سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

7 ارديبهشت 1403 17/10/1445 2024 Apr 26

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 573
بازدید کـل سايت: 6830190
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 257   تعداد بازدید: 2277 تاریخ اضافه: 2010-03-25

عثمان رضی الله عنه به پیشنهاد صحابه رضی الله عنهم هیأت‌های تحقیق و تفحص را به مناطق مختلف اعزام می‌کند

 با شیوع شایعات و اکاذیبی که سبئیان در اقصی نقاط بلاد اسلامی پراکنده بودند محمد بن مسلمه و طلحه بن عبیداللهس نزد عثمان آمدند و از او سؤال کردند که آیا آن شایعات را شنیده است؟ عثمان نیز که تا آن زمان آن شایعات به گوشش نرسیده بود از ایشان خواست تا آن‌ها را برای او بازگو کنند. چون عثمان از آن مسايل باخبر شد با صحابه مشورت نمود تا راه حلی را برای مقابله با آن‌ها بیابد. صحابه به او پیشنهاد کردند تا او هیأت‌هایی را برای تحقیق و تفحص و تشخیص صحت و سقم این اخبار و شایعات به مناطق مختلف اعزام نماید. عثمان نیز چنین کرد و صحابه‌ای را که کاملاً مورد اعتماد و اطمینان او بود به آن سرزمین‌ها فرستاد. او محمد بن مسلمهس را که در عهد عمر رضی الله عنه  مسئول محاسبه و بازخواست از والیان و امرا بود به کوفه اعزام نمود. أسامه بن زید بن حارثه را که رسول خدا صلی الله عليه وسلم هم خود او و هم پدرش را بسیار دوست می‌داشت و بدو اعتماد کامل داشت تا آن‌جا که پیش از وفات، او را امیر لشکری نمود که قصد داشت به جانب روم بفرستد و در هنگام وفات نیز، به صحابه سفارش فرمود که حتماً لشکر اسامه را اعزام کنند، به بصره فرستاد. عمار بن یاسر را که از سابقین در اسلام بود و جزو مجاهدین در راه خدا به حساب می‌آمد به مصر گسیل داشت و عبدالله بن عمر را که مردی صالح و با تقوا بود به شام اعزام نمود. تمامی این صحابه، کار مهم و طاقت فرسای خود را با موفقیت انجام دادند و همزمان با هم به مدینه بازگشتند و تنها عمار بود که پس از تأخیری کوتاه، بعد از آنان نزد عثمان برگشت. آنان پس از پرس‌وجو از ساکنان آن سرزمین‌ها و تحقیق و تفحص از عملکرد والیان و امرا، اجماعاً به یک نتیجه واحد رسیده بودند.[1]

آنان خطاب به مردم مدینه چنین گفتند: ای مردم! بدانید ما در آن سرزمین‌ها هیچ مسأله‌ای نیافتیم که خلاف دین و مصالح امت باشد. امرا و والیان، عدالت را در حق مردم رعایت کرده و به طور تمام و کمال حق و حقوقشان را پرداخت می‌نمایند و به طور شایسته امور ایشان را اداره می‌کنند هر چند در این میان، روایاتی وجود دارند که ادعا می‌کنند عمار بن یاسر علیه عثمان رضی الله عنه  قیام کرد، اما باید دانست که سند و متن این روایات ضعیف است و از اشکالات بسیاری برخوردار می‌باشند.[2]

چون بازرسان نزد عثمان بازگشتند به او اطلاع دادند که هیچ مورد خاصی را در ارتباط با والیان مشاهده نکردند تا خلیفه آنان را عزل نمایند. آنان اعلام کردند که مردم در امنیت و رفاه و آرامش و عدالت بسر می‌برند و بذر این شایعات و شبهات را تنها کینه‌توزان و دشمنان اسلام و مسلمین در خفا و در میان مردم می‌افشانند تا نتوان آنان را شناخت و با ایشان برخورد کرد. اما عثمان رضی الله عنه  به اعزام این بازرسان اکتفا ننمود و نامه‌هایی را به سرزمین‌های مختلف ارسال کرد.[3]

 

وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله و اصحابه الی یوم الدین

منبع:کتاب عثمان ابن عفان رضی الله عنه ، تالیف: محمد علی صلابی

 


سایت عصر اســـلام

IslamAgae.Com

-----------------------------------------------------------

[1]- تاریخ طبری (5/348).

[2]- فتنة مقتل عثمان (1/117).

[3]- تاریخ طبری (5/349).

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرموده است:

(أريت في المنام أني أنزع بدلو بكرة على قليب، فجاء أبو بكر فنزع ذنوباً أو ذنوبين نزعاً ضعيفاً والله يغفر له ثم جاء عمربن الخطاب فاستحالت غرباً فلم أر عبقريا يفري فريه حتى روى الناس وضربوا بعطن)
«در خواب دیدم که از چاهی آب می‌کشم؛ آن‌گاه ابوبکر آمد و یک دلو آب از چاه کشید و او، در کشیدن آب ضعیف بود و خداوند، او را می‌بخشد. سپس عمر آمد و دلو را به دست گرفت؛ هیچ پهلوانی سراغ ندارم که همانند او کاری را بدین قوت انجام دهد. عمر چنان آب کشید که همه‌ی مردم و شترانشان سیراب شدند و به استراحت پرداختند»
 مسلم ش 2393 .

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان