سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

23 مهر 1403 10/04/1446 2024 Oct 14

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 574
بازدید کـل سايت: 7263595
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 13   تعداد بازدید: 10266 تاریخ اضافه: 2010-05-30

محمد بن سیرین (وفات: 110 هـ)

وی ابوبکر، محمد بن سیرین بصری، تابعی و امام بزرگ در تفسیر و حدیث و فقه و تعبیر خواب است. ابن سیرین در دوران خلافت عثمان رضی الله عنه دیده به جهان گشود. پدرش سیرین (شیرون) بردهٔ انس بن مالک رضی الله عنه بود که توسط انس آزاد شد. مادرش صفیه نام داشت که توسط ابوبکر صدیق رضی الله عنه آزاد شده بود. پدر و مادر وی به صلاح و نیکوکاری و حسن سیرت مشهور بودند.

تقوا و ورع ابن سیرین:

وی به تقوا و ورع و دوری از گناه و شبهات معروف است. از وی نمونه‌های بسیاری در این مورد در کتب تراجم و طبقات نقل شده است.

طلق بن وهب طاحی می‌گوید: بر محمد بن سیرین وارد شدم در حالی که از بیماری رنج می‌بردم پس به من گفت: پیش فلانی برو که او نسبت به پزشکی آگاهی خوبی دارد؛ سپس گفت: اما نه، پیش فلانی برو که از وی در پزشکی داناتر است. اما پس از آن چنین گفت: استغفرالله، شک ندارم که غیبتش را کردم!

ورع وی به حدی بود که وقتی شنید کسی "حجاج بن یوسف ثقفی" را پس از مرگش بد می‌گوید به وی گفت: دست بردار ای پسر برادرم، زیرا که حجاج به سوی پروردگارش رفته است و تو هنگامی که به سوی پروردگار بروی خواهی دید که کوچکترین گناهی که در دنیا مرتکب شده‌ای برایت از بزرگترین گناهی که حجاج مرتکب شده سخت‌تر خواهد بود... و بدان ای پسر برادرم که خداوند متعال همانطور که از حجاج برای کسانی که به آن‌ها ستم کرده است قصاص خواهد نمود همانطور نیز برای وی از کسانی که به او ستم کرده‌اند قصاص خواهد گرفت، پس از این به بعد خود را مشغول ناسزا گفتن به کسی مکن.

هشام بن حسان از یکی از افراد خانواده‌اش نقل می‌کند که گفت: چیزی باعث شک محمد بن سیرین نمی‌شد مگر آنکه آن را ترک می‌کرد.

سری بن یحیی می‌گوید: ابن سیرین سود چهل هزار را به خاطر شکی کوچک که داشت ترک کرد. سری می‌گوید: شنیدم که سلیمان تیمی می‌گفت: آن سود را برای مساله‌ای ترک کرد که کسی از علما در حلال بودن آن اختلاف ندارند.

اشعث می‌گوید: هنگامی که از محمد بن سیرین درباره‌ی چیزی از فقه و حلال و حرام می‌پرسیدند رنگش تغییر می‌کرد، انگار آنی که بود نیست.

رفتار و نیکی ابن سیرین با مادرش:

حفصة بنت سیرین می‌گوید: ... ندیدم که محمد هرگز صدایش را بر صدای مادرش بلند کند و هنگامی که با مادرش سخن می‌گفت طوری سخن می‌گفت که گویی کاملا در اختیار اوست...

ابن عون می‌گوید: هنگامی که محمد نزد مادرش بود اگر کسی بر او وارد می‌شد از شدت پایین بودن صدای او نزد مادرش گمان می‌کرد که او بیمار است!

ابن سیرین و دانش تعبیر خواب:

ابن سیرین به دانش تعبیر خواب مشهور است که به نمونه‌هایی از تعبیر خواب توسط وی اشاره می‌کنیم:

مردی به ابن سیرین گفت: در رویا دیدم که گویی از جامی گوهرین عسل می‌لیسم. ابن سیرین به او گفت: از خدا بترس و به خواندن قرآن برگرد که تو قرآن را می‌خواندی و سپس آن را به فراموشی سپردی.

مردی به نزد وی آمد و به او گفت: در رویا دیدم که گویی بر سرم تاجی از طلا قرار دارد. ابن سیرین به او گفت: تقوای خداوند را پیشه کن. پدرت در بلاد غربت است و بینایی‌اش را از دست داده است و می‌خواهد که تو به نزدش بروی.

مرد چیزی نگفت بلکه برای تایید سخن ابن سیرین نامه‌ای از پدرش را به وی نشان داد که برایش نوشته بود که در سرزمین غربت چشمانش کور شده و به او دستور داده بود که نزد وی برود.

درباره‌ی او گفته‌اند:

ابن عون می‌گوید: سه تن هستند که دیگر به مانند آنان ندیدم: ابن سیرین در عراق و "قاسم بن محمد" در حجاز و "رجاء بن حیوة در شام. گو اینکه این سه تن همدیگر را دیده‌اند و با هم توافق کرده‌اند!

ابوعوانه می‌گوید: محمد بن سیرین را در بازار دیدم و هیچ کس او را نمی‌دید مگر آنکه به یاد خدا می‌افتاد.

محمد بن جریر طبری می‌گوید: ابن سیرین فقیه و عالم و اهل ورع و ادیب و بسیار حدیث‌گو و صدوق بود که اهل علم و فضل بر آن گواهی داده‌اند و او حجت است.

مهدی بن میمون می‌گوید: محمد بن سیرین را دیدم که به مانند سخن مردم سخن می‌گفت و شعر می‌سرود و بسیار می‌خندید... اما همین که حدیثی از مسند خوانده می‌شد چهره‌اش را در هم کشیده می‌شد و جدی می‌شد.

صحنه‌هایی از زندگی وی:

جعفر بن مرزوق می‌گوید: یکی از حکام به نام ابن هبیره ابن سیرین و حسن بصری و شعبی را فرا خواند. پس آنان بر وی وارد شدند. ابن هبیره به ابن سیرین گفت: ای ابابکر مدت‌هاست که به نزد ما نیامده‌ای.

ابن سیرین گفت: نزد شما ستمی آشکار دیده‌ام!

پسر برادر ابن سیرین با شانه‌ای به ابن سیرین اشاره‌ای کرد که این سخن را نگوید. ابن سیرین به او گفت: از تو سوال نمی‌شود بلکه از من سوال می‌شود!

ابن هبیره برای حسن بصری 4000 و برای ابن سیرین 3000 و برای شعبی 2000 سکه فرستاد. اما ابن سیرین آن را برگرداند.

انس بن مالک وصیّت کرده بود که محمد بن سیرین او را پس از مرگش غسل دهد. اما محمد بن سیرین در هنگام وفات انس به دلیل قرضی که داشت در زندان بود. به او گفتند که امیر به تو اجازه می‌دهد تا بروی.

وی گفت: امیر مرا زندان نکرده است. همانا آنکه حقی بر گردن من دارد مرا حبس نموده.

پس صاحب حق به او اجازه داد تا برای غسل دادن انس برود.

محمد بن سعد می‌گوید: از محمد بن عبدالله انصاری درباره‌ی علت زندانی شدن ابن سیرین پرسیدم پس گفت: وی کنیزی را به "ام محمد بنت عبدالله بن عثمان بن ابی العاص" فروخته بود. پس آن کنیز به نزد ابن سیرین بازگشت و شکایت کرد که او را اذیت می‌کنند. ابن سیرین نیز او را پس گرفت و چون پولش را خرج کرده بود بدهکار شد و به زندان افتاد.

در واقع تقوای ابن سیرین به او اجازه نداد آن دختر را بار دیگر برگرداند تا دوباره مورد آزار قرار بگیرد.

عبیدالله بن سری می‌گوید: ابن سیرین گفت: من می‌دانم قرضی که باعث شد به زندان بیفتم به خاطر کدام گناهم بود. چهل سال پیش به مردی گفتم: ای مفلس.

عبیدالله بن سری می‌گوید: این سخن ابن سیرین را به "ابوسلیمان دارانی" بازگو کردم پس گفت: گناهانشان آنقدر کم بود که به یاد می‌آوردند به خاطر کدام گناهشان مجازات شده‌اند و گناهان من و تو آنقدر زیاد است که یادمان نمی‌آید به سبب کدامشان مجازات می‌شویم!

سخنان وی:

در حق برادرت ستم ورزیده‌ای اگر بدترین چیزی که از او می‌دانی بگویی و خوبی‌هایش را کتمان کنی.

ابن عون از محمد بن سیرین نقل می‌کند که گفت: اگر آنکه سخن می‌گوید می‌دانست سخنش علیه او نوشته خواهد شد کم سخن می‌گفت.

جعفر بن ابی الصلت می‌گوید: به محمد بن سیرین گفتم چه باعث شد که از قبول کردن هدیه‌ی ابن هبیره خودداری کنی؟ او گفت: ای ابا عبدالله؛ او این عطیه را برای گمان خیری که در مورد من داشت به من داد. حال اگر من همانی هستم که او گمان می‌کند که شایسته‌ام نیست آن را قبول کنم و اگر آنی که او گمان می‌کند نباشم برایم جایز نیست که آن را بردارم.

توضیحی درباره‌ی کتاب تفسیر خواب منسوب به ابن سیرین:

کتاب تعبیر خواب یا تفسیر خواب ابن سیرین بسیار میان مردم مشهور است و به زبان فارسی نیز ترجمه شده است. اما صحیح آن است که این کتاب نوشته‌ی ابن سیرین نیست زیرا با وجود شهرت ابن سیرین و ثنای علما بر وی هیچ یک از آنان چنین کتابی را جزو نوشته‌های ابن سیرین ذکر نکرده‌اند به اضافه‌ی آنکه خود ابن سیرین کتابی ننگاشته است بلکه شاگردان وی از وی چیزهایی نقل کرده‌اند.

شیخ مشهور بن حسن آل سلمان در کتاب "کتب حذر منها العلماء" و کتاب دیگری به نام "منتخب الکلام فی تفسیر الأحلام" در این مورد به بحث پرداخته و نسبت این کتاب به ابن سیرین را صحیح ندانسته است.

صحیح آن است که کتاب تعبیر خواب ابن سیرین موجود در واقع نوشته‌ی فقیه شافعی "عبدالملک بن محمد خرکوشی نیشابوری" معروف به "ابوسعد واعظ" متوفای 407 هجری قمری است.

وفات وی:

محمد بن سیرین ـ رحمه الله ـ به سال 110 هجری قمری 100 روز پس از وفات حسن بصری درگذشت. وی در هنگام وفات هشتاد و چند سال سن داشت.

ابن عون می‌گوید: وصیت ابن سیرین برای خانواده و فرزندانش چنین بود که: تقوای الله را پیشه سازند و میان خود را اصلاح نمایند و اینکه اگر مومنند الله و رسولش را اطاعت نمایند و آنان را به آنچه {ابراهیم و یعقوب فرزندانشان را وصیت نمودند} وصیت نمود که {ای فرزندانم همانا الله دین را برای شما انتخاب نموده است پس نمیرید مگر در حالی که مسلمانید}...

تحقیق و نگارش: عبدالله .م

عصر اسلام

www.IslamAge.com


منابع:

سیر اعلام النبلاء للذهبی

طبقات الکبری لابن سعد

سایت الایمان www.al-eman.com

ویکیبدیای عربی ar.wikipedia.org

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرموده است:

(أريت في المنام أني أنزع بدلو بكرة على قليب، فجاء أبو بكر فنزع ذنوباً أو ذنوبين نزعاً ضعيفاً والله يغفر له ثم جاء عمربن الخطاب فاستحالت غرباً فلم أر عبقريا يفري فريه حتى روى الناس وضربوا بعطن)
«در خواب دیدم که از چاهی آب می‌کشم؛ آن‌گاه ابوبکر آمد و یک دلو آب از چاه کشید و او، در کشیدن آب ضعیف بود و خداوند، او را می‌بخشد. سپس عمر آمد و دلو را به دست گرفت؛ هیچ پهلوانی سراغ ندارم که همانند او کاری را بدین قوت انجام دهد. عمر چنان آب کشید که همه‌ی مردم و شترانشان سیراب شدند و به استراحت پرداختند»
 مسلم ش 2393 .

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان