|
تاریخ چاپ : |
2024 Dec 04 |
www.islamage.com |
لینک : |
عـنوان : |
بررسی أمانت علمی مورخان در عصر خلفای راشدین و وظیفه ما در قبال روایات تاریخی |
بسم الله الرحمن الرحیم
این که مورخان همة آن روایتها و خبرها را آوردهاند، به معنای وثوق و اطمینان به همة آنها و قابل قبول بودن محتوایشان نبوده است. بلکه آن اقدام ایشان در جهت «امانتداری علمی» بوده که آنان به تدوین و ثبت همه آنچه که در اختیار ایشان قرار گرفته – صرفنظر از راست و دروغ و حق و باطل بودن و یا عدالت و صداقت یا متهم بودن به عدم صداقت و اعتماد روایان آنها – اقدام کردهاند! آنان به خوانندگان کتابهای خود حق انتخاب دادهاند که از میان همة آن روایتها صحیحترین آنها را بپذیرند و روایتهای جعلی و دروغ را کنار بگذارند. خود آنان مردم را به عدم پذیرش و عدم اعتماد به همة آنچه که نقل کردهاند، فراخوانده و به صراحت این موضوع را یادآور شدهاند که در کتابهای ایشان روایتهای باطل و دروغ بسیاری وجود دارند! و لازم است خوانندگان به خوبی در موردشان تحقیق و بررسی بنمایند و بر اساس معیار درست و دقیق قواعد علم «جرح و تعدیل» آنها را مورد ارزیابی قرار بدهند. دانشی که پیشگامان علم حدیث – آنانی که احادیث رسول خدا حفظ کرده و در تشخیص حدیث صحیح و حسن از ضعیف موضوع تخصصی داشتهاند – آن را وضع کردهاند!
بسیاری از مطالعهکنندگان کتابهای تاریخ اسلام از جمله کتاب تاریخ طبری و توصیههای آن بزرگان و پیشگامان علم تاریخ را مورد بیتوجهی قرار داده، و همة وسایل موجود در کتابهای ایشان پذیرفته و با اعتماد به آنها مطالب را نقل مینمایند، حتی از نقل و بحث در مورد روایتهای دورغ و ضعیف جاعلان روایت خودداری نمیکنند! حتی آن مسایل نادرست و وضع شده را به اصحاب رسول خدا صلی اله علیه وسلم نسبت داده و آنها را به عنوان منابع تاریخی ثابت و معلومات تاریخی مورد اطمینان و دورنمای واقعی از مقطع تاریخی زندگی خلفای راشدین تصور کردهاند! به همین سبب به نتایج نادرستی رسیده و جرایم و منکرات زیادی را به اصحاب بزرگوار رسول خدا صلی اله علیه وسلم نسبت دادهاند. کینهتوزان و غرضورزان از یک طرف و از طرف دیگر غافلان و فریبخوردگان مسلمان در این عصر وارد میدان گردیده، و به همة نوشتههای تاریخی در مورد صدر اسلام که با فراق و کششهای ایشان سازگاری دارند، و در واقع چهرة نازیبای از مقطع زمانی خلافت خلفای راشدین را نشان میدهند، روی آورده و آن افتراها را در نوشتهها و کتابهای خود آورده و ادعا میکنند که آن مطالب مطالبی علمی و اصولی میباشند! و پس از تحقیق و بررسی کارشناسانه به آنها دست یافتهاند، و خوانندگان کتابهای خود را به قبول و اعتماد به آنها فرامیخوانند!؟ این گونه نوشته و کتابها در بین مسلمانان معاصر گسترش پیدا نموده و از آن فرهنگی تاریخی ساخته و پرداخته و آنها را معلومات صحیح تاریخی در رابطه با عصر اصحاب رسول خدا گمان میکنند! اما تعدادی از دوستان که کتابهای آنگونه نویسندگان معاصر را مطالعه میکنند و از روایتهای جعلی در کتابهای تاریخ پیشینیان اطلاع دارند، با بهرهگیری از فطرت سالم و فراست دقیق خود، آن مسایل را زیر سؤال میبرند و جعلی بودنشان را برملا میسازند، و به دنبال آن در مورد حقیقت موضوع تحقیق و جستجو مینمایند. در بسیاری از موارد پرسشهای صادقانهای از طرف برادران مخلص در ارتباط با رویدادهای عصر اصحاب بزرگوار با ما در میان نهاده میشود، که به آنها پاسخ میدهیم و حقیقت موضوع را بیان مینماییم!
اعتماد به روایتهای صحیح و مقبول ما در این راه از دیدگاههای پیشگامان علم تاریخ و مصنفین آن و روایتهای مورد اعتماد علمای متخصصین علم حدیث یاری گرفتهایم و به روایتهای مورد اعتماد ایشان اعتماد نموده و آنچه را که برای آنها قابل قبول بوده پذیرفته و آنچه را که مردود دانستهاند، مردود شمردهایم! ما در زمینةی گزینش و انتخاب روایتها از اهل علم و تخصص تبعیت کردهایم! اولین و مهمترین مرجع ما کتاب «تاریخالأمم و الملوک» پیشوای مورّخین ابن جریر طبری رحمهالله میباشد. و نسخهای را که مورد استفاده قرار دادهایم، نسخهای است که توسط محمد ابوالفضل ابراهیم چاپ و منتشر گردیده است. امام ابوجعفر طبری همةی اخبار و روایتهای صحیح و ناصحیح و حقیقی و جعلی را در کتاب خود آورده و ثبت و ضبط نموده و خوانندة کتاب خود را به گزینش علمی و تحقیقی آنها فراخوانده است. از میان آن روایتها ما صحیحترین و مطمئنترین آنها را با اعتماد به حاصل تحقیق علمای متخصص انتخاب کردهایم! همچنین مهمترین کتابهایی که برای تحقیق در مورد روایتهای موجود در تاریخ طبری از آنها بهره گرفتهایم عبارتند از : 1-«البدایه و النهایه» مورّخ و محدّث بزرگ امام ابن کثیر. 1-«الکامل فی التاریخ» مورّخ بزرگ ابن الأثیر. ما بیشتر مطالبی را که ابن کثیر آورده نقل نموده و بیشتر آنچه را که برای او قابل قبول بوده، پذیرفتهایم. زیرا او مورّخی منصف و محدثی متخصص بوده و پایهی کار او در مورد تاریخ خلفای راشدین روایتهای صحیح موجود در کتاب «تاریخالأمم و الملوک» امام جعفر طبری بوده است. همچنین در مورد رویدادهای عصر خلافت عثمان بن عفان و علیبن ابیطالب رضی الله عنهم از دو کتاب زیر نیز استفاده کردهایم : 2- «العواصم من القواصم» نوشته امام قاضی ابوبکر محمدبن عبدالله، مشهور به ابن العربی مالکی، که در آن به بررسی عملکرد اصحاب پس از رسول خدا صلی اله علیه وسلم پرداخته است. کتابی که استاد مجددالدین خطیب ملاحظات و حواشی علمی و تحقیقی ارزندهای را بر آن نوشته، کتابی که هیچ مسلمان اهل مطالعه و تحقیقی از آن بینیاز نیست. 3- کتاب «الخلیفه المفتری علیه : عثمان بن عفان» تألیف مورخ مشهور استاد محمد صادق عرجون رحمه الله تعالی، که به بررسی بسیاری از شک و شبهههای مربوط به آن خلیفه بزرگوار پرداخته و ابهامهای موجود در آنها را بر طرف نموده است.
با استفاده از معیارها و قواعد و روش امام ابن کثیر، دوردستهای صحیح موجود در تاریخ طبری را انتخاب کردهایم، و در این میان کار من مرتب نمودن حوادثی است که زنجیروار روی داده و ایجاد ارتباط و هماهنگی میان آنها و قراردادن آنها در بافت و ساختاری ادبی و سازگار با روش نگارش در دنیای معاصر بوده است. بدین معنی که گاهی در ساختار کلام و از طریق اضافه نمودن تعدادی کلمات عبارات در جهت وضوح و رسایی هر چه بیشتر روایتی که نقل کرده یا صحنهای که آن را تصویر نمود، دخل و تصرف نمودهام، هدف از آن صرفاً آشکار شدن موضوع برای خواننده بوده است و بس! آنچه را که من اضافه کردهام، به هیچوجه معلومات جدیدی را بر آنچه که گذشتگان گفتهاند، اضافه نمیکنند، بلکه تنها در راستای تأکید و توضیح هر چه بهتر موضوع است و بس! میدانیم که علمای حدیث روایت معنای احادیث رسول خدا را بدون آنکه افکار و معلومات جدیدی به آنها اضافه شود را جایز شمردهاند. وقتی چنین چیزی در مورد احادیث رسول خدا صلی اله علیه وسلم جایز باشد، به طریق أولی در مورد روایتهای تاریخی مربوط به اصحاب بزرگوار جایز میباشد!
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
سایت عصر اسلام |