توطئه ی مجدد اتباع عبدالله بن سبا این بار در جنگ جمل
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا پیروان عبدالله بن سبا که در سپاه امیرالمؤمنین خزیده بودند، ساکت میماندند تا میان حضرت علی و طلحه و زبیر صلح و آشتی برقرار شود و مسلمانان بار دیگر به وحدت و تفاهم برسند!؟ آن ها خود میدانستند که اگر چنین شود، بازندة اصلی آنان خواهند بود و مصالحه میان امیرالمؤمنین و طلحه و زبیر و عایشه رضی الله عنهم و وحدت مسلمانان به زیان آنها تمام خواهد شد!
شمارش معکوس خواری و درماندگی آنان آغاز گردیده بود، زیرا حضرت علی رضی الله عنه به صراحت به آنها گفت که :هر کس به هر شکلی در اشغال مدینه و محاصره منزل و کشتن حضرت عثمان نقش داشته از سپاه او بیرون برود! و معلوم است که وقتی آبها از آسیاب بیفتد با آنها چکار خواهد کرد!
سران شیطنتپیشه باند عبدالله بن سبای یهودی که الحمدلله حتی یک صحابی در میان آنها نبود – برای بررسی وضع جدید و چارهجویی – مخفیانه تشکیل جلسه دادند! » (البدایة والنهایة : ج 7 ص 239)
سرکردگانی که در آن اجتماع سرّی شرکت داشتند، عبارت بودند از، عبدالله بن سبا، اشتر نخعی، علباءبن هیثم و شریحبن اوفی ...
یکی از آنها گفت : چکار باید کرد؟ این علی است که میگوید سوگند به خداوند آگاهی او از کتاب خداوند، از خونخواهان عثمان بیش تر و عملکردش به آن سازگارتر است! شنیدید که او چه گفت؟! او فردا همه مردم را علیه ما متحد خواهد کرد، و همة آنان خواهان نابودی ما خواهند شد! با آنان چه کار خواهید کرد؟ افراد ما اندک ولی آنها تعدادشان بسیار است و ما را از دست آنان گریزی نیست!
اشتر نخعی گفت : ما قبلاً هم از خواسته و هدف طلحه و زبیر آگاهی داشتهایم، اما تا کنون در مورد هدف و مقصد علی چیز زیادی نمیدانیم. اگر آنها با هم صلح و آشتی کنند، همه علیه ما متحد خواهند شد، و آشتی آنان به معنای نابودى ما خواهد بود!
به نظر من بهتر این است که طرح ترور علی را هم پیریزی کنیم و او را نزد عثمان بفرستیم، با این کار آتش فتنه و تفرقه بار دیگر زبانه میکشد، و مسلمانان به جان هم میافتند و از ما غافل میشوند!
عبدالله بن سبای شیطنتپیشه با این پیشنهاد اشتر مخالفت نموده و گفت : این رأی تو بسیار ناصواب است، زیرا تعداد افراد ما در میان سپاهیان علی – پس از کشته شدن ششصد نفر از ما در بصره به دست طلحه و زبیر – به حدود دو هزار و پانصد نفر رسیده.
اگر ما با پیشنهاد اشتر نخعی موافقت کنیم و علی را به قتل برسانیم، آنها همه ما را قتلعام خواهند کرد، قعقاع فرماندهی پنج هزار نفر را بر عهده دارد، که همه آنها تشنة ریختن خون ما هستند و ما توانایی مقابله با آنان را نداریم!
علباءبن هیثم نیز گفت : به نظر من بهتر این است، آنان را به حال خود رها کنیم و به منطقه و جای مناسبی برویم و در آنجا سنگر بگیریم، تا افراد دیگری به ما بپیوندند و افراد و امکاناتمان بیشتر شود!
سرکرده آنان عبدالله بن سبا در مورد این پیشنهاد علباء گفت : نظر تو خردمندانه نیست، زیرا آنان جدا شدن ما را از خود و دور شدن از میان مردم بیگناه را دوست میدارند، تا ما را مورد تهاجم قرار دهند و قتلعام کنند! اگر ما از شهرها و از میان مردم برویم و در جایی گرد هم بیاییم، سرکوبی و نابودی ما برای آنان آسان خواهد بود!
در نهایت عبدالله بن سبا سرکرده شیطنتپیشه آنان نظر خود را گفت و همه با آن موافقت کردند!
او گفت : شما بدانید که راز پیروزی و سربلندیتان درآمیختن با مردم و ذوب شدن در میان ایشان است، با ایشان مدارا کنید و هوای آنها را داشته باشید، تا بتوانید در مواقع لازم از ایشان استفاده کنید!
پس از آن عبدالله بن سبای یهودی از طرح بسیار خبیث خود برای جلوگیری و خنثی کردن مصالحه میان حضرت علی و طلحه و زبیر رضی الله عنهم و ایجاد نزاع و تفرقه و هر چه بیشتر پرده برداشت و گفت :
«زمانی که علی و طلحه و زبیر با هم ملاقات کردند و سپاهیان آنها نزدیک یکدیگر قرار گرفتند، شما در میان سپاهیان هر دو طرف نفوذ کنید! و از فرصتی استفاده نموده و آتش جنگ را در میان آنها شعلهور کنید!
بدین ترتیب تلاشهای مصالحهجویانه را خنثی نموده و فرصت اندیشه و اصلاح را از آنان میگیرید، و اجازه ی اجتماع و مصالحه را به آنزها نمیدهید، علیبنابیطالب که شما اکنون در میان سپاهیان او نفوذ کردهاید، به خاطر نیازی که به شما پیدا میکند، ناچار میشود، در مورد شما سکوت کند! و بدین صورت شر طلحه و زبیر از سر شما برداشته میشود، و آنچه را که در موردش هراس دارند بر سرشان خواهد آمد!
شورشیان شیطنتپیشه و توطئهگر پیرو عبدالله بن سبا درمورد رأی رهبر خیانتکار خود اتفاق نظر پیدا کردند و تصمیم گرفتند هنگامی که سپاهیان دو طرف در نزدیکترین فاصله با هم قرار گرفتند، آن را به اجرا بگذارند!
پس از آن جلسه را ترک کرده و بدون آنکه کسی متوجه آنان شود و از توطئه آنها باخبر گردد، در بین مردم و سپاهیان پراکنده شدند!؟( تاریخ طبری : ج 4 ص 493 – 494 – البدایة و النهایة ابن کثیر : ج 7 ص 239)
و صلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
سایت عصر اسلام
IslamAge.Com
|