تاریخ چاپ :

2024 Jul 27

www.islamage.com    

لینک  :  

عـنوان    :       

گواهي اسيد بن حضير درباره‌ي خاندان ابوبكر رضی الله عنه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

عايشه رضي الله عنها مي‌گويد: همراه رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم در يكي از سفرها رفته بوديم كه گردن‌بندم در بيابان، گم شد؛ رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم و يارانش رضی الله عنهم  براي پيدا كردن گردن‌بند به جستجو پرداختند؛ آن‌جا آب نبود و همراه خود نيز آب نداشتيم. مردم، به ابوبكر رضی الله عنه  گلايه كردند كه مي‌بيني، عايشه چه كرد و ما را در چه مشقتي انداخت؟ رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم سر بر پايم نهاده و خوابيده بودند كه ابوبكر رضی الله عنه  آمد و به من گفت: «تو رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم و مردم را گرفتار كردي؛ با خود آب نداريم و اين‌جا هم آب نيست.» عايشه مي‌افزايد: او، مرا سرزنش مي‌كرد و به پهلويم مي‌زد كه در اثرش تكان مي‌خوردم؛ اما در عين حال سعي مي‌نمود كه پايم تكان نخورد تا مبادا مزاحم استراحت آن حضرت صلی الله علیه وسلم شود. به هر حال به همين منوال گذشت و خداوند، آيه‌ي تيمم را فرو فرستاد:

«فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا» (نساء:43) يعني: «با خاك پاك تيمم كنيد.»

 

اسيد بن حضير رضی الله عنه  پس از نزول اين آيه گفت: «اي خانواده‌ي ابوبكر! اين، نخستين بار نيست كه شما مايه‌ي خير و بركت مي‌شويد.» عايشه مي‌گويد: «هنگامي كه حركت كرديم، گردن‌بند را زير همان شتري ديديم كه من، بر آن سوار بودم.»( بخاري، شماره‌ي3672)

 

اين داستان، ادب و رفتار مؤدبانه‌ي ابوبكر رضی الله عنه  را نسبت به رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم نشان مي‌دهد و به خوبي روشن مي‌سازد كه ابوبكر رضی الله عنه  چه‌قدر نسبت به هر چيزي كه مايه‌ي گرفتاري و درد سر آن حضرت صلی الله علیه وسلم مي‌شد، حساس بود. براي ابوبكر رضی الله عنه  فرق نمي‌كرد كه چه چيزي يا چه كسي مايه‌ي درد سر آن حضرت صلی الله علیه وسلم شود؛ هرچند كسي چون عايشه رضي الله عنها باشد كه از همه به رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم نزديك‌تر بود و براي آن حضرت، بسيار محبوب و دوست‌داشتني. آري ابوبكر رضی الله عنه  براي همه‌ي دعوت‌گران، الگويي است كه كمال ادب را نسبت به خود، رسول‌خدا صلی الله علیه وسلم و همه‌ي مسلمانان به تصوير مي‌كشد.( تاريخ الدعوة الإسلامية)

 

و صلی الله و سلم علی محمد و علی آله و اصحابه الی یوم الدین.


 

سایت عصر اسلام

IslamAge.Com