشته شود.( الحکمه ف الدعوه الی الله ص227)

عمر رضی الله عنه  از این واهمه‌ داشت که‌ مسلمانان پراکنده‌ شوند و آتش فتنه‌ به‌ میان آنان رخنه‌ کند، از این‌رو در راستای بیعت با ابوبکر برآمد و مردم را برای بیعت عمومی با ابوبکر تحریک نمود، این عمل عمر بعد از یاری خداوند، باعث شد که‌ مسلمانان از بزرگترین بلای خانمانسوزی نجات یابند که‌ بدآن‌ها نزدیک شده‌ بود.( الخلفاء الراشدون، عبد الوهاب النجار ص123 .)

 

و صلی الله و سلم علی محمد و علی آله و اصحابه الی یوم الدین

منبع: کتاب عمر فاروق، تالیف: محمد علی صلابی


 

سایت عصر اســـلام

IslamAgae.Com