سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

2 آبان 1403 19/04/1446 2024 Oct 23

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 574
بازدید کـل سايت: 7276886
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 44   تعداد بازدید: 3484 تاریخ اضافه: 2016-05-11

انواع دیگری از حالت‌های احتضار

انواع دیگری از حالت‌های احتضار


این‌ها گروه نافرمانان و گناهکاران، و انبوه غافلان و تباهکاران‌اند، کسانی که حب دنیا بر آنان سیطره انداخته است، لذا سکرات مرگ بر ایشان عذاب و پر هول و هراس بوده و میان آنان و آفریدگار جلیل فاصله انداخته است.


قرطبی آورده است که یکی از این افراد که به دنیای خود مشغول بوده و طول آرزوها او را فریفته است، وقتی در حالت احتضار قرار می‌ گیرد و جان کندن برایش سخت می ‌گردد، فرزندانش به دور او گرد می‌ آیند تا با او خداحافظی نموده و می‌ گویند: بگو: «لاإله الا الله». اما وی فریاد می ‌زند و ناله می ‌کند. دوباره آنان کلمه ی «لاإله الا الله» را تکرار می‌ کنند، ولی او فریاد می‌ زند و می ‌گوید: فلان منزل را این گونه درست کنید و در فلان باغ این درخت را بکارید و از فلان مغازه این چیز را بردارید، و پیوسته چنین می ‌گوید تا این که جان می ‌دهد.


آری، مُرد و باغ و مغازه را رها کرد تا وارثانش از آنها بهره ببرند و حسرتش برای او باقی بماند.


داستان فرد می‌ خوار

ابن قیم می‌ گوید: مردی که همنشین شراب خواران بود در حالت احتضار قرار گرفت، و چون زمان جدا شدن روح از جسدش فرار رسید، یکی از اطرافیانش به او نزدیک شد و گفت: فلانی! بگو:«لا إله الا الله».


اما چهره‌اش متغیر شده و رنگش عوض و زبانش سنگین شد. باز دوستش کلمه را تکرار نمود و گفت: ای فلان! بگو: «لاإله الا الله». اما او نگاهی انداخت و گفت: فلانی! نه... نه... اول تو بنوش سپس من می نوشم، اول تو بنوش سپس من می نوشم، و پیوسته این جمله را تکرار می‌ کرد تا این که جان را به آفریدگارش سپرد[1]!.


محمد بن مغیث فردی فاسق و شراب خوار بود و پیوسته عمرش را در می‌ خانه بسر می‌ برد. وقتی بیمار شد و لحظه ی مرگش فرا رسید و توانایی‌اش سُست گردید، یکی از اطرافیانش از وی پرسید: آیا رمقی در بدنت مانده است؟ آیا می ‌توانی بر پاهایت بایستی؟ گفت: آری، اگر بخواهم می ‌توانم تا می‌ خانه بروم! آن فرد گفت: پناه بر خدا! کاش می ‌گفتی: می‌ توانم تا به مسجد بروم! آن گاه آن مرد به گریه افتاد و گفت: این بر من غالب شده است، نصیب هر فردی از روزگار آن چیزی است که بر آن عادت کرده است و من هرگز عادت نداشته‌ ام که به مسجد بروم[2].


ابن ابی رواد می ‌گوید: مردی، مرگش فرا رسید، اطرافیانش کلمه ی لاإله الا الله را به او تلقین می ‌کردند، اما بین او و گفتن این کلمه حایل شد و گفتن آن بر زبانش سنگین گردید، آنان کلمه را تکرار می‌ کردند و او را به یاد الله می ‌انداختند، چون نفس‌هایش به شماره افتاد، فریاد بر آورد و گفت: من به لا إله الا الله کافرم و آنگاه فریادی زد و مُرد.


می ‌گوید: وقتی او را دفن کردیم، در مورد او از اهلش پرسیدم، آنان گفتند: وی شراب خوار بوده است[3].


از سوء خاتمه به الله، و بلکه از مادر خباثت‌ها و سرچشمه ی ناروایی‌ها و زشتی‌ها به الله پناه می ‌بریم، چرا که هر کسی در دنیا شراب بنوشد، در آخرت از آن محروم می‌گردد و هر کس در دنیا شراب بنوشد، بر الله است تا او را از طینة الخبال بنوشاند. 

گفتند: یا رسول الله! طینة الخبال چیست؟ فرمود: «عرق و عصارۀ دوزخیان»[4].

مگر این که قبل از مرگش توبه کند و الله او را ببخشاید.


اما آنان که گرفتار موسیقی هستند، به هنگام مرگ گرفتار بلا و مصیبت خواهند شد.

بی نمازان

بی‌ نمازان، جنایتکارن بزرگ و دست یاران شیطان هستند، فرق میان کفر و اسلام، نماز است، و وضعیت بی‌نمازان به هنگام مرگ سخت و رسوا کننده خواهد بود.


ابن قیم می‌ گوید: یکی از گناهکاران در حالت احتضار قرار گرفت، اطرافیانش داد و فریاد سر داده و او را به یاد الله می‌ انداختند و کلمه ی لا إله الا الله را به او تلقین می ‌کردند. اما او اشک می ‌ریخت و چون بیرون آمدن روحش فرا رسید، با صدای بلند فریاد بر آورد و گفت: لاإله اله الله بگویم؟ لا إله الا الله چه سودی برایم خواهد داشت؟! یاد ندارم که یک بار برای الله نماز بخوانم، آن گاه جان سپرد[5].


آیا جایز هست که انسان به خاطر ضرر جانی یا مالی که به وی رسیده است، آرزوی مرگ کند؟

برای چنین فردی جایز نیست که آرزوی مرگ کند، چون او نمی‌ داند که شاید به دنبال این سختی وی، آسانی‌ای باشد؟ بلکه مناسب است تا دعای مأثوری که از رسول الله صلی الله عیه و سلم نقل شده است را بر زبان آورد.


رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: "هیچ یک از شما به خاطر مصیبتی که به آن گرفتار می ‌شود، آرزوی مرگ نکند. اما اگر چاره‌ای جز این ندارد، بگوید: پروردگارا! تا زمانیکه زندگی به نفع من است، مرا زنده نگه دار و هنگامی که مرگ به نفع من است مرا بمیران".


و نیز فرمود: "هیچ یک از شما آرزوی مرگ نکند و قبل از فرا رسیدن آن، برای آمدنش دعا نکند؛ زیرا هر گاه انسان بمیرد، عملش قطع می‌شود و عمر انسان چیزی جز خیر به وی نمی ‌افزاید"[6].


بیان ...

عمل انسان، نیک یا بد، در خاتمه ی نیک یا بد وی تأثیر دارد...





[1]- الجواب الکافی لابن قیم.

[2]- همان.

[3]- همان.

[4]- صحیح مسلم.

[5]- الجواب الکافی.

[6]- بخاری.

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

عمرو بن عاص رضی الله عنه  می‌گوید: از رسول خدا صلی الله علیه و سلم  پرسیدم: چه کسی را بیشتر از همه دوست داری؟ فرمود: «عایشه را». گفتم: از میان مردان، چه کسی را؟ فرمود: «پدر عائشه را». گفتم: سپس چه کسی را؟ فرمود: «عمربن خطاب را» و آن‌گاه مردان دیگری را نیز نام برد.
الاحسان فی صحیح ابن حبان (15/309)

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان