سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

6 مرداد 1403 20/01/1446 2024 Jul 27

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 573
بازدید کـل سايت: 7089986
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 297   تعداد بازدید: 2452 تاریخ اضافه: 2010-03-25

آخرین خطبه عثمان رضی الله عنه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

پس از گذشت چند هفته از آغاز محاصره  خانه، روزی عثمان مردم را فرا خواند تا با آنان سخنی بگوید. مردم اعم از شورشیان و ساکنان شهر گرد او جمع شدند تا سخنان او را بشنوند؛ در پیشاپیش آنان نیز بزرگانی چون علی، طلحه و زبیرس حضور داشتند، سپس عثمان خطاب به آنان چنین گفت: ای مردم! بدانید که خداوند عزوجل  دنیا و نعمت‌های آن را به شما عطا فرمود تا بدان، آخرتتان را آباد کنید، آگاه باشید تا به آن دل نبندید؛ چرا که دنیا فناپذیر است و آخرت جاودان، پس این دنیای فانی شما را به گناه نکشاند و شما را از آخرتتان غافل نکند، آخرت جاودان را بر این دنیای فناپذیر ارجحیت دهید که دنیا از میان می‌رود و همه‌ي شما نزد پروردگارتان باز می‌گردید؛ از خداوند بترسید و بدانید که تقوای او سپری است در برابر خشم و عذاب او و اتحادتتان را حفظ کنید و از تفرقه بپرهیزید که خداوند می‌فرماید:

« وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آَيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ»آل عمران: ١٠٣

(و همگي به رشته (ناگسستني قرآن) خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمت خدا را بر خود به ياد آوريد كه بدان گاه كه (براي همديگر) دشمناني بوديد و خدا ميان دلهايتان (انس و الفت برقرار و آن‌ها را به هم) پيوند داد، پس (در پرتو نعمت او براي هم) برادراني شديد، و (همچنين شما با بت‌پرستي و شركي كه داشتيد) بر لبه گودالي از آتش (دوزخ) بوديد (و هر آن با فرا رسيدن مرگتان بيم فرو افتادنتان در آن مي‌رفت) ولي شما را از آن رهانيد (و به ساحل ايمان رسانيد)، خداوند اين چنين برايتان آيات خود را آشكار مي‌سازد، شايد كه هدايت شويد).

آن‌گاه خطاب به مردم چنین ادامه داد: ای مردم مدینه! من شما را به خداوند می‌سپارم و از او مسألت می‌کنم که بعد از من خلیفه‌ شایسته‌ای را بر شما گمارد؛ من از امروز دیگر نزد هیچ یک از شما نخواهم آمد و منتظر فرا رسیدن تقدیر و سرنوشت خود خواهم ماند؛ بدانید که من این شورشیان را پشت در منزلم به حال خودشان رها می‌کنم و به هیچ یک از خواسته‌های نامشروعشان تن در نمی‌دهم تا آن‌ها در ضربه زدن به دین و دنیایتان به کار نبرند و در انتظار سرنوشتی می‌مانم که خداوند برای من رقم زده است، آن‌گاه مردم به منازل خود بازگشتند و تنها جوانانی چون حسن بن علی، محمد بن طلحه، عبدالله بن زبیر، به امر پدرانشان بر در خانه او ماندند. به تدریج مردمان بسیاری به منزل عثمان بازگشتند و بر در خانه او تجمع نمودند تا از او در برابر متجاوزان دفاع کنند.[1]

 

وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله و اصحابه الی یوم الدین

منبع:کتاب عثمان ابن عفان رضی الله عنه ، تالیف: محمد علی صلابی

 

 


 

سایت عصر اســـلام

IslamAgae.Com

-----------------------------------------

[1]- تاریخ الطبری (5/400).

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرموده است:

(أريت في المنام أني أنزع بدلو بكرة على قليب، فجاء أبو بكر فنزع ذنوباً أو ذنوبين نزعاً ضعيفاً والله يغفر له ثم جاء عمربن الخطاب فاستحالت غرباً فلم أر عبقريا يفري فريه حتى روى الناس وضربوا بعطن)
«در خواب دیدم که از چاهی آب می‌کشم؛ آن‌گاه ابوبکر آمد و یک دلو آب از چاه کشید و او، در کشیدن آب ضعیف بود و خداوند، او را می‌بخشد. سپس عمر آمد و دلو را به دست گرفت؛ هیچ پهلوانی سراغ ندارم که همانند او کاری را بدین قوت انجام دهد. عمر چنان آب کشید که همه‌ی مردم و شترانشان سیراب شدند و به استراحت پرداختند»
 مسلم ش 2393 .

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان